۲۴ ساعت

28 آگوست
۱ دیدگاه

گفتگویی با محترمه بانو طیبه احسان روشن (حیدری) شاعری از دیارِ انصاری

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر :  پنجشنبه ۶ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۸ آگست  ۲۰۲۵ میلادی   ملبورن  استرالیا

 

در ادامهِ گفتگو  با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت

اینک صحبتی داریم با محترمه بانو

طیبه احسان روشن حیدری

شاعر ، نویسنده و سخنرانی 

از دیار پیر هرات که خدمت

خواننده گان محترم پیشکش میگردد.

پرسش:

بانو حیدری گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده ، بفرمایید صاحب چند فرزند میباشید؟

پاسخ:

اینجانب طیبه احسان روشن حیدری فرزند زنده یاد  الحاج عبدالشکور احسان (شاعر و نویسنده ) هستم ،  زاده و پروردهٔ شهرکهن و پرشکوه هرات باستان . از سال‌های نوجوانی دلبستهٔ شعر و ادب بودم و اکنون در دیار مهاجرت زندگی می کنم.

 پس از سقوط  نظام جمهوریت در ۱۵ اگست ۲۰۲۱ اولین شعر میهنى و حماسی ام  بنام «کشتی بی سر نشین » را به دست نشر سپردم.

و همچنان نقاشی و قلم و کاغذ را یار همیشگی خود می‌دانم و علاقه خاص به شاعری ، سخنرانی و کارآفرینی دارم.

من از دیار هرات شهر عشق و اندیشه‌ام

به فضل قلم و کلام اینک به توفیق یزدان

 در کنار فعالیت‌های فرهنگی اجتماعى الحمدالله مادر چهار فرزند هستم و نعمت فرزندان را به عنوان بزرگ‌ترین سرمایهٔ زندگی‌ام قدر می‌دانم..

پرسش:

لطف بفرمایید در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان اگر داشتید قدری روشنی بیاندازید و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها می باشید؟

پاسخ:

  در شهر هرات برای مدت سه سال به عنوان یک معلم الهام بخش در مکتب صلاالدین سلجوقی ایفای وظیفه نمودم و در پرورش دادن ذهن جوانان و پرورش بخشیدن  امید در میان  شرایط چالش برانگیز آنوقت  تلاش کردم.

در کنار تدریس و آموزش بیشتر به فعالیت های فرهنگی و کار های اجتماعی علاقه مند بودم. و همچنان در حال حاضر به سرودن شعر، نوشتن مقاله و همکاری در برنامه‌های فرهنگی ادبی و اجتماعی را ادامه داده سهم می گیرم.

علاوتآ ریاست بنیاد سخن ‌سرایان هرات را بر دوش می‌کشم و تجسم تاب آوری و توانمندی من که در افغانستان به دنیا آمدم مرا واداشت تا به زنان و دختران با هر نگاهی که دارند عشق بورزم.

همچنان قابل یادآوری میدانم که من صاحب افتخار برند روشن بوتیک می باشم که  تجارت کوچکی است ‌که میراث افغانستان را با هنر مدرن ترکیب می کند و بدین ترتیب  سنت غنی صنایع دستی افغانستان را به جهانیان نشان میدهم و از طریق برند روشن بوتیک خود فرصت های شغلی معناداری را برای زنان و دختران افغان فراهم می سازم  و به آنها کمک می کنم تا استقلال خود را بازیابند.

من مدتهاست به عنوان یک خدمتگذار خستگی ناپذیر با ابتکارات اجتماعی فرهنگی و متعدد جهت حمایت از زنان و دختران افغان و تقویت وحدت میان گروه های مختلف تلاش نموده و کار کردم .

چشم انداز من فراتر از مرزها گسترش می یابد و هدف من ارتقاء بخشیدن توانایی زنان و دختران به ویژه آنهایی است که تحت تأثیر سختی ها هستند.  

 با مهارت ها و اعتماد بخود و امیدی که به خداوند دارم آنها را تشویق میکنم .

در حال حاضرهمچنین به عنوان یک مربی «قدرت ذهن و نیروی مثبت »و مثبت اندیش آنلاین درس میدهم .و از تجربیات خود برای الهام بخشیدن به دیگران برای پذیرش قدرت درونی و رسیدن به رویاهای شان تدریس می کنم . فلسفه مربیگری من عمیقاً ریشه در این باور دارد که ذهن قدرت بی حد و حصری برای تغییر زندگی دارد و می بایست از آن استفاده کرد.

من علاوه بر فعالیت های فرهنگی و مربیگری بعنوان شاعر و هنرمندی که به خاطر نوشته های خاطره انگیزش با عشق و امید به وطن گام برداشته و از 

ارتباط عمیق خود با فرهنگ افغانستان و سفر های شخصی ام برای خلق آثاری که بتواند بیشتر مرا با مخاطبانم در سراسر جهان آشنا سازد تلاش میکنم. الحمدالله.

من با تعهد تزلزل ناپذیرم برای کمک به اندازه توانم به زنان افغان خود و روحیه خلاق و اعتقاد عمیق به قدرت تفکر و حرکت کردن مثبت ، نه تنها چراغی برای جامعه خود ، بلکه  کوشش میکنم تا صدایی باشم جهانی برای تاب آوری و توانمندسازی مردم به توفیق الهی ..

پرسش:

علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام شهر زندگی می کنید؟

پاسخ:

ترک وطن برای من همانند هزاران هموطن دیگر نتیجهٔ ناامنی ، دشواری‌های روزگار و جنگ بود که ناگزیر در سال ۲۰۰۷ میلادی زادگاهم هرات را ترک کردم و با فامیل عزیز خود به استرالیا مهاجرت نمودم. اکنون در شهر سیدنی زندگی می‌کنم و در این دیار پیوند قلبی‌ام با سرزمین مادری‌ام همچنان استوار باقی مانده است.و بدون شک اشتیاق من به آموزش و حفظ فرهنگ همیشه یک نیروی و راهنما در زندگی من بوده است .

پرسش:

در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟

پاسخ:

از نوجوانی حدود شانزده سالگی سرودن شعر و نوشتن متن را آغاز نمودم. بیشترین گرایش من به غزل، مثنوى ، قصیده و شعر آزاد است. گاه نیز با الهام از عرفان و فرهنگ کلاسیک قالب‌های سنتی را تجربه می‌کنم.

پرسش:

لطف نموده بفرمایید تا به حال چند اثر از شما به چاپ رسیده ، اگر لطف نموده نام بگیرید و بفرمایید خوانندگان عزیز ما از چه طریقی میتوانند آنها را بدست بیاورند؟

پاسخ:

نخستین اثر من با نام «خوشه‌های آبی» میباشد که  در هرات  از طریق فرهنگسرا به چاپ رسید  و بعنوان نویسندهء آن مفتخرم  که بزرگترین منبع شادی و انگیزه ِ من است.

گواهی میدهم که در لابلای مطالب آن میتوانید ارزش ها ، عشق به خود و جامعه ، شفقت ، خوب زیستن ، و تکتیک های استقامت در برابر سختی ها را مطالعه کنید.

همچنان در مهاجرت نیز آثار دیگری در دست نشر و آماده‌سازی دارم از جمله کتاب « Frozen Mind » که به دو زبان دری و انگلیسی می باشد.

 علاقه‌ مندان می‌توانند این آثار را از طریق برنامه‌ های فرهنگی و یا تماس مستقیم با بنده به دست بیاورند. انشاءالله مجموعه ی اشعارم نیز به زودی چاپ و در دسترس خوانندگان قرار خواهد گرفت .

پرسش:

آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی و اجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟

پاسخ:

بلی با کمال میل در کنار شعر و ادبیات و سخنرانی در برنامه‌های اجتماعی نشست‌های فرهنگی و همایش‌های زنان مهاجر نیز شرکت می‌کنم و باور دارم که خدمت فرهنگی رسالتی فراتر از شعر دارد.

پرسش:

شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشید؟

پاسخ:

شعرزبان دل است و پژواک روح انسان.  شاعر خوب کسی است که صادقانه بنویسد،  با درد مردم آشنا باشد و کلامش آیینهٔ عشق ، آگاهی و انسانیت باشد.

شعر زمزمهٔ دل است آنگاه که زبان در بند می‌ماند.

چشمه‌ای‌ست که از ژرفای جان می‌جوشد و در واژه‌ها می‌رقصد.

شعر آیینه‌ای‌ست که غبار از چهرهٔ حقیقت می‌زداید.

و پرده از رازهای ناپیدای روح برمی‌گیرد.

شاعر خوب آن است که آتش درون خویش را به نور بدل کند.

نه تنها برای خویش که برای دل‌های خسته و جان‌های جوینده.

شاعر خوب از واژه‌ها پرنده می‌سازد.

تا بر فراز رنج‌ها پرواز کنند و بر شانه‌های امید بنشینند.

او با درد مردم هم‌نفس است.

و با شادی ایشانهم‌رقص.

می‌داند که کلمه تنها صدا نیست.

بلکه نان دل آب جان و چراغ راه است.

شاعر خوب در میان غوغای جهان سکوتی آگاهانه دارد.

و در میان سکوت صدایی رساتر از هر فریاد.

چنین شاعرعاشق است و آگاه.

چنین شعری ماندگر است و جاودان هر چی از شعر بگویم کم است . من عاشق شعر هستم و هر روز باید یک مصراع بنویسم .

پرسش:

اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟

پاسخ:

از میان شاعران کلاسیک مولانا و حافظ و خواجه عبدالله انصاری هروی جایگاه ویژه در دل من دارند. از معاصرین نیز اشعاری که در آن درد انسان و امید به رستگاری نمایان باشد برایم ارزشمند است.

پرسش:

نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید؟

پاسخ:

سایت ۲۴ ساعت را دریچه‌ای ارزشمند برای تبلور اندیشه و فرهنگ می‌دانم. از حدود چند سال است در استرالیا علاقه مندی خود را آغاز نمودم و همواره از این فضا برای پیوند ادبی و فرهنگی استفاده کرده‌ام.

پرسش:

برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه ها ی دارید؟

پاسخ:

به جوانان عزیز توصیه می‌کنم . که در غربت نیز ریشه‌های خود را فراموش نکنند. علم بیاموزند، فرهنگ غنی خویش را پاس بدارند و با امید و تلاش آینده‌ای روشن برای خود و جامعه بسازند.

پرسش:

در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.

پاسخ:

پیام من این است که عشق انسانیت و امید را هیچ‌گاه از یاد نبریم. در هر کجا که هستیم پلی باشیم میان دل‌ها و نوری برای راه دیگران و ما چراغ خود را بیافروزیم تا دیگران هم از روشنی اش استفاده کننده و بهرمند شوند.

و من الله توفیق

ارادت مند تان طیبه احسان روشن حیدری

بشیر هروی:

بانو حیدری گرامی از اینکه وقت گرانبهای تان را در اختیارم گذاشته و به سؤالاتم پاسخ دادید،  سپاسگزاری نموده برای تان طول عمر با برکت تمنا دارم.

 

یک پاسخ به “گفتگویی با محترمه بانو طیبه احسان روشن (حیدری) شاعری از دیارِ انصاری”

  1. admin گفت:

    بانو حیدری گرامی از اینکه وقت گرانبهای تانرا در اختیارم گذاشتید تا صحبتی باهم داشته باشیم جهانی سپاس ، مؤفق ومؤید باشید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما