۲۴ ساعت

17 سپتامبر
۱ دیدگاه

گفتگویی با استاد نصیر مهرین ، پژوهشگر ، نویسنده و مؤرخ آگاهِ کشور

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهارشنبه ۲۶ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۷ سپتامبر  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

اینک صحبتی داریم با محترم 

 استاد نصیر مهرین

پژوهشگر ، نویسنده

و مؤرخ آگاهِ کشور

که خدمت خوانندگان

گرامی پیشکش میگردد.

پرسش:

جناب استاد مهرین گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما، میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده و بفرمایید صاحب چند فرزند میباشید؟

پاسخ:

نخست سپاسگزار لطف شما  هستم که زمینه ی صحبت را فراهم کردید.

من در کلوله پشته ی کابل در سال ۱۹۵۲ (اواخر سال ۱۳۳۰) تولد شده ام. درمکتب ابتدایی مسعود سعد، و عالی نادریه درس خواندم و بعد در دانشگاه کابل در رشته ی ادبیات وتاریخ که فلسفه نیز به آن افزوده شد، مشغول تحصیل شدم. سال ۱۳۵۵ خورشیدی از آنجا فارغ گردیدم.

من وهمسرم مهریه مهرین، دو پسر و یک دختر داریم. با حضور و رفتار آنها این جای ابراز خشنودی است برایم که به کارهای قلمی و روابط با فرهنگیان با آرامش میتوانم رسیده گی کنم.

 

پرسش:

لطف نموده در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی انداخته و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها می باشید؟

پاسخ :

مدتی در مکتب شکردره تاریخ تدریس کردم، بعد رفتم به تخنیکم کابل و به تدریس زبان فارسی پرداختم. مدتی هم  در تخنیکم کابل  آمر دیپارتمنت زبان بودم.

پس از کودتای ثور با دشواری هایی که اکثریت مردم مواجه شدند، من راه مخفی شدن را برگزیدم. در سال ۱۳۵۹ که چندی از تهاجم شوروی (حالا ازمیان رفته) سپری شده بود، از افغانستان بیرون شدم. از سال ۱۹۸۰ تا حال در آلمان زنده گی می کنم. البته مدت هایی را هم نزد خانواده در پاکستان می بودم. همچنان درسالیان پیش روانه ی وطن می شدم که برای تهیه ی تاریخ شفاهی بسیار کمک کننده بود.

در آلمان پس از سرگردانی ها، به کار پرستاری بیماران و پیران در شهر هامبورگ پرداختم. متأسفانه به دلیل عدم دریافت دیپلوم دانشگاه، توفیقی برای ادامه تحصیل در رشته ی پیشین را نیافتم. از آخر ماه دسامبر ۲۰۲۳ از کار فارغ و بازنشسته شده ام.

در کنار کار پرستاری، به جمع آوری کتاب های حوزه ی تاریخ و ورق گردانی آن ها پرداختم.

حالا مشغولیت من در بخشی از وقت، کار روی پروژه یی است که از نوامبر سال ۱۹۸۶ در نظر گرفتم. ادامه ی کار بازنگری تاریخ افغانستان و جلوه های  خشونت در تاریخ، مانند زندان ها، شکنجه ها، اعدام های سیاسی، زنان، کودکان، سوگند ها، بررسی حکومت ها با دخالت منظور بازنگری و روایت متفاوت، استفاده ی ابزاری از دین اسلام و… همراه با توجه به بررسی وتحلیل اوضاع روز.

در بخشی از اوقات دوستان فرهنگی را می بینم و دیدار با اعضای خانواده، همراه با نواسه ها هم غنیمت بزرگی برای من و سپری شدن وقت شده است

پرسش:

حضرت استاد، تا بحال چند اثر از شما به زینت چاپ آراسته شده، لطف نموده نام بگیرید و بفرمایید خواننده گان محترم چگونه میتوانند به این آثار با ارزش  دسترسی پیدا کنند؟

پاسخ:

 نام های جزوه ها وکتابهایی را که تا حال نشر شده اند، خدمت می نویسم. اما در نظر است که با توجه به موضوعات مشترک در کتاب هایی که در فاصله ی سالها انتشار یافته اند، در چاپ های بعدی، در ترتیب آنها بازنگری شود. در نظر دارم موضوعاتی را که طی حدود سه دهه در کتاب های جداگانه نشر شده اند، اما با هم پیوند دارند، در چاپ های بعدی در کنار هم بگذارم.

 سالها پیش کتاب هایم در پشاور، بلخ ، کابل وهالند به نشر می رسید. حضور موانع در داخل کشور سبب شده است که حالا کتابها  از سوی انتشارات شاهمامه که بسیار ممنون آن نهاد نیز هستم، به چاپ می رسند. علاقه مندان می توانند با مراجعه به آن نهاد کتاب ها را به دست بیاورند. با توجه به مشکل پست و موانع دیگر، برای تعدادی ازعزیزان به داخل کشور پس از دریافت اجازه از سوی ناشر، “پ. د. ف” کتاب ها را می  فرستم.

این کتاب ها از قلم نصیرمهرین انتشار یافته اند

  • چرا کتاب افغانستان در مسیر تاریخ توقیف شد؟
  • کتاب افغانستان درمسیر تاریخ و اشتباهات سید قاسم رشتیا
  • بوسه برشمشیر خونین (مجموعه ی چند نوشته پیرامون شاعران مداح شوروی)
  • در پشاور برف نمی بارد. (چند داستان کوتاه)
  • قتل های سیاسی در تاریخ افغانستان. جلد اول تا صدارت هاشم خان (چندین بار چاپ به شمول ترجمۀ پشتو)
  • دوچهره از امیر عبدالرحمان خان
  • نمونه هایی از کور سازی در تاریخ ایران و افغانستان
  • شب رفت وسحر نشد… (گزیده ی نوشته های سیاسی، فرهنگی و تاریخی )
  • کمپنی هند شرقی و مرگ وزیر محمد اکبرخان
  • کلاهنامه (چند نوشته پیرامون دورۀ امانی)
  • عوامل سیاسی چند همسری در تاریخ افغانستان و پیامد های آن
  • اندکی از رنجهای زنان و دختران افغانستان
  • افغانستان جامعه ی رشوت زده
  • زمینه های رویش شاه شجاع ها
  • در حاشیه ی فرهنگ اعتراف
  • به کسان درد فرستند ودوا نیز کنند؟! ( مجموعه ی چند نوشته به ویژه پیرامون تروریسم)
  • لاله رخان سرو قد. پیرامون چند شخصیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
  • دونبشته: حفیظ الله در دادگاه تاریخ ، پیرامون خاطرات جنرال عبدالقادر
  • سوم عقرب را دگر باره بنگریم
  • سنگ هم دلی دارد. نوشته هایی در گسترۀ تاریخ، فرهنگ و سیاست
  • استفاده ی ابزاری از دین اسلام در افغانستان
  • سوگند ها در تاریخ افغانستان
  • راز لاله در شعر فارسی و به ویژه در شعر محمد ابراهیم صفا
  • سفر کوتاهی با والی علی احمد خان
  • وضعیت زنده گی کودکان در افغانستان
  • در حوزه ی خشونت شناسی. به ویژه توسل به توپ (چاپ دوم آن در کابل با نام از دهن توپ پراندن در تاریخ افغانستان)
  • نیم نگاهی به تاریخ شکنجه در افغانستان
  • اشک قلم و فریاد کفش
  • قدرت والقاب
  • در راستای بازنگری تاریخ افغانستان (خط سرحدی دیورند. انگیزه ها… پاکستان از افغانستان چه میخواهد؟)
  • درنگی بر زمینه های استبداد شناسی محمد نادرشاه
  • کودتاها در تاریخ افغانستان
  • کودتا- قیام نوروزی ۱۳۲۹ خورشیدی
  • کودتای نام نهاد عبدالملک عبدالرحیم زی
  • کودتای نام نهاد محمد هاشم میوندوال
  • بررسی حکومت های افغانستان (از شاهی امان الله خان تا دوره ی مجاهدین)
  • استبداد و دموکراسی در افغانستان
  • مقدمه یی بر شورش شناسی در افغانستان
  • افغانستان: فقر، فساد و تروریسم
  • برخی از مصاحبه های مهرین
  • استاد محمد انور انقلاب (شخصیتی که ناشناخته رفت)
  • نیاز انتقام و دموکراسی ( ۱۱ سپتمبر و حکومت های مافیایی افغانستان)
  • نگاهی به فرارهای تاریخی و فرار اشرف غنی
  • سنگسار در تاریخ افغانستان (کتاب کوچک)
  • ستمگران دوزخ ساز (چرا گروه طالبان پذیرفتنی نیست؟)
  • چاپلوسی (ستایش بیجا و “غیرت افغانی” در جامعه وفرهنگ)
  • اندوه ها و راهجویی ها
  • از هرچمن سخنی.

پی نوشت: چند کتاب دیگر آماده ی چاپ میشوند:

  • چند سفر، یاد وخاطره ها
  • زن و اندوهنامه ی سرنوشتش در افغانستان
  • قتل ها واعدام های سیاسی جلد دوم

                                     ***

همکاری فرهنگی- افتخاری در تهیه ی این کتاب ها:

  1. اهتمام کتاب سرنشینان کشتی مرگ یا زندانیان قلعه ی ارگ. متن قلمی از عبدالصبورخان غفوری. چاپ پشاور و سال پیش از طرف بنیاد محمد آصف آهنگ در صورت آنلاین.
  2. افسانه ها. بانو عزیزه مهر اختر. مقدمه و ویراستاری
  3. همکاری و مقدمه با جلد دوم سیما ها و آواها. نویسنده نعمت حسینی
  4. ترتیب و تنظیم و آماده سازی با مقدمه، دیوان اشعار پورغنی
  5. رنج های مقدس. ج.۱ ویراستاری و مقدمه نسیم رهرو
  6. آنسوی میله های زندان. کتاب خاطرات طاهر پرسپویان. ویراستاری و مقدمه
  7. کتاب جفای بزرگ. داؤود ملکیار. بازخوانی
  8. پیغام جاودان. برخی نوشته های مرحوم محمد ابراهیم عفیفی
  9. بازخوانی و ترتیب مقدماتی عشق و فلسفه. محمد ابراهیم صفا. انتشاریافته در سایت فردا.کلوپ قلم سویدن.
  10. حکمرانان هرات. مؤلف سید محمد اکبر حمید حسینی. به اهتمام دکتور رامیا- بازخوانی- مقدمه (همراه چند هموطن)
  11. از خاطراتم. اهتمام ویراستاری و مقدمه. خالد صدیق چرخی
  12. برگهای نهفته ی تاریخ. ویراستاری و مقدمه.  دو جلدی    ” 
  13. همکاری و بازخوانی کتاب سرگذشت دختر. سیده حسین
  14. خاطرات هنری استاد محمد حسین آرمان در گفت و شنید با نصیرمهرین. ویراستاری ومقدمه
  15. خاطراتم. محترم عبدالوهاب مددی. ویراستاری و مقدمه
  16. تاریخ صد سال اخیر افغانستان. دکتور محمد اکرم عثمان. بازخوانی مطابق وصیت آن مرحوم.
  17. تاریخ سیاسی و اوضاع سیاسی در آسیای مرکزی. داکتر عبدالغنی خان. ویراستاری چاپ دوم و مقدمه
  18. بازخوانی برگی از تاریخ بدخشان.
  19. خاطرات من. سید آقا هنری
  20. ویراستاری آن روزگاران. خاطرات فضل الله رضایی
  21. از هرات تا دوبلین. ویراستاری و مقدمه. نصرالدین سلجوقی
  22. از خاطرات زندان. عتیق الله نایب خیل. ویراستاری قسمت نخست و مقدمه.
  23. بازخوانی و ویراستاری. خاطرات غلام فاروق خان عثمان.
  24. همکاری ومقدمه در چاپ جدید ندای خلق همراه با دکتر جواد عطایی.

پرسش:

بعنوان یک مؤرخ و پژوهشگر آگاه  میخواهم نظرتان را در مورد  این سه اثر تاریخی بدانم:

۱ – سراج التواریخ  (مرحوم علامه فیض محمد کاتب)

۲ – افغانستان در مسیر تاریخ (مرحوم میرغلام محمد غبار)

۳ – افغانستان در پنج قرن اخیر( مرحوم میر محمد صدیق فرهنگ)

پاسخ:

با اجازه به نکات عمومی بسنده می کنم. زیرا سه کتابی را که نام بردید، دارنده حدود ۲۰۰۰ صفحه و صد ها موضوع اند.

۱- در باره ی کتاب نخست، خدمت شما عرض کنم که اگر کتاب سراج التواریخ فراورده زحمات کاتب فیض محمد بزرگوار را نداشتیم، آگاهی تاریخی از یک دوره ی مهم و تأثیر نهاده را از دست داده بودیم. منظورم بیشتر دوره امیرعبدالرحمن خان است. هنگامی که از آن کتاب یاد می کنیم، زمان نگارش، سلطۀ مطلقیت، منظور امیرحبیب الله “سراج المله والدین” از دستور برای  نوشتن سراج التواریخ را باید در نظر داشته باشیم.

با نگاهی به این نکات است که ارزش کتاب سراج التواریخ و شکوهمندی کار کاتب بزرگوار را بهتر می یابیم. یعنی کاتب با درک منظور امیر مطلق العنان که اجدادش  باید به ستایش گرفته شوند و پدرش تحسین وتکریم ببیند، با هنرمندی ومهارت شگفت انگیز، از آن سوی دیگر از شقاوت ها، بیرحمی ها، تعصب وتبعیض ها و گردن ماندن ها به آرزومندی های استعمار، آگاهی شایسته را در میان آورده است. از اینرو، کتابی که بر حق میتوان آن را کتاب مسعودی و کاتب را بیهقی دوم نامید. بسیار درد انگیز وبه همان میزان پرسش انگیز بود که چنان کتابی روی تجدید نشر نمی دید. اما حالا همه می دانند که یکی از بهترین منابع برای راه بردن به مقاطع تاریخ به ویژه سده ی ۱۳ خورشیدی و آغاز سده ی چهارده است.

  • افغانستان در مسیر تاریخ بیش از ده بار چاپ ونشر شده است. در هیچ جایی نیست که به تاریخ به ویژه زمانه های نزدیکتر اشاره شود، اما این کتاب زنده یاد غبار به عنوان منبع ومأخد طرف توجه نباشد. حتا غبار ستیزان بی مسؤولیت نیز از این مراجعه مبرا نبوده اند.

اما اگر می خواهیم شیوه ی سیاه و یا سفید دیدن، تحسین و تایید صد درصد ویا در مقابل آن نفی مطلق را کنار بکذاریم، نکاتی در کتاب سزاوار بحث اند و نیاز به پیشنهاد شفاف  دارند.

گمانی نیست که تصویر قلمرو کنونی، یا جغرافیای سیاسی موجود، در کتاب افغانستان درمسیر تاریخ، این برداشت را القأ می کند که گویا همین قلمرو در پیشینه ها هرچند با نام های آریانا وخراسان وجود داشت. آنچه که سزاوارتأمل و بحث است.

در کتاب افغانستان درمسیر تاریخ به ویژه کتاب نخست، از آنجا که دیدن گام های شوم استعمار، سلب استقلال و پیامد های آن سایه ی بسیار دارد، این نقش عامل بیرونی در همه جا برجسته تر می شود. حتی آنجا که بحران و تبارز یک شورش رنگ و بوی و خاستگاه درونی دارد و معرف سنت ها و ویژه گی های شعور مسلط  یا زمینه های داخلی و موجود در درون جامعه است، ناشی از مداخله استعمار به ویژه استعمار بریتانیه تلقی می شود. شورش خوست به رهبری ملا عبدالله وملا عبدالرشید، شورش شنوار وشورش شمالی را با توجه به عوامل داخلی میتوان ارزیابی کرد.

در اینجا به یک مورد سزاوار اصلاح در آن کتاب اشاره می کنم که بیش از دو دهه پیش نیز یادآوری کرده ام. این مورد در برگهای پسین کتاب، در صفحه ی ۸۳۵ آنجایی است که نبشته یی را مؤلف بزرگوار آن از نام محمد یعقوب خان می آورد. در حالی که آن نوشته با اندکی تفاوت از محمد مسعود، از نویسنده گان وفعالان سیاسی ایران چند دهه پیش است. برای من گمانی برجای نمانده است که محمد یعقوب خان (اول نمره ی صنف  محمد ظاهر، محمد داؤود ومحمد نعیم) در فرانسه، پس از اینکه در کابل طرف غضب سردار محمد داؤود خان قرار گرفت و زندانی شد، کتاب “وقتی گلها در جهنم می رویند” نوشته ی محمد مسعود ویا همان چند صفحه ی کتاب را مطالعه و با قلم خود بازنویسی کرده است. پس از وفات محمد یعقوب خان، دستنویس های او در اختیار زنده یاد غبار می رسد. یادآوری شود که محمد یعقوب خان برادر همسر غبار بود. غبار با توجه با آن دستنویس، نوشته را با نام  یعقوب خان می آورد. ورنه او هیج نیازی نداشت که در جای محمد مسعود، نام خویشاوند خود را بیاورد.

این نمونه را از آنروی آوردم که منتقدان ومخالفان مرحوم غبار، رفتار سازنده را با آن کتاب در پیش بگیرند. اگر مواردی را سزاوار نقد وبحث وانتقاد می یابند، کار را به نفی مطلق کتاب نرسانند.

شایان یادآوری است که جلد دوم افغانستان در مسیر تاریخ، حاکی از چشمدیدهای زنده یاد غبار و اطلاعات موثق او از منابع نزدیک، سهم بزرگی در شناخت استبداد و دریافت پس مانی های افغانستان به دست می دهد. هنگامی که پس از مدتها تأخیر این جلد نیز انتشار یافت، حتی کسانی با لجاجت اتهام بستند که این کتاب از غبار نیست!

  • در باره کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر، یا کتابی که ۲۶ بار انتشار یافته است، یادآور می شوم که پس از مطالعه چاپ نخست آن، برداشت من این بود که فصل ها وبرگهایی دارد که به آن ها نیاز داشتیم. در واقع برگهای تکمیلی تاریخ چندین دهه از سده ی ۱۴ خورشیدی در آن است. آنهم از چشمدید ها و حضور شخص زنده یاد میر محمد صدیق فرهنگ در آن مقاطع و آگاهی از فعل وانفعال در درون دربار سلطنتی، پدید آیی جناح بندی های دیگر که یکسو محمد داؤود و برادرش بودند و جانب دیگر محمد ظاهر شاه. بحث مسائل زبان وغیره که برای پژوهنده گان و تشنه گان دریافت حقایق کمک کننده بود و است.

من واکنش های گوناکون پس از انتشار جلد نخست در امریکا، مانند واکنش ها در برابر جلد دوم افغانستان درمسیر تاریخ را جمع آوری و ورق گردانی کردم. از برخی رفتارهای غضب آلود، بیگانه با نقد و شخصیت ستیزانه وناسزاگویی های علیه مؤلفان، غم و اندوهی در دلم نشست. این تأثر در واقع در شکل دادن موضعگیری های بعدی من و تأمل در کتاب های انتشار یافته مؤثر بود. در کتاب افغانستان در پنج قرن اخیر، آنچه بیشتر طرف عصبیت وناسزاگویی قرار گرفت، عطف زنده یاد فرهنگ به تاریخچه ی اقوام و پیوند آنها با قدرت و یا محرومیت از قدرت در تاریخ بود. اما هیچ جایی را در آن ندیدم که جلوه یی از قوم ستیزی و یا زبان ستیزی را به نمایش نهاده باشد. مؤلف بنابر نیاز تاریخنگاری و روی آوردن به اسناد ومدارک سیر بحث زبان ها هنگام تدوین قانون اساسی ۱۳۴۴ را مطرح کرده است. افزون بر آن نظریات خود را نیز آورده. چنین رویکرد که عیبی ندارد. اما از آنجایی که سخن گفتن از پاره یی از ستم ها، ناروایی ها و تعصب های تاریخی در افغانستان “تابو” شده و درمعرض سانسور بود، جسارت زنده یاد فرهنگ در طرح شفاف ومحتاطانه ی آنها، پیامد دست زدن به خانه ی زنبور را هم با خود داشت.

از نظر من این سه کتابی را که شما یاد کردید، صدها مورد و مطالب را در خود دارند. نمیشود با دیدن مورد ویا موارد نا خوشایند، بر کلیت کتاب خط بطلان کشید. تجدید چاپ پیهم آنها، (به رغم اینکه بیشتر به تاریخ سیاسی عطف دارند)، مراجعه نسل جوان به آنها، همراه است با فاصله گیری از تاریخنگاری سنتی و دربار پسندانه. من آرزو دارم که روزی کار تدوین تاریخ اجتماعی افغانستان در کنار کتابهای یادشده به سامان بنشیند.

پرسش:

نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:

پاسخ:

سایت ۲۴ ساعت عزیز، از رسانه های با سطح بالا، دارنده وسعت نظر و با تحمل دیدگاه های متفاوت است. از همین رو می توانم بگویم از زمان آغاز نشرات سایت ۲۴ ساعت همکار بوده ام. پیام هایم به مناسبت سالروز حیات نشراتی آن، یا در کتاب از هر چمن سخنی از آن موید این ادعا است.

پرسش:

برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه هایی دارید؟

پاسخ:

 آنچه بارها مشغولیت ذهنی ام شده است، پاسخ دهی به چنین پرسشی است.

با تمام نقش وتأثیری که محیط کشورهای خارج در زنده گی جوانان برجای می نهد و احتمال جذب آنها را برای کشور میزبان در چشم انداز می گذارد، با تمام تأثیر دل آزار وحتی یأس انگیز اوضاع غمبار وطن که از دلگرمی های وطن خواهی می تواند بکاهد؛ آرزوی من این است که آن میهن زخمی و دردمند ومردم مظلوم را فراموش نکنند.

 واقعیت های اجتماعی، ذهنی، فرهنگی وتاریخی اش را بیابند  و درک کنند.

 با توجه به اینکه افغانستان از اجزای چندگانه ی قومی ومذهبی وفرهنگی تشکیل یافته است، معرف فرهنگ احترام به اجزا و مبلغ تشریک مساعی همه برای نجات از نابسامانی ها و رنج های به درازا کشیده باشند.

بر بنیاد این دیدگاه، با قوم ستیزی، برتری جویی و تمامیت خواهی مرز روشن بکشند.

حرمت به زن ومقام او را نصب العین فراموش ناشدنی قرار بدهند تا با آنانی فاصله بگیرند که از پایگاه جهالت به حرمت مادر نیز می تازند.

از اوضاع داخل، رویدادهای آن آگاه باشند. در برپایی محافل روشنگرانه و پیوند دهنده با وطن، سهم  بگیرند.

دریابند که در کشورهای خارج زمینه ها و امکانات فراگیری علم ودانش بسیار است. چه خوب اگر از آن مساعدت ها برای کمک به فردای افغانستان آزاد استفاده کنند  و در شکل دهی رفتار انسان محور و عدالت جویانه بهره بگیرند.

 با سیر زنده گی خفت بار و خاینانه ی آنانی آشنا شوند و در نهایت خط فاصل بکشند که با امکانات محدود وطن رفتند خارج، درس خواندند، اما جذب سازمان های امنیتی خارج شدند و افغانستان ومردم محتاج کمک را با لطایف الحیل و منبعث از نیازهای جفاورزان خنجر زدند. انتقاد از نظام هایی را فراموش نکنند که با رفتار استبدادی وظالمانه عامل ناهنجاری های بیشتر شدند و مردم آزاری را نشان دادند…

بشیر هروی:

جناب استاد مهرین گرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف  شما تشکر و قدردانی نموده، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.

 

 

 

یک پاسخ به “گفتگویی با استاد نصیر مهرین ، پژوهشگر ، نویسنده و مؤرخ آگاهِ کشور”

  1. admin گفت:

    جناب استاد مهرین بزرگوار از اینکه وقت گرانبهای تانرا در اختیارم گذاشتید تا صحبتی با شما داشته باشم جهانی سپاس .
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما