همنوع
تاریخ نشر پنچشنبه ۱۳ قوس ۱۳۹۳ – ۴ دسامبر ۲۰۱۴ کانبیرا- آسترالیا
همنوع
شهلا لطیفی
10 / 10 / 2014
آرمانهای من
آرمان توست
امید من
آرزوی قلب توست
اشک من که در لای پرده شب میچکد
اشک توست
خنده من از توست
تبسم فراخم که دو کنار چشمم را در آغوش میکشد
تبسم توست
تپش من
حیرت من
و سکوت من،همه از آن توست
من در تو جریان دارم
به مثل تو پویاگر
متجسس و غوغاگر
به مثل تو بسته در بند عقایدم و وابسته به خواهشات فرهنگ
اما من خود را به آفتاب میرسانم
پر میکشم
صعود میکنم
راهم پیچیده است
لایه ها دارد
نورش سردرگم بحران است و جاده اش صخره ها دارد
لیکن
با درایت، بسوی خورشید می شتابم
بیا مرا تعقیب کن
برای رسیدن به آزادی بدون تبعیض و درد
بیا تا هردو پرواز کنیم ای همسفر
ای همنوع من
بی انتها
آرزوی قلب توست
اشک من که در لای پرده شب میچکد
اشک توست
خنده من از توست
تبسم فراخم که دو کنار چشمم را در آغوش میکشد
تبسم توست
تپش من
حیرت من
و سکوت من،همه از آن توست
من در تو جریان دارم
به مثل تو پویاگر
متجسس و غوغاگر
به مثل تو بسته در بند عقایدم و وابسته به خواهشات فرهنگ
اما من خود را به آفتاب میرسانم
پر میکشم
صعود میکنم
راهم پیچیده است
لایه ها دارد
نورش سردرگم بحران است و جاده اش صخره ها دارد
لیکن
با درایت، بسوی خورشید می شتابم
بیا مرا تعقیب کن
برای رسیدن به آزادی بدون تبعیض و درد
بیا تا هردو پرواز کنیم ای همسفر
ای همنوع من
بی انتها
10-10-2014
خانم لطیفی عزیز ، بازهم مانند همیشه سروده زیبا و عالیست. زنده وسلامت باشید. مهدی بشیر – کانبیرا – آسترالیا
جناب بشیر گرانمایه: امیدوارم که از سفر تان لذت برده و از جنجالها قدری آرام بگیرید. و ضمنأ از محبت همیشگی تان نهایت ممنون.