خط خوانا
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : پنجشنبه مؤرخ ۱۳ قوس (آذر) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۴ دسامبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
خط خوانا
خط خوانا
در ادامهِ گفتگو با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت
اینک صحبتی داریم با محترم
علی احمد زرگرپور
شاعر شیوا بیان و هنرمند مینا کار
مقیم آلمان
که خدمت خوانندگان
گرامی پیشکش میگردد.
پرسش :
جناب آقای زرگرپور گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده و بفرمایید دارای چند فرزند میباشید ؟
پاسخ :
با عرض سلام و احترام محضر محترم جناب قیوم بشیرگرانمایه و تمام همکاران محترم سایت ۲۴ ، علی احمد زرگرپور فرزند حاجی محمد، متولد هرات باستان و دارای دوپسر و یک دخترمی باشم.
پرسش :
لطف نموده در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی انداخته و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها هستید؟
پاسخ :
بعد از دوره ِ متوسطه و هم در دوران تحصیل و بعد از فراغت از آن به مغازه پدرم، رشته مینا کاری را روی طلا و نقره به طورحرفه ای آموختم.
بعد از دوره پناهندگی، هفده سال درهامبورگ کارشخصی داشتم ” دکانداری “
پرسش :
علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام کشور زندگی می کنید؟
پاسخ :
مانند سایر هموطنانم در آخر سال ۱۳۵۹ خورشیدی نظربه مسایل سیاسی از وطن هجرت نمودم و در سال ۱۳۷۰ در آلمان پناهنده شدم.
پرسش :
جناب زرگرپور ، صاحب چند اثر می باشید ، نام گرفته بفرمایید که کدام آثار تا بحال به زینت چاپ آراسته شده اند؟
پاسخ :
پنج اثر دارم، سه اثر چاپ شده به نام های نشان پای ذوق، سرود سرامد، زبام حنجره پروازآواز
پرسش :
در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟
پاسخ :
دردوره مکتب ابتدایی، به حفظ کردن شعر، ذوق داشتم . چهارده یا پانزده سال بیش نداشتم که به سرودن شعرآغازکردم .
بیشتردرقالب کلاسیک و نیوکلاسیک و گه گاهی هم درقالب های نیمایی وآزاد و سپید دست یازیده ام.
پرسش :
آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟
پاسخ :
همیشه درکانون ها و محافل فرهنگی و ادبی با مناسبت های مختلف شرکت کرده ام.
پرسش :
شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟
پاسخ :
به نظرمن شعر زبان احساس و بیان اندیشه است، هم دل را لمس می کند هم ذهن را .
شعری که ازاحساس سرچشمه می گیرد، رنگ عاطفه دارد، زودتر به دل می نشیند و شعری که ازاندیشه می آید بیشتر به فلسفه ومعنا و هستی شناختی می پردازد . در شعرهای ماندگار، احساس واندیشه هردو باهم استند .
شاعرخوب کسی است که نظربه شرایط زمان و مکان، ویژگی و شرایط ذکرشده را داشته باشد.
پرسش :
اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟
پاسخ :
شاعران ماندگار قابل قدر می باشند، متقدم و متأ خر، شعرشان هم درخور پسند من است.
پرسش :
نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:
پاسخ :
سایت ۲۴ را دریک جمله می توانم خلاصه کنم، زیباترین، پربارترین و سابقه دارترین سایتی است که من درآن شرکت دارم و سالهای زیادی است که با آن همکاری دارم.
پرسش :
برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه های دارید؟
پاسخ :
۱ – ” زگهواره تا گور دانش بجوی “
۲ – برای پیشبرد فرهنگ وادب زبان فارسی هم باید کوشا باشند.
پرسش :
در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.
پاسخ :
امیدوارم سایت ۲۴ تداوم داشته وهمیشه پُر رونق باشد وهمکاران محترم آن پاینده وصحتمند باشند
با عرض حرمت و ارادت علی احمد زرگرپور
بشیر هروی:
جناب زرگرپور گرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.
نظرِبی غبار
نه سایه ی ستم، نه غمِ روزگارکُشت
در انزوای مهر، مرا لطفِ یارکُشت
نه زهرِ هجر کُشته مرا و نه کامِ تلخ
شهدِ وصال ولذتِ بوس و کنارکُشت
از چشم زخمِ بد نهراسم دگر، مرا
چشمِ نکو و آن نظرِ بی غبار کُشت
هرچند پای دل شده زخمی خارِخصم
لیکن مرا مرمّتِ آن گلعذار کشت
با زهرِحسن وشهدِلب و شوری نگاه
یک بارزنده کرد، ولی باربار کُشت
ترس ازغبارِ شیشه ی خاطر مرا نبود
من را به خوی صیقلی آیینه دارکشت
پروازِ عشق بال و پرم داد بر فراز
بالا ز هرفرود کشید و به دار کُشت
کی برمراد نقشی ازافسونِ زندگیست
من را فریبِ عمر و زمانِ گذارکُشت
علی احمد زرگرپور
۳۰ / ۰۶/ ۱۴۰۴ خورشیدی
هجدهمین سال نشراتی سایت ۲۴ ساعت را به جناب
محمد مهدی بشیر و جناب قیوم بشیر و تمام فرهنگیان
تبریک می گویم.
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : پنجشنبه 18 ثور ( اردیبهشت ) 1404 خورشیدی – 8 می 2025 میلادی – ملبورن – استرالیا
بادِ خروشان
چون باد خروشان و ردِ پای ندارم
می نالم و نالیدنِ چون نای ندارم
پیچم به فضا در نفسِ صبحِ بهاران
عطرِگلِ عشقم به چمن جای ندارم
ای سرو به آزادگی خویش چه نازی
آزاده منم، پا به گِل و لای ندارم
مهتاب بتابد به سرم، وحشت ازاین پس
از سایهِٔ شب ها و در ودای ندارم
سازِ سخنم صوتِ دو رویی ننوازد
دبدابِ دهُل، غیوغوِ کرنای ندارم
از پیرِخِرد مشوره ی خویش گرفتم
تسلیم به عشقم، سرِخودرأی ندارم
علی احمد زرگرپور
3 می 2025
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : یکشنبه 10 حمل ( فروردین ) 1404 خورشیدی -30 مارچ 2025 میلادی – ملبورن – استرالیا
شوخ طبعی عید، سهم عیدانۀ من
فطرۀ لب
روزه به سراغِ عاشقِ بیدل شد
بوسه به لبِ یار زدن مشکل شد
رفتم که به تُنگِ لب بریزم بوسه
دیوارِ صیام بینِ ما حایل شد
گفتم زرخت بوسه بده، لب را داد
ازنوشِ لبش روزه ی من باطل شد
افطاری بوسه داد او، در شبِ عید
برهردوی ما فطره ی لب شامل شد
گفتا ! بدهم زبوسه بهتر به تو، کام
گفتم ! زلبِ تو کامِ دل حاصل شد
علی احمد زرگرپور
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه 18 حوت ( اسفند ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 8 مارچ 2025 میلادی – ملبورن – استرالیا
روز جهانی زن خجسته باد
ای زن چه آیتی تو که در دفتر زمان
بهتر ز قصه ی تو نخواندم فسانه ی
در نغمه های پرده ی گیتار ِ زندگی
نشنیدم از سرود تو خوشتر ترانه ی
علی احمد زرگرپور
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : جمعه 27 میزان ( مهر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 18 اکتوبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
معدن پاییز
تاریخ نشر : پنجشنبه 5 میزان ( مهر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 26 سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
پیام تبریکی محترم علی احمد زرگرپور
درود و مهر نثار تان جناب قیوم بشیر فرزانه سایت ۲۴ یکی از زیباترین و پُربار ترین سایت ها است موفق بوده اید موفق تر باشید.
باعرض حرمت
علی احمد زرگرپور
تاریخ نشر : پنجشنبه 4 اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 25 جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
گفتگوی سیر و پیاز
بشنو ازمن قصهٔ سیر و پیاز
داستانِ روح بخشِ دلنواز
رازِاین گفت و شنودِ شان شنو
نغمه های نازِ رود شان شنو
برسرِ سفره یکی از روز ها
گوش میدادم به حرفِ آن دو تا
هردو با هم گفتگویی داشتند
جرّ بحث و تند خویی داشتند
سیر بابِ عیب جویی باز کرد
با پیازاین گونه حرف آغاز کرد
گفت کای آشفته حالِ طبع تیز
چشمم ازتُندی توشد اشک ریز
تو اگر عریان بمانی ساعتی
می رسد بر تار و پودت آفتی
*******
در جوابِ سیر گفت آخر پیاز
عیب جویی کم نما ای سرفراز
ما سراپا سود بخش و مثمریم
قوتِ جان کامِ دل را شکّریم
پیکرِ هر سفره را جانیم ما
زیبِ خوانِ تندرستانیم ما
ازتو شد بد بو دهانِ ما چنین
توخودت را بین وعیبِ ما مبین
هرکه را زشتی و زیبائیش هست
حسنِ پنهان عیبِ پیدائیش هست
برپرِطاووس و آن شاهکارهاش
بین، مبین برساق و عریانی پاش
علی احمد زرگرپور
23 جولای 2024
تاریخ نشر : چهارشنبه 27 سرطان ( تیر ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 17 جولای ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – استرالیا
حریت
نامهٔ حریت امضا شده در عاشورا
نقش ایثار هویدا شده در عاشورا
ز قیام ِ شهدا صورت محشر برپاست
خیره چشمِ همه دنیا شده درعاشورا
***********
تجلی عاشورا
بنشسته جهان به سوگ وهنگامه به پاست
گویا که به پا قیامتی کربُبلاست
چون باز دمد ماهِ محرم هر سال
از پار فزون تجلیِ عاشوراست
علی احمد زرگرپور
تاریخ نشر: پنجشنبه ۲۷ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۶ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
پیرِادب
ای خواجۀِ خطۀِ خراسان
پیرِ ادب و خبیرِ عرفان
نازم به دمِ مسیحی ات، زآن
دادی به تنِ هراتِ ما جان
از نامِ تو شد بلند نامش
پُر شهدِ کلامِ تُست کامش
گفتارتو رمزو رازِ دلهاست
رازِ دلِ عاشقانِ شیداست
هرحرف تویک کتابِ عشق است
درهرعددش حسابِ عشق است
تفسیرِ کبیر کشفِ رازاست
گنجینۀِ سرِّ کار ساز است
در چهره ی تو جلال بینیم
آیاتِ صفات و حال بینیم
سرمستِ شرابِ ادعیاتی
سرخوش ز میِ الاهیاتی
عالِم به نیایش و نیازی
براهل خرد ، ادب طرازی
وصفت بسزا نمی توان گفت
دُرّرا به مژه نمی توان سُفت
توخواجه وما گدای این خوان
خواجه به گدا نماید احسان
ما را به نیایش آشنا کن
شوریده ی وردِ ربنا کن
علی احمد زرگرپور
16 می 2024
تاریخ نشر: دوشنبه 24 ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – 13 می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
تبخالِ خنده
افتاده با فریب به دنبالِ خنده، اشک
دارد زیاد، چشم به اموالِ خنده ، اشک
هرقطره اش نمودِ غمی است، می شود
پنهان میانِ شادیی احوالِ خنده، اشک
دیدی نبوده آیینه دارِ نشاط و شوق
هی می پرد بزورِ پروبالِ خنده، اشک
در بینِ خنده سرکشد از ذوق گاهی , تا
گیرد به این بهانه دمی حالِ خنده، اشک
از چشم ها نهان نشود رازِموی او
برسرنهد کلاه و یا شالِ خنده ، اشک
خواهم که در دل اش بنشیند ؛ نشانِ تب
دارد به لب اگرچه که تب خالِ خنده، اشک
علی احمد زرگرپور
7 می 2024
تاریخ نشر: سه شنبه 28 حمل ( فروردین) 1403 خورشیدی – 16 اپریل 2024 میلادی – ملبورن – آسترالیا
بشکن مرا بها بخش
جامانده از نبردم ، بشکن مرا بها بخش
دربینِ جمع، فردم ، بشکن مرا بها بخش
داروی عشق درداست، باید کشید برجان
شدت بده به دردم ، بشکن مرا بها بخش
تازنده ی توگردم، سوزان به عشقت، آنگه
در آب ریز گردم ، بشکن مرا بها بخش
بر نازِ چشمِ مستت من را نیاز باشد
اِشگرفِ این شِگردم، بشکن مرا بها بخش
خواهی بده ثوابم ، خواهی بکن عذابم
بانقدِ خویش هردم، بشکن مرا بها بخش
نزدیکترزچشمم هستی به من تو ، ازخود
ترسم نمایی طردم ، بشکن مرا بها بخش
ازخود رها شوم تا ، آتش بزن که خیزد
دود ازدلِ سپندم ، بشکن مرا بها بخش
اُسلوبِ عاشقی است، گر می زنی زمینم
یا می کنی بلندم ، بشکن مرا بها بخش
بستی به پای قلبم زنجیرِ زلفِ خود را
تا نگسلیده بندم ، بشکن مرا بها بخش
سوزی به سازِشعرم آید در آن زمان که
پُرنغمۀِ تو گردم ، بشکن مرا بها بخش
علی احمد زرگرپور
25 جنوری 1403 خورشیدی
تاریخ نشر: دوشنبه ۷ حوت (اسفند) ۱۴۰۲ خورشیدی – ۲۶ فبروری ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
بزم دل ها
کسی می آید آخر طرحِ تیزِ تیشه می آرد
برای کنده کاری کُنده ی اندیشه می آرد
کسی سرمی رسد ازقلبِ سنگ آیینه می سازد
به دستش کوهِ از نورو شعاعِ شیشه می آرد
کسی با آفتابِ دست می آید، زباغِ شب
سمومِ تیره گی ها را برون ازریشه می آرد
کسی آید که از موجِ صدایش کوهِ دل لرزد
بسانِ شیرِغرّان امنیت در بیشه می آرد
کسی در بزمِ دل ها آید و هر مبتدیی را
به شعرِ نا تمامِ خویش شاعرپیشه می آرد
علی احمد زرگرپور
10 حمل 1397 خورشیدی
تاریخ نشر: جمعه 4 حوت (اسنفد) 1402 خورشیدی – 23 فبروری 2024 میلادی – ملبورن – آسترالیا
تاریخ نشر: شنبه 28 دلو (بهمن) 1402 خورشیدی – 17 فبروری 2024 میلادی – ملبورن – آسترالیا
دنیای رنگ رنگ
کردیم خطر چو تنگ گرفتیم در بغل
شیشه به سالِ سنگ گرفتیم در بغل
افتاده بودلاشۀِ احساس ما به خاک
تن را به پای لنگ گرفتیم در بغل
برجبهۀِ قشنگِ قلم، پشت کرده ایم
تا جعبۀِ فشنگ گرفتیم در بغل
سالانه فصلِ بوقلمون واردیده ایم
دنیای رنگ رنگ گرفتیم در بغل
دل ها چوشد رها ز سرِگیسوانِ صاف
زلفینِ چنگ چنگ گرفتیم در بغل
ازشهدِ روزبهی، قدحِ ماچوشد تهی
خُمِ پُر از شرنگ گرفتیم در بغل
تیغِ جنون وجهل به قتل وقتالِ خویش
کارا تر از تفنگ گرفتیم در بغل
ماهم پی خرابی دیوانِ کاخِ ظلم
ترواژه ی کُلنگ گرفتیم در بغل
صلحِ موقّت است، که آرام گشته رام
صیدی که ما به جنگ گرفتیم در بغل
مِرکِل به طعنه گفت سرِراه بود حجاز
ما تا سرِ فرنگ گرفتیم در بغل
علی احمد زرگرپور
آلمان
” مِرکِل ” صدراعظم آلمان