شوخِ فتنه انگیز
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه مؤرخ ۳ قوس (آذر) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۴ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
شوخِ فتنه انگیز
زلفِ تو دام و چشمت صد تیر را رها کرد
تا سر زدم به دامت دل از تنم جدا کرد
ای شوخ فتنه انگیز بر حال ما نظر کن
لعل لبت به شوخی ما را غم آشنا کرد
یا دل بر از بری ما یا دلبری به ما کن
تا خویشتن نصیحت ما را چرا گدا کرد
صد بیت را سرودم بر زلف پیچ پیچت
آخر به دلربایی دیوانه ام صدا کرد
در خواب ناز دیدم دستش به گردنم بود
به به چه کار خوبی در خواب من وفا کرد
سوگند خورده بودم تا از لبش بگیرم
میخواست تا بگیرم لیکن کمی حیا کرد
از داغ دل چه گویم از درد دل چه گویم
آن فتنه جو برایم صد درد بی دوا کرد
در کوچه دیدمش دوش چشمش بچشمم افتاد
یا چشم او بلا کرد یا چشم من خطا کرد
در کوی بی نوایی افتاده ام به زاری
از بس که آن جفا گر بی حد بمن جفا کرد
طاهر به چشم مستش شعرو غزل سراید
لیکن به هر نگاهش صد تیر را رها کرد
سیدآصف طاهری
نیدرزاکسن-آلمان
۱۵.۱۱.۲۰۲۵
بحر : مضارع مثمن اخرب
وزن : مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن

جناب طاهری عزیز بسیار زیبا قلم زدید ، مؤفق و مؤید باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا