به دختران هرات
تاریخ نشر جمعه دهم اکتوبر ٢٠١۴ هالند
به دختران هرات
عکس از گوگل
داکتر حمیرا نکهت دستگیرزاده
۱۰ / ۶ / ۲۰۱۴
دفترچه ابر
باش تا قصه کنم
که کف دست سحر
که کف دست سحر
کشتزار گِله است
وشکایت ها را
می نویسد خورشید
روی دفترچه ی ابر
***
باش تا قصه کنم
دختر ی زلف رها کرده به باد
شرری دور تنش پیراهن
چادرش کو ای وای؟
دخترک مست برون تاخته است۱
تا که را خون دل از دیده روان
خواهد بود”؟۲
شهر پر غلغله است
***
باش با من ای عشق
تا بگویم که دلم می گیرد
زنی از جنس طلوع
وقتی در بستر شب
می میرد
وقتی انبوه زنان
می گویند:
بهترین چاره ما
حوصله است. مردی از پشت قرون
سیب سرخی به زمین می فکند
وصدایش لگدیست
روی دلسرخی سیب مرد آواره !
تمامی زمین
می لرزد
کس نمی داند در شهر دگر
و اذا زلزله الارض مگر؟
باری ای عشق بخوان
و اذا زلزلهالرض .. .بخوان
بخدا زلزله است
وشکایت ها را
می نویسد خورشید
روی دفترچه ی ابر
***
باش تا قصه کنم
دختر ی زلف رها کرده به باد
شرری دور تنش پیراهن
چادرش کو ای وای؟
دخترک مست برون تاخته است۱
تا که را خون دل از دیده روان
خواهد بود”؟۲
شهر پر غلغله است
***
باش با من ای عشق
تا بگویم که دلم می گیرد
زنی از جنس طلوع
وقتی در بستر شب
می میرد
وقتی انبوه زنان
می گویند:
بهترین چاره ما
حوصله است. مردی از پشت قرون
سیب سرخی به زمین می فکند
وصدایش لگدیست
روی دلسرخی سیب مرد آواره !
تمامی زمین
می لرزد
کس نمی داند در شهر دگر
و اذا زلزله الارض مگر؟
باری ای عشق بخوان
و اذا زلزلهالرض .. .بخوان
بخدا زلزله است
۱۰/۰۶/۲۰۰۴
حافظ ۱:مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟
حافظ۲ : ترک عاشق کش من مست برون شد امروز :
تا که را خون دل از دیده روان خواهد بود
درود به خواهر گرامی خانم داکتر حمیرا جان دستگیر زاده ، سروده زیبا و عالیست . خط بردم و کیف کردم ، موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر