عاشقِ زیبایی !
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه ۳ سنبله ( شهریور ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۲۵ آگست ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
عاشقِ زیبایی !
ابری شد آسمان و زمین زیری _
رگبار برف و ژاله و بارا است
گل های باغ ریخته، پا برجا…
پاهای خشک و سرد درختان است
یک باغ با هزار درختش نیز ،
چون نو عروس با همه رختش نیز
آن برگ و ساقههای که پوسیده_
در زیربار ظلم زمستان است
آن سو پرنده های که ترسیده
از بادهای تند که لرزیده
در جستجوی نقطهی امن است و…
از هرچه هست و نیست گریزان است
دیگر گلِ برای خریدن نیست
دیگر هدف ز منظره، دیدن نیست
هر کس که است عاشق زیبایی!
پاییز گونه زرد و پریشان است .
یک سال پوره زحمت و خون خواری!
با اشک و آه و گریه و ناداری!
آیا تمام درد بلا، هربار_
پاداش رنج این همه دهقان است؟؟؟
یارب! چرا همیشه جهان سرد است؟
دلهای ما شکسته و پر درد است؟
کردی چرا به دست خودت خلقش_
آنانِ را که دشمن انسان است؟؟؟
محرابی صافی
۲ سنبله ۱۴۰۴ خورشیدی
جناب محرابی صافی عزیز قلم تان همیشه رنگین باد ، زیبا قلم زدید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی