۲۴ ساعت

07 دسامبر
۱۰دیدگاه

خنده كن

 تاریخ نشر جمعه  هفتم دسامبر ۲۰۱۲هالند

خنده كن 

محمد ساكن رحيمي 

بغلان افغانستان

****

 برشعر ترش و تندي نمك دار خنده كن

بر گريه هاي  قلب  عزا دار خنده كن

آن جاده هاي  سبز خيبان  شهر را

نقشِ ز خون ما زده هربار خنده كن

نقاش ترش روي كج انديش بد نهاد

اين كار كرده هردمُ هربار خنده كن

آن مادري ضعيفِ كهن سال .بيخبر

درماتمِ  پسر شده ناچار خنده كن

آن طفل  نازدانه ي  اميد وار شد

از ماتمِ پدر دلِ افگار ، خنده كن

آن خانمي نشسته به صد نازوبيخبر

از شوهري كه ميرسه خونبار خنده كن

لعنت به من كه ادممّمُ تف به ادمي

آدم شده درنده ى خونخار خنده كن

با احترام محمد ساكن رحيمي  

 

۱۰ پاسخ به “خنده كن”

  1. h.Forough گفت:

    لعنت به نظمِ حاکم و آن امنیت نما
    بر فاسدان و خیلِ ستمگار خنده کن

  2. شهلا ولیزاده گفت:

    جانسوزست و زیبا!

  3. روزِ بپاسِ اشکِ یتیمان کشورم
    برنوکرانِ کورسی دربارخنده کن
    آخر زآهی سینه ساکن شوند تباه
    بر دام فتاده گانِ دل آزار خنده کن
    (جوهر)

  4. نجیب گفت:

    معتاد چرس و بنگ فزون شد ز حد بیا
    بر کشتکار و حاصل کشتزار خنده کن
    بـر راهـیـان راه خطـا تـا کـه مـی تـوان
    ای مرد نیکـخواه و نکـو کار خـنـده کن

  5. فضلی گفت:

    ما هرقدر که خنده کنیم نیست جای فهم
    ای زاغ و بوم رَو سـرِ بآزار خنده کن
    چون حرف آدمی سرِ آنها نکرد کار
    برگو به گرگ و روبه و کفتار خنده کن

  6. محترم فضلي خيلي جوابيه قشنگ تشكر از شم و از همه دوستان ديگرم كه نظم گونه ي بند ه را شايسته ى خواندن دانستن

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما