سوختم
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه مؤرخ ۱۳ عقرب ( آبان ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۴ نوامبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
سوختم
نه دلی مانده به من تا که به نالم به درت
نه سری مانده به من تا که گذارم به سرت
تا سحر خیره نشستم به در و کوی شما
که خدا خواهد اگر – بر منِ شیدا نظرت
لرزه افتاده به تن نیست مرا تاب و توان
بس که آتش زده بر من لبِ همچون گهرت
سایه وار آمده ام تا که نباشد اثر ام
تا ندانند حریفان که شدم خاک درت
سوختم در تبت آن شب که نظر کرده بمن
که خدا داند و من دانم و تیرِ نظرت
عمر خود خاک درت سرمه نمودم و عجب
کور گشتم به درت لیک ندیدم ثمرت
شعر ها می چکد از چشمِ منِ خانه خراب
همه بیت و غزلم باد فدای هنرت
ماه رخسار تو زد بر دلِ شیدا چه کنم
یک همین سر که بمن مانده بقربانِ سرت
رمقی نیست که آیم به درِ خانه ی تو
که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرت
یا که خاموش نما شعله ی آتش ز دلم
یا بسوزان مرا تا که شوم شعله ورت
جان برآمد ز تنِ طاهرِ شیدا چه کنم
بیت آخر که سرودم به لبِ پر شکرت
سیدآصف طاهری
نیدرزاکسن-آلمان
۲۳ می ۲۰۲۵

جناب طاهری عزیز قلم زیبا وطبع روان تانرا می ستایم ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – استرالیا