به خاموشی غزل گویم!
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : جمعه مؤرخ ۲۵ میزان (مهر ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۷ اکتوبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
به خاموشی غزل گویم!
( خداوندا برایم را هِ از بی راهه پیدا کن)
و یا از راه دیگر این دلی شیدا تسلی کن
نمیدانم کجایم در کدامین غم گرفتارم
مرا از غصه و تردیدِ بی پایانِ شب ها کن
بهر سو رفته ام من نا تمام از عشق بر گشتم
اگر درمان دیگر نیست ، مرگم را محّیا کن
بجز عاشق نمیداند به مفهومی غزل هایم
اگر خواهی بخوان آن را بوصف خویش معنا کن
به عشقی مبتلا گشتم که درمانش طبیبی نیست
خلاصم کن طبیبی من و ختمی این معما کن
به این امید دادم دل برایت تا که در یابی
اگر خواهی بیا و این دلِ رسوا مداوا کن
نه راهی مانده در پیشم نه امیدی به برگشتم
بیا بن بست را با عشق خود جانا مسما کن
اگر پایان من خواهی بخندی من نمیمیرم
برای کشتنِم یک راه دیگر را مُحیّا کن
به جز نامت اگر گویم برای من خطا باشد
به مرگم راضیم جانا بدهِ فتوا زبان وا کن
خداوندا به وصلش گر تو راهی را نمی یابی
دلم در زیر پایش کن، و راهش را مُصّفا کن
به خاموشی غزل گویم مبادا بشنوند اغیار
دلی طاهر تو را خواهد به خاموشی دلم وا کن
سیدآصف طاهری
نیدرزاکسن-آلمان
۵ جولای ۲۰۲۵
جناب طاهری عزیز بسیار زیبا قلم زدید ، سعادتمند و کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا