منتظرم!
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهار شنبه 1 اسد ( مرداد ) 1404 خورشیدی -23 جولای 2025 میلادی – ملبورن – استرالیا
منتظرم!
یاد تو
شمعیست در دلم؛
همیشه روشن، همیشه گرم.
در هر چمن سر میزنم،
از تو نشانی نیست؛
کجا شکفتهای،
ای گل بینظیرم؟
قطار عمرم غرقهی
موج شوق دیدار توست
در بحر بیکران فراق.
منتظرم!
کشتی عشقام
در گرداب محبتت
جا مانده است.
در انتظار،
با چشمان باز خواب میبینم؛
عبوری از سرزمین عشق
و سفری به سیارهی غمها.
در دام غربت دل،
بینفسام،
و با قطرهقطرهی اشک،
آسمان
هوای گریه دارد
با من.
منتظرم!
کجا روم؟
که راهی به گلشن ندارم.
رهایم مکن؛
او نیم من شد
و من مردهای سیّار.
آخ، چه زیباست
که احساس را
باد میوزد
و آفتاب، غرق روشنی،
تو را میچیند.
بکار
گلاب عشقت را
به در و دیوار دلم؛
و بنویس
با قلم انگشتان پنسلیات،
که تنها تو بدانی…
بس.
عالیه میوند
15 جولای 2025
فرانکفورت – جرمنی
زیبا قلم زدید بانو میوند گرامی ، مؤفق و مؤید باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
با عرض سلام و درود
جناب هروی گرامی از توجه و لطف بیپایان شما سپاسگزار و قدردانم، موفقیت های مزید برای تان آرزومندم
موفق کامگار باشید
با عرض حرمت و ارادت
خواهش میکنم بانو میوند گرامی ، سلامت باشید.