یادها و خاطره ها ( ادای احترام به استاد جلیل طاهری)
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهار شنبه ۱۹ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
یادها و خاطره ها
ادای احترام به استاد جلیل طاهری
در صنف هشت مکتب نادریه( سال ۱۳۴۶ خورشیدی-۱۹۶۷ع.)، مضمون فزیک نیز به کتاب های درسی افزوده شد. معلمی برای تدریس داخل صنف شد که زیبا بود وقد بلند، با لباسی فاخر و آراسته، “شیک”. چهره ی جدی داشت. خود را معرفی کرد، گفت: نام من جلیل طاهری است. معلم مضمون فزیک شما هستم. درس می دهم، درس بخوانید، در وقت امتحان دوستانم را اگر واسطه کردید، نمره ی صفر را نصیب می شوید.
همه درس خوانها و تنبل ها ترسیدند.
روز دیگر دیدیم که دو موتری که در پهلوی جای مخصوص بایسکل ها در داخل مکتب جای می گیرند، یکی از معلم سید امان خان است که پسانتر معاون مدیریت شد و دیگری که موتری فرانسوی کوچک بود از معلم صاحب جلیل طاهری.
در اواخر ان سال بود که یک روز شادروان محمد صالح فضل، شخصیت بسیار با وقار و محترم مدیر مکتب، وارد صنف ما شد. گفت من امروز برای دادن درس مضمون فزیک شما آمده ام، تا چند روز معلم دیگری می آید. معلم شما جلیل جان طاهری که هنرمند هم بود، بعد از این نمی تواند شما را درس بدهد. مشغول تدریس در صنف های دیگر و اتاق لابرتوار شد.
چندین دهه از این موضوع سپری شد، روزی که در مونشن برای مراسم جنازه و فاتحه ی دوستی رفته بودم، از نام جناب جلیل طاهری با نیکی های بسیاری یاد شد. گفتم که معلمی داشتیم…. گفتند خودش است.
فردای آنروز این معلم عزیز را با لطف نذیر جان نایب خیل که اکنون سر درنقاب خاک دارد، دیدم. ادای احترام کردم. گفتم، بدون خدا حافظی با شاگردان رفته بودید. در رادیو کابل هم آهنگ هایی داشتید…
گفت: اینجا هم هارمونیه را با خود دارم.
سخن از خاطرات رفت. گفت یکی از روزها که با هارمونیه مشغول بودم و صدای دلم را با او می گفتم، همسایه بنای مزاحمت گذاشت و من رنج بی وطنی را بیشتر درک کردم.
من درسیمایش نگریستم و رنج هنرمند دور از وطن را بازهم دریافتم.
حالا هرباری که مونشن می روم، بیشتر اتفاق می افتد که این معلم عزیزما را می بینم. دوستان وخویشاوندان همه از وی با نیکویی یاد می کنند.
برای معلم عزیزما، جلیل طاهری خوبی های بیشتر را آرزو دارم.
نصیر مهرین
***
جناب استاد مهرین بزرگوار با سپاس از ارسال این یادنامه زیبای تان ، سعادتمندی جناب استاد طاهری و حضرتعالی را تمنا دارم.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی