۲۴ ساعت

18 آگوست
۳دیدگاه

گفتگویی با استاد محمد اسحاق ثنا شاعر شناخته شدهِ دو زبانه فارسی دری و ترکی اوزبیکی.

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر :  دوشنبه ۲۷ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۸ آگست  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

اینک صحبتی داریم با  جناب

محترم استاد محمد اسحاق ثنا

شاعر دو زبانه فارسی دری

و ترکی اوزبیکی که حضور

خواننده گان محترم پیشکش میگردد.

 

پرسش :

 جناب استاد ثنای گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده و بفرمایید صاحب چند فرزند میباشید ؟

 

پاسخ :

بسمه تعالی

جناب محترم آقای قیوم بشیر هروی شاعر ارجمند را سلام و سلامتی باد!

با کمال امتنان و سپاس از زحمات شما، در خدمت قرار گرفتم تا به پرسش‌های ارزشمند شما جواب عرض کنم.

اسم من محمد اسحاق  متخلص به ثنا فرزند مرحوم الحاج محمد نبی متولد سال ۱۳۲۸  هجری شمسی ولسوالی اندخوی ولایت فاریاب میباشم.

دوره ابتدائیه و متوسطه را در لیسه ابومسلم اندخوى به پایان رسانیده و بعداً به کابل با فامیل آمده و دوره لیسه را در لیسه نادریه کابل به پایان رساندم . متعاقباً شامل دارالمعلمین کابل شده و به تحصیلات خود ادامه دادم

 بنده  چهار اولاد (فرزند) دارم: دو دختر و دو پسر.

 

پرسش :

لطف بفرمایید در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی بیاندازید و همچنین بفرمایید در حال حاضر چه مصروفیتی دارید ؟

 

پاسخ :

 من براى اولین بار در لیسه غازى به صفت معلم شامل کار شده و تقریباً ١٢ سال در آن لیسه وظیفه تدریس را به عهده داشتم ، سپس در ریاست تالیف و ترجمه و ریاست تفتیش وزارت معارف ایفاى وظیفه نمودم.

آخرین وظیفه من در افغانستان به صفت معلم در لیسه استاد خلیل الله خلیلى واقع در خیرخانه مینه کابل بود.

من همچنان چندی عضو اتحادیه نویسندگان و شاعران در کابل نیز بودم . 

ضمناً در افغانستان با چندین مجله و روزنامه همکاری قلمى نموده و اشعار و مقالاتی نیز به نشر رسانده‌ام .

 در پاسخ به بخش دوم سؤال شما باید بگویم که  در جاییکه من زندگى میکنم متاسفانه به کار هاى فرهنگى بسیار اندک پرداخته میشود و گمان میکنم مشکلات مادى فرصت را از کار هاى فرهنگى کاسته است. 

 

پرسش :

علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال وارد کانادا شدید و در حال حاضر در کدام شهر زندگی می کنید؟

 

پاسخ :

نظر به شرایط امنیتى در سال ١٣٧١ هجرى شمسی به إسلام آباد پاکستان مهاجر شده و مدت ١٢ سال در آنجا هم در یکى از مراکز تعلیمى به تدریس شاگردان مهاجر پرداختم.

 تا اینکه در ماه مى سال ٢٠٠٩ میلادى همراه با فامیل خود به شهر ونکوور کانادا هجرت نموده و تاهم اکنون در ونکوور زندگى میکنم.

 

پرسش :

طوری که اطلاع یافتم چندین  اثر  از شما تا بحال به زینت چاپ آراسته شده که آخرین آن اخیرآ در ولایت بلخ اقبال چاپ یافته، لطفآ بفرمایید که این اثار به کدام زبان ها به نشر رسیده و تحت کدام عناوین منتشر شده؟

 

پاسخ :

 شما درست می فرمایید ، ۱۲ مجموعه شعری من  قبلآ بچاپ رسیده که عبارتند از :

« ناله هاش شب » ، « در انتظار سحر » ، « دردها  سوزها » ، « یادِ وطن » ، « زیبا وطن » ، « برگ های سبز » ، « شگوفه های احساس » ، « زمزمه های دل » ، « یاد آشیان » ، « سخنی با گل سوسن » ، « باران و باور » و « کشت زار آرزو »  ، البته « زمزمه های دل » برای بار دوم توسط انتشارات گلبرگ در آسترالیا به چاپ رسید که همراه با استقبالیه های از جناب شما اقای بشیر هروی که در همان وزن و قافیه سروده شده بود . و آخرین مجموعهِ شعری جدید من بنام  « هودج  گل » اخیرآ در ولایت بلخ به زینت چاپ اراسته شده ، ولی تا فعلاً  این مجموعه به دستم نرسیده. انشاءالله با رسیدن آن قبل از همه یک جلد آن را به شما می فرستم،و این که اشعار این مجموعه  ها به کدام زبانها انتشار یافته بیشتر آنها به زبان فارسی دری و تعدادی هم به زبان ترکی ازبکی است.

 

پرسش :

در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

 

پاسخ :

من سرودن شعر را از سال ١٣۴٢ هجری شمسی زمانیکه صنف نهم مکتب بودم آغاز کردم و إشعار سروده شده من اکثرآ در قالب غزل بوده که در آنها به مسایل غنائی و اجتماعى پرداخته ام و همچنان سروده های در قالب رباعی ، دوبیتی و مثنوی نیز دارم. 

 

پرسش :

شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

 

پاسخ :

شعر تا امروز توسط دانشمندان و اهل علم و دانش به گونه های مختلف چون ابن سینا، سقراط ٫  ارسطو و غیره تعریف شده که همه قابل اعتبار و ارزش بوده ولی به نظر من اگر مقبول خاطر شما افتد و آن این که شعر تجربه عاطفی انسان است در کار برد با مصالح خاص ساختمانی آن یعنی احساس، عاطفه و غیره و شاعر کسی است که در سرودن شعر و در پیاده کردن آن بر روی کاغذ دید تازه، بافت تازه داشته باشد تا سروده او باقی و پایدار باشد

 

پرسش :

اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟

 

پاسخ :

من اشعار تمام شاعران را که خوب می سرایند و با قواعد و اصول برابر شعری شعر می گویند بیشتر می پسندم. چون تعداد شعرا الحمدلله زیاد است و از جانبى خود را صاحب صلاحیت نمی دانم که ابراز نظر کنم و از کسی نام ببرم ، از جواب دادن بدان  معذورم.

 

پرسش :

نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:

 

پاسخ :

سایت ۲۴ ساعت یک سایت بسیار زیاد مفید و مثمر بوده که در دیار غربت برای هموطنان و اهل ادب و فرهنگیان زمینه را مساعد ساخته تا مطالبشان را با همدیگر به اشتراک بگذارند و این سایت و گردانندگان محترم آن بدون در نظر داشته کدام تبعیض ویا نفع شخصی این مسئولیت را پذیرفته و بسیار به نیکی از عهده آن برامده اند.

همچنان جا دارد تا  از برادر عزیز ما محترم مهدی بشیر که طى سالیان متمادی این سایت را راه اندازی می نمودند  اظهار سپاس و امتنان نمایم و همچنان کارهای شما قیوم بشیر هروی عزیز هم در خور ستایش میباشد و برای تان موفقیت آرزو می نمایم

در مورد بخش دوم سوال تان ، من از سال ۱۳۸۸ هجری شمسی (۲۰۰۹ میلادی) به طور  دایمی مصروف کارهای فرهنگی و اجتماعی بوده‌ام و با سایت ۲۴ ساعت همکاری دارم .

 

پرسش :

برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه ها ی دارید؟

 

پاسخ :

توصیه من برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند این است که از قوانین و مقررات نافذه در هر مملکتی که زندگی می نمایند، پیروی نمایند و در راه تعلیم و تربیت اطفال کوشش نمایند و کوشش نمایند تا فرهنگ و زبان مملکت آبایی خود را فراموش نکنند و همیشه در اجتماع افراد مثبت و مثمر واقع گردند.

 

پرسش :

در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

 

پاسخ :

با حرمت و امتنان از شما که زمینه ساز این گفتگو شدید ، چون از یکطرف کهولت سن و از جانبی به ضعف چشم یا بینایی درست مصابم ، امید در کمی و کاستی جوابات از بزرگواری به دیده اغماض نگریسته بر من منت گذارید.

در پایان صحتمندی کامل مهدی جان عزیز را آرزومندم و برای ایشان و جناب شما مؤفقیت روزافزون آرزو می کنم.

تشکر

 

بشیر هروی :

جناب استاد ثنا از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از محبت جناب شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

 

 

 

 

 

 

 

 

09 آگوست
۱ دیدگاه

سخندان روزگار

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر :  شنبه  18 اسد  ( مرداد ) 1404  خورشیدی – 9  آگست  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

ای وای آن درخت شگوفان (شکست و ریخت)

کاج    بلند   ز آفت  طوفان    شکست  و ریخت

آن  شهسوار    پهنه‌ی   شعر  و   ادب  گذشت

تیر و کمان شعر به  میدان  شکست  و  ریخت

فرهیخته      مهندسِ         کاخِ        سخنوری

رفت آه،  قصرِ شعر ز بنیان شکست و  ریخت

از    رفتن     ( خلیق )       سخندان     روزگار

دل‌ های شاعران و  ادیبان شکست  و ریخت

او  رفت  و   بوستان ِ   سخن   بی  بهار   شد

بید و چنار و سرو  خرامان  شکست و  ریخت

از واژه   واژه ی     سخنش     می چکید   دُر

افسوس و آه گوهر  غلتان شکست و ریخت

آثار ِ   نغز   و   ناب    ازو     ماند    به   یادگار  

آن پاسبان دانش و عرفان شکست و ریخت

در ماتم  ( خلیق ) ،   (  ثنا )  خون  گریستم

هر قطره‌ی سرشک به دامان شکست و ریخت

محمد اسحاق ثنا

ونکوور – کانادا

۷ آگست 2025

 

 

 

 

 

 

 

21 جولای
۱ دیدگاه

بازی زمانه

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه 30 سرطان  ( تیر ) 1404  خورشیدی -21 جولای  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

بازی زمانه

 

رسیده ز آتش  دل  جان   سوخته به لبم

نه خرمى ست به روزم نه  راحتى به شبم 

طبيب    عشق     تواند     تداوى    دردم

چرا    دوا    ز    اطباى     ديگرى     طلبم

به حيرتم كه چه بازى زمانه كرده شروع

مرا كشيده به هر سوى و كرده مضطربم 

بس است اين همه جور اى فلك رهايم كن 

مكن تو تلخ   شب   و  روز مجلس طربم 

مشو تو غره به جاه و   جلال   چند روزه

مكن تو فخر فروشى   كه از فلان نسبم 

مدار    چشم    ثنا   دوستى   ز اهل ريا

اگر فريب   دهندت   مگو   كه  در عجبم 

محمد اسحاق ” ثنا “

ونكوور – كانادا

٧ جولاى ٢٠٢٥

01 جولای
۱ دیدگاه

نويد وصل

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه 10 سرطان  ( تیر ) 1404  خورشیدی – 1 جولای  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

با الهام از سروده ی زیبای شاعر ذواللسانین بانو

دوکتور شفیقه یارقین دیباج به نظم آورده شد.

 

نويد وصل

 

ديشب به  ياد  روى  تو دل در برم تپيد 

چشمم به خواب هم رخ زيباى تو نديد

ميخواستم كه  وصف  لبت را رقم زنم

بر روى كاغذ از قلمم  شهد مى چكيد

كاكل فشان ز خانه چو بيرون شدى به ناز

عنبر شميم از آن به مشامم خوشا رسيد

چشمم در انتظار تو شب تا سحر نخفت

باشد صبا  كه  آورى  از  وصل او نويد

بر دوش من كه بار غم زنده گى فتاد

بنگر كه  از  گرانى   آن   قامتم خميد 

شعرى كه در ثناى نگاهت سروده ام

شور آفرين بود  اگرش  بار ها  شنيد

محمد اسحاق “ثنا “

١٦ جون ٢٠٢٥

ونكوور كانادا

 

23 ژوئن
۱ دیدگاه

درس اخلاص 

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه 2  سرطان  ( تیر ) 1404  خورشیدی – 23 جون  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

به استقبال سروده ی شاعر ذواللسانين جناب

استاد غلام سخى وكيل زاده اندخويى

 

درس اخلاص 

ازدل وجان خواهم اين خوشبخت هم ميهن شود

ميهن  ما  خرم   و  شاداب  چون  گلشن  شود

گردد اولاد  وطن   از  علم  و  دانش  بهره ور

صاحب  علم  و  كمالات   و علوم  و   فن شود

سوى  ميهن  هر كه  با چشم   حقارت  بنگرد

كشت عمرش سوزدو بى حاصل و خرمن شود

طفل  را آموخت  بايد  درس   اخلاص   و وفا

ورنه چون گردد بزرگ  او قاتل و رهزن شود

اعتلاى     مملكت    در   اتحاد   و  همدليست

تيره شب از مهر وحدت صبح سان روشن شود

تا نرنجانى  دلى   سنجيده    گو   حرفت   ثنا

زانكه از گفتار ناخوش دوست هم دشمن شود

محمد اسحاق “ثنا “

ونكوور ، كانادا

٢٢ جون ٢٠٢٥

 

15 ژوئن
۱ دیدگاه

مهر پدر

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : یکشنبه 25  جوزا  ( خرداد ) 1404  خورشیدی – 15 جون  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

مهر پدر

دستت  پدر ببوسم  و سر هم  به  پای تو

میخواهم آنچه  خوب جهان است برای تو

آموختی  حرف   به  حرف  درس زنده گی

قربان  مهر و   ا لفت  و   قلب  صفای   تو

حرف ترا   به  جان  و  به دلم میکنم قبول

رازی  ز  من  شوی  و  بود گر   رضای  تو

کوشیدی روزوشب که شوم  مرد  روزگار

قربان   مهربانی   و   لطف   و    وفای  تو

قدتت  خمیده   گشت  ز خدمت  برای من

نازم  به این  محبت   و   مهر  و   وفای تو

باشد  هر آنچه صوت  دل  انگیز  در جهان

روح پروراست به گوش دلم هر صدای تو

محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۱۴ جون ۲۰۲۵ میلادی

09 ژوئن
۱ دیدگاه

عید قربان

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه 19  جوزا  ( خرداد ) 1404  خورشیدی – 9 جون  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

عید قربان

ای   وطندار   عید  قربان  شد   قربانت  شوم

صدقه‌ی حال  خراب و  چشم   گریانت  شوم

نی به خوانت نقل و بادام و نه هم جلغوزه‌ی

سفره‌ی خالی ز نان و  چشم  حیرانت شوم

نی خریدی جامه‌ی عیدی به   فرزندان  خود

مفلس و درمانده هستی من پریشانت شوم

عید سالی میرسد تا  خنده  و  شادی کنیم

این وطندارم بخند تا من غزل  خوانت شوم

سفره ات خواهم پر از نقل و نبات و دشلمه

آیم آن روزی  چنین  تا  آنکه  مهمانت شوم

ای وطن آباد  خواهم،  دشمنت  زار و ذلیل

این دعا از دل کنم هم من ثنا خوانت شوم

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا

۵ جون ۲۰۲۵

 

11 می
۱ دیدگاه

به یاد مادر

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه 21 ثور  ( اردیبهشت ) 1404  خورشیدی – 11 می  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

به یاد مادر

 

مادر به  خوی  عادت  طفلانه ام هنوز

از بهر تو سرخوش و مستانه ام هنوز

پروردی ام به ناز تو با  شیره‌ی  وجود

می زیبدم  ز  بعد  خدا   بهر تو سجود

مادر به خاک پای تو من  سجده میکنم

پیش   خدای   آنچه  کند  بنده میکنم

هر لفظ پر ز مهر تو شیرین‌تر از عسل

هر حرف تو به گوش  دلم بهترین غزل

بالید   نخل   قامت   من   در  پناه تو

روح تو شادباد و  چنان  جای‌گاه  تو

وصف ترا کلام  و  قلم کی کند تمام

همچون ثنا باد ز من عرض و احترام

محمد اسحاق ثنا

ونکوور – کانادا

11 می 2025 

 

28 آوریل
۱ دیدگاه

تیرِ جفا

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : دوشنبه 8 ثور  ( اردیبهشت ) 1404  خورشیدی – 28 اپریل  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

تیرِ جفا

                نه شاعرم ، نه  سرایشگرِ  ترانه منم 

یکی ز مردم دور از دیار  و  خانه منم                 

                 جدار کاخ  ستم از  خروش   من لرزد 

نهیب  غرش  توفان   رود  خانه  منم                 

                 ز پا فتاده غریبی منم به  کشور غیر 

کسی به خانه برد بار او به شانه منم                 

                 مرا به چشم حقارت مبین تو ای حاسد 

عزیزی داشت کسی را این زمانه منم                 

                  نهفته ام به دل اندوه مردم مظلوم 

و آنکه سازد از آن گه گهی ترانه منم                  

درخت عمر من افسوس برگ و بار نداشت 

ز بس که تیر جفا خورده در جوانه منم 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا 

28 اپریل 2025

 

 

 

30 مارس
۱ دیدگاه

عید مستمندان

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه 10 حمل  ( فروردین ) 1404  خورشیدی -30 مارچ  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

عید مستمندان

عید   رسیده    به     دل   داغدار

شکوه   ز  ایام   کند    بی شمار

حال وطن دیده غمش شد فزون

مردم آن   خسته   و  بی  روزگار

خلق وطن را که به لب خنده نیست

چشم پر از اشک و  جگر  داغدار

نی خبری هست ز  نوروز  و عید

مردم بیچاره به   صد   غم  دچار

نیست سرودی به لبی  از طرب

هرکی درین   عید  بود  سوگوار

طفل  نظر  دوخته  بر  در  کشد

آمدن     والد        خود     انتظار

آوردش  تا  که   پدر  قرص  نان

تا    کند   گرسنگی    را    مهار

قصه‌ی  اندوه  وطن  بس  دراز

من  بنوشتم  یکی  از صد هزار

خاطر    اعیاد    گذشته    بخیر

کاش  چنان  عید  رسد  بار بار

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا

۲۹ مارچ ۲۰۲۵

20 مارس
۱ دیدگاه

هودج گل

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه  30 حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی 20 مارچ  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

هودج گل

شادباش ای دل ز بشگفتن خبر دارد بهار

در چمن گلهای زیبا سر به سر دارد  بهار

دست قدرت دامن  سحرا  نموده لاله‌ زار

باغ   ها  با   نخل  های  پر  ثمر  دارد  بهار

شد به گل‌گشت چمن آن مه ز خجلت سرو را

چادر از بال و پری قمری به سر دارد بهار

آسمان بیند  چو  وضع  نا  بسامان   وطن

ناله از رعد و ز باران چشم  تر  دارد  بهار

باد کارد سبزه هرجا  آب یاری  ابر راست

فرش زنگاری خود  گسترده تر دارد بهار

صبح فر وردین  نسیم  عطر  اندود  وطن

گر بسوی  ما وزد کیف   دگر   دارد   بهار

چون خزان بگذشت در غربت به من هر موسمی

بوکه سوی ما غریبان هم گذر دارد بهار

بر طبیعت جان تازه بخشد و سازد جوان

از دم عیسی چنین معجز اثر    دارد بهار

هرگلی با رنگ و ویژه مظهر زیبایی است

این مناظر را به هرکس جلوه‌گر دارد بهار

همعنان با باد نوروزی   به  سوی  ما ثنا

خوش بود با هودج گل در  گذر  دارد بهار

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا

۱۹ مارچ ۲۰۲۵ میلادی

10 مارس
۱ دیدگاه

حدیث زن  

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  دوشنبه  20 حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی 10 مارچ  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

حدیث زن  

ای  زن  محبوب    هستی   مایه    بالندگی 

وی توی  لطف  خدایی  در جهان    زندگی 

از فروغ  روی تو   روشن  چراغ    خانه ها 

میشود از نام نیک ات  هر کجا افسانه ها

کس کند انکار آخر می‌شود  خوار  و ذلیل 

نیست تردیدی به این گفتار نی باشد دلیل 

طفل خود با شیره جان هر زمان پرورده ای 

خدمت او را ز طفلی  تا  جوانی کرده ای 

آنکه انسان است ترا از جان دارد احترام  

می شناسد آنکه هستی صاحب  والا مقام 

لیک اندر ملک ما امروز   گردیدی  اسیر

در میان خانه زندانی کنند  خورد  و خمیر 

حرف حق گفتی در آن لحظه کندت  سنگسار

زیر شلاقت کند یکدم وجودت ت ار و مار 

نه به فرمان خدا سر می نهد از  بندگی 

نه به فرمان رسول هستند از  شرمندگی 

زود بینم هر یکی این جانیان  را تارومار 

کشته در دست شما و نعش شان  در پ ای دار 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا 

10 مارچ 2025

08 مارس
۱ دیدگاه

سپهر زندگی

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :  شنبه  18 حوت  ( اسفند ) ۱۴۰۳  خورشیدی 8 مارچ  2025   میلادی   ملبورن  استرالیا

۸مارچ – روز بین المللی زن، بر همهٔ زنان، و نیز مردانی

که باورمند به تساوی حقوق زن و مرد اند، مبارک باد!

در ثنای مادران و خواهران پاکدامن

(به مناسبت 8 مارچ – روز بین المللی زن)

 

سپهر زندگی

بی وجود  زن  جهان  تار و  مکدر  می‌شود،

شام   تاریک   از فروغ   او   منور  می‌شود.

زن به فرزندان خود مادر، به شوهر همسر است،

در سپهر زنده‌گی بر مرد  شهپر  می‌شود.

ملتی کو  قدر زن  داند ، به  او حرمت کند،

اعتبارش در جهان بیش و فزونتر  می‌شود.

هر   تفکر   کو   نماید  سلب  آزادی ز زن،

در نگاه  خلق  مردود و   محقر  می‌شود.

مرد یا زن هر که  او گردد ز دانش بهره‌ور،

بر وطن خدمتگزار خوب و رهبر می‌شود.

خانه‌یی کِش نیست زن، تو کلبۀ تاریک دان،

از فروغ   روی  او  منزل   منور می‌شود.

گر رهِ تحصیل بر رویش  ببندی ، ای غبی،

تیر آهش  بر دلت  برّنده  خنجر  می‌شود.

در ثنای   پاکدامن   مادران  و   خــواهران،

این سخن گفتم، به قیمت درّ و گوهر می‌شود.

محمد اسحاق ثنا

ونکوور/کانادا

8 مارچ 2025 میلادی

08 ژانویه
۱ دیدگاه

عشق وطن

( هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر :چهارشنبه  19  جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – جنوری   2025   میلادی – ملبورن – آسترالیا

عشق وطن 

از زنده‌گیم  دلتنگ    و   ز زمزمه    بیزارم 

نه حوصلهء حرفی نه ذوق سخن   دارم 

آواره ام و محزون در گوشه یی  از   دنیا 

امروز  اگر  سالم ، فرداش   چو   بیمارم 

چشمم همه دم پر خواب از تنبلی و  غفلت 

پرسد چو کسی گویم از شرم که بیدارم 

امسال   نهال باغ  خشکیده و پرپر شد 

گوید به زبان حال   بی برگم  و بی بارم 

       پندارم  کز  ابرم  با    کوله یی  از   باران         

اما  ز  هوای  بد   در    باغ    نمی   بارم 

هر لحظه ، وطن،  مهرت  در خون رگم جوشد 

تا زنده ام از عشقت سر  مستم و سر شارم 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا 

6 جنوری 2025 

 

 

 

 

 

 

 

23 دسامبر
۱ دیدگاه

شب یلدا

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : دوشنبه  3 جدی  ( دی) ۱۴۰۳  خورشیدی  – 23 د سامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

شب یلدا 

شب یلدا شبی شور و سرور است 

شب تجلیل   ز مدت های دور است

شب همراه با  ساز و  سرود است 

در آن دیوان  حافظ  را  حضور است 

شبی مهر  و  محبت  باشد  امشب 

در آن رفع  کدورت  ها  ضرور است 

شبی  یلدا  شده   تاریک    توصیف 

ولی  در آن  نگر  باران   نور   است  

در این شب تا  سحرگه  از سر شام 

سرود و رقص و شادی  و سرور است

به شهر ما   نه   یلدا  نه   سروری 

که شادی زین وطن عمریست دور است 

 

محمد اسحاق ثنا 
ونکوور کانادا
 بیست وسوم دسامبر 2023  
02 دسامبر
۱ دیدگاه

اشک سیل آسا

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : دوشنبه  12 قوس  ( آذر) ۱۴۰۳  خورشیدی – 2  دسامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

        اشک سیل آسا 

 

رفتی  و   با  رفتنت  روی   غزل  بی  رنگ شد

سکته گی ایجاد کرد و  اوزان قوافی تنگ شد

خانهء    دل    گرم   بود    اما   ز    بعد   رفتنت 

سرد و  یخ  بندان  به  سان  درهء  سالنگ شد

اشک  می بارم   ز دیده  سیل آسا روز و شب 

بنگر،  اطرافم  از این  توفان  چو رودِ گنگ شد

می تپد در سینه مرغ دل به صد شور و فغان 

می کشد آه و فغان ، از زنده‌گی دل تنگ شد 

بی نوا  هر  چند  نالد  نشنود  کس   ناله اش 

گوش مردم گوییا کر گشت و هر دل سنگ شد 

آرزو   این   بود   روزی   تا به  کام  دل  رسم 

گام  بنهادم   به  ره،  دردا  که  پایم لنگ شد 

                          محمد اسحاق ثنا 

                           ونکوور –  کانادا   

                          2 دسامبر 2024 

 

 

21 نوامبر
۲دیدگاه

عالم فرزانه 

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : پنجشنبه   1 قوس  ( آذر ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 21  نوامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

در سوگ عالم فرزانه  و دانشمند عالیقدر

مرحوم استاد علی اصغر بشیر هروی

 

عالم فرزانه 

ای‌   بشیر    استاد    دانا    عالم    فرزانه ای

هر   کلامت   در   معانی  بهتر   از  دردانه ای

مهربان  با از خود  و  بیگانه  بودی  هر  زمان

در  رفاقت   محکم  و با  دشمنی  بیگانه ای

در سخن لب میگشودی مستمع  میشگفت چو گل

همچنان اش یافتی  چون  نشه   پیمانه ای

هر کجا روشن بودی شمعی ز ارباب سخن

بال میگشودی به آن مجلس چنان پروانه ای

وصف اوصاف   نکویت   در   زبان    شاعران

می شود ورد زبان دوست  در  هر خانه ای

شاد  خواهد  روح  تو  با صد  تمنا   از   خدا 

چون ثنا هر صبح و شام ای عالم فرزانه ای

محمد اسحاق ‘’ ثنا ‘’

ونکوور کانادا

21 نوامبر 2024 میلادی

اول قوس 1403 خورشیدی

03 نوامبر
۱ دیدگاه

کجاست

هفدهمین سال نشراتی )

تاریخ نشر : یکشنبه  13  عقرب  ( آبان ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 3  نوامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

            کجاست

 

مادر دلسوز  بی  آزار  و   غمخوارم  کجاست 

مادر  شیرین  من  از  درد   بیمارم  کجاست 

مادر  سرشار  با  مهر  و  محبت  های   خود 

مادر  شایسته  و   پاکیزه   کردارم   کجاست 

تا مرا خوابی برد  از  شام  تا   هنگام  صبح 

آنکه بودی تا سحر  از خواب  بیدارم   کجاست 

دست بردی بر لبم  چون  غنچه  گل  بشگفم

چون  نسیم  صبحگاهی  شهد  گفتارم  کجاست 

جلوه  رخسار  او   در  خانه  می پاشید نور 

مادر خوش قامت خوش روی  رخسارم کجاست 

شیر  پستانش  چو  بودی  مایه  نیروی من 

بی او اکنون نا توانم عیش سرشارم کجاست 

 

                  محمد اسحاق ثنا 

                  و نکوور –  کانادا

                  3 نوامبر 2024  

 

16 سپتامبر
۱ دیدگاه

صید گرفتار 

تاریخ نشر : دوشنبه 26 سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 16 سپتامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

صیدِ گرفتار 

چو  برگی در  شکنج  پنجه  های  باد پاییزم 

به خواری و  پریشانی و درد  خود  گلاویزم 

من آن صید گرفتارم  به چنگ فتنه ء صیاد 

ترحم کی  بود او را به این  حال غم انگیزم 

زبس از آدمان دیدم بسی ظاهر فریبی ها

سزد یک عمر اگر با شیوهء نستوده بسیتزم 

مرا حب الوطن بر ذره ذره خاک میهن هست 

اگر باشد هرات و  کابل و یا بلخ و گردیزم 

اگر خصم‌وطن در دستم افتد کی رها گردد 

که بر کین خواهی قربانیان تا خون او ریزم 

ثنا را نیست، زاهد میل حرف تو نیوشیدن 

که شد دیری من از بشنیدن افسانه پرهیزم 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور –  کانادا

16 سپتامبر 2024  

07 سپتامبر
۱ دیدگاه

زیبا پسند

تاریخ نشر : شنبه 17 سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 7 سپتامبر   ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

زیبا پسند

غم خانه گشته است  دل مستمند من

هم شد خمیده قد چو  سروی بلند من

هر قدم رسد ز جور فلک بر دلم غمی

آرد  چگونه  تاب   دل   دردمند  من ؟

دارد  وطن خدا  که ز  ظلم ستمگران

تا کی شکنجه کوب شود شهروند من؟

برگو فلک که چیست گناه منی غمین

آورده  یی  به  درد  همه بند بند من

زشتی پدید گشته به هر سو که بنگری

در ناله است از آن دلی زیبا پسند من

پنداشتم ثنا که  مرا  دوست باشد او 

بوده است لیک  حیف به فکر گزند من

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا

۶ سپتمبر ۲۰۲۴

18 آگوست
۱ دیدگاه

دوستی

تاریخ نشر : یکشنبه 28 اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 18 اگست  ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا 

دوستی

دل در برم  به  دیدن تو شاد  می شود

بی تو شبم  به  ناله  و فریاد می شود

با قامتی  چو  سرو اگر  از  باغ   بگذری

خم پیش سرو قد  تو شمشاد می شود

با عشق، با محبت و با مهر  و مردمی

هرجا   بود   خرابی    آباد    می شود

هر تیر غمزه را که به  سویم رها کنی

بر جان من چو خنجر و پولاد می شود

زین خوی و خلق تند که درسرنوشت توست

هر عاشقی  ز جور تو بر باد می شود

بگذر ز دشمنی و رهی دوستی گزین

چون دل به دوستی زغم آزادمی شود

محمد اسحاق ثنا

ونکوور کانادا

17 آگشت 2024

 

 

 

 

26 جولای
۱ دیدگاه

کهکشان ِ سخن

تاریخ نشر : جمعه 5  اسد ( مرداد ) ۱۴۰۳  خورشیدی – 26 جولای ۲۰۲۴  میلادی – ملبورن – استرالیا

به مناسبت نخستین سالروز درگذشت شادروان استاد واصف باختری

کهکشان سخن

استاد ،  بیتو  شعر  و سخن  گریه  میکند 

بلبل  ز حسرتت   به  چمن   گریه  میکند 

یک سال شد که بلخ به ماتم نشسته است

در سوگت  این  دیار  کهن  گریه  میکند 

اهل  ادب   کشند   ز  دل   آهِ   سوزناک

یک سربه درد وداغ و محن گریه میکند 

رفتی   ،  یتیم     گشت    ادبگاه   باختر

زین درد دشت و کوه ودمن گریه میکند 

رفتی و  کهکشان   سخن  بی ستاره شد

خورشید و مه، زمین و  زمن گریه میکند 

از هر کلام تو  چمنی  گل  همی  شگفت

اکنون بهار و  باغ  و چمن   گریه میکند 

نام  تو جاودان   و  روان   تو  شاد  باد

اینجا ( ثنا ) به  بیت  حزن   گریه  میکند 

محمد اسحاق ٫٫ ثنا،،

۱۳ جولای ۲۰۲۴

ونکوور ، کانادا

19 ژوئن
۱ دیدگاه

عید در غربت

تاریخ نشر: چهارشنبه 30 جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 19 جون 2024  میلادی – ملبورن – آسترالیا

عید در غربت 

عید طرب با  لب  خندان کجاست 

میله به آن قرغه و پغمان کجاست 

جامه ای  نو  در تن  پیر و جوان 

دخترکان  شاد  و خندان  کجاست 

کشته و  بادام  و کلوچه  و  کیک 

بر سر هر سفره فراوان کجاست 

بوسه  زند    بر  رخ   طفل   یتیم

از سر مهر و کرم احسان کجاست 

عید  در  این  غربت  و آواره گی 

خوش  خجسته  به  یاران کجاست 

کوزه ای عدو تا که بمالد به خاک 

بازوی  رویین  جوانان   کجاست 

بگذرد  این  شام  و سحر  بر  دمد

باش  ثنا  سیر   گلستان   کجاست 

محمد اسحاق ثنا 

ونکوور کانادا 

16 ژوئن
۱ دیدگاه

پدر

تاریخ نشر: یکشنبه 27  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 16 جون 2024  میلادی – ملبورن – آسترالیا

 پدر

ترا  از  دل  پدر جان  دوست دارم

ز روی صدق و ایمان دوست دارم

ترا     در        کشتزارِ     آرزویم

بسان  ابر   و  باران  دوست دارم

به  مکتب  برده ای  بگرفته دستم

ببوسم دستت ای جان دوست دارم

تر ا پرتو  فگن   در  شام  تاریک

برنگ   ماهِ   تابان   دوست  دارم

همیدانم  که  بودی  در  همه  حال

مرا ای بهتر از جان  دوست دارم

صدای  دل  نواز  تو   به   گوشم

چو صوت مرغ خوشخوان دوست دارم

نگردد   خاطراتت   از    دلم   کم

فراوان  در  فراوان  دوست  دارم

محمد اسحاق ثنا

ونکوور – کانادا

15 جون 2024

12 ژوئن
۱ دیدگاه

موسمِ پیری

تاریخ نشر: چهارشنبه 23  جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۳ خورشیدی – 12 جون 2024  میلادی – ملبورن – آسترالیا

موسمِ پیری

این  نقد جان  اگر  نپذیری  کجا برم ؟

این هدیه ام اگر تو  نگیری  کجا برم؟

ریزد سرشک زدیده ی زارم زدرد وغم

خیزد  ز ناله   نیز   نفیری  کجا برم؟

ای سر ، ترا  بپای   بتی  می کنم  فدا

گر در  قدومِ   یار   نمیری  کجا برم ؟

مویم سپید  گشت و نیامد هدف بدست

این ضعف تن به موسم پیری کجا برم؟

بیراهه رفت این دل تن پرورم به عشق

نگرفته  دست  دامنِ  پیری  کجا برم؟

ناموختم  ز مکتب و وز مدرسه  کمال

این بینی یی که نیست خمیری کجا برم؟

محمد اسحاق ثنا

12 جون 2024

ونکوور – کانادا