انتظـار و صبــر
تاریخ نشر دوشنبه چهارم مارچ ۲۰۱۳ هالند
انتظـار و صبــر
احمد محمود امپراطور
دوشنبه ۷ حوت ۱۳۹۱ هجری خورشیدی
افغانستان
***
آیــا به عشق گشتـه ی دیــــوانه ی چو من
از خویش رفتـــه و شده بیـگانه ی چو من
از انتظـار و صبــر و تحمـل شــــدم کباب
کس از جــگر نه پُختــه پریزانه ی چو من
اینجـــــــا که پا نهــاده ام از ســر گذشته ام
در قتـل گه تو دیـــده ی؟ مـردانه ی چو من
عشق است خدا و بنده ی عشقش همین منم
بهر طلب نرفتـــــه به هـر خانه ی چو من
نادیده چشـــم ساقی و صهبا و خمــــر می
ســر ناکشیـده جامی و مستــانه ی چو من
این دل هــزار راز نگفتــه، نگفتــــه است
گوش دل است که بشنود افسانه ی چو من
در بـــزم عشق و انجمـــن حسن و معرفت
شمع خــرد بســوزدی پــــروانه ی چو من
ما را شنــــاس پیــــر خرابـــــات بس بُوَد
زاهـــــد کجــــا شناسدی رندانه ی چو من
بشکستــه ی تو عهد و وفا را ز خود سری
گو بهـــر من بیــــابی تو جانانه ی چو من
من امپراطور دلــــــم و فخـــــــرم این بُوَد
بطن صــدف نـــــداردی دُردانــه ی چو من
احمد محمود امپراطور
محمود جان سروده زیباست . موفق باشید. مهدی بشیر
در عشق گشته ام بخدا زار از تو بیش
افسانه و فــــــــسانه به بازار از تو بیش
این ره ؛ ره ء معابر و هموار نیست ؛هیچ
هر کس فتــــــــــاده آمده افگار از تو بیش
دل چون به عشق دادی مشو نا امید ازاو
مجنون و کوهکن شده نا چار از تو بیش
امپراطور عزیزم مو فق و با الهامات گرم باشی خداوند پشت و پناهات باد
آزمودم عقل دور اندیش را
بعد ازین دیوانه سازم خویش را
محمود عزیز زیبا سروده اید با ابیات بدیع و رقت معانی .
کامران باشید .
بنا بر کنجکاوی ، اجازه دارم بپرسم انگیزۀ انتخاب امپراطور را.
با عرض سپاس
درعشق وعاشقی چو منش مبتلا شدی
چون لاله داغ بر دلِ،فرزانه ای چو من
فروغ
تحسین بر انگیز……
خیلی زیبا محمود جان ..
در بـــزم عشق و انجمـــن حسن و معرفت
شمع خــرد بســوزدی پــــروانه ی چو من
امپراطور
این جا از عشق صحت کردی محمود جان این غزل شما خیلی زیباست به راستی هم دنیای عشق خیلی بزرگ است و دل عاشق بزرگتر از دنیاش !
خوش کلام و غزل سرای دل ها موفق ، عاشق بمانی تا آخر❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
اینجـــــــا که پا نهــاده ام از ســر گذشته ام
در قتـل گه تو دیـــده ی؟ مـردانه ی چو من
دورد به امپراتور عزیز!!!!!
بسیار عالی اینجـــــــا که پا نهــاده ام از ســر گذشته ام
در قتـل گه تو دیـــده ی؟ مـردانه ی چو من