عالمِ هجران
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : شنبه ۱۸ اسد ( مرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۹ آگست ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
عالمِ هجران
شب کوچ کرد و عالم هجران شروع شد
اندوه و درد و رنج دلِ مان شروع شد
شب رفت و غم دوباره کلِ شهر را گرفت
بیچارهگیِ این همه انسان شروع شد
شب با تمام دار و ندارش به سر رسید
امروز هم به ناله و گریان شروع شد
شب رفت و فقر عزّت این جمع را ربود
آهی یتیم و گریهی طفلان شروع شد
بیچاره یوسفِ که غم و داغ و نالهای
چاهش نرفته بود، که زندان شروع شد
از گریه خیس، خیس شدم، بخت بد ببین!
بیرون زدم ز خانه که باران شروع شد
ماندم به کوچه زیر رد و برق روزگار
مویم سفید گشت، زمستان شروع شد
یک متر برف روی زمین فرش گشته بود
پایانِ ما رسید، بهاران شروع شد . . .
روحم اسیر این همه کابوس بود، که_
آذان و قتقتازَکِ مرغان شروع شد….
۱۵ اسد ۱۴۰۴ خورشیدی
محرابی_صافی
جناب محرابی صافی عزیز قلم زیبای تان را می ستایم ، سعادتمند و کامگار باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی