۲۴ ساعت

19 نوامبر
۱ دیدگاه

باران اشک

( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهارشنبه  مؤرخ ۲۸ عقرب  (آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۹ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

باران اشک

 سحرگه قطره‌ ی شبنم به برگ تاک میریزد

 پر از  احساس  شادابی و لذت ناڪ میریزد

 ز روی برگ برگِ گل ، همی شوید غبار غم!

 چه بامهر وچه با الفت‌ عجب  بیباک  میریزد

 خلاف شبنم و برگِ گل  و لبخند  و خوشیها

 چو باران اشک من از دیده‌ی نمناک میریزد

 زبس در زندگی اشڪ، مصیبت  ریختم دگر

 نمی گنجد به دامانم، به روی  خاڪ میریزد

 نمی‌گوید چرا بامن ڪسی جرم و گناهم را

 همیشه بر سرم خاڪ غم از افلاڪ میریزد

 مسرت‌ از دل‌خونین من ، دائم گریزان است

 دمادم آه سرد از این، دل صد چاڪ میریزد

 نمی دانم چه تلقین می کند درگوش‌نادانان 

تمام هست و بودش پای یک سفاک میریزد

 بروی خاڪ ذلت ، آبرویی یڪ جهان انسان

 به دست یڪ عدد ، نا بخرد هتاڪ میریزد!

رشیدی درد سر می آورد ، زین بیشتر گفتن

 حڪایت بیرون  از ظرفِ، دل ناپاڪ میریزد

 چمن علی رشیدی

۲۸ عقرب ۱۴۰۴ خورشیدی

 

یک پاسخ به “باران اشک”

  1. admin گفت:

    جناب رشیدی عزیز بسیار زیبا سرودید ، قلم تان همیشه رنگین باد
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – استرالیا

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما