۲۴ ساعت

20 جولای
۱ دیدگاه

بـرگشت به اِنسان بودن

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : یکشنبه ۲۹ سرطان  ( تیر ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۲۰ جولای  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

بـرگشت به اِنسان بودن

طعم تلخ هجرت را چشیده‌ام

در سکوتی یخ‌زده،

در زخم واژه‌هایی که

هرگز مرهمی نشدند

بر حنجره‌ی خاموشم.

و در تاریکی،

وقتی واژه‌ها بر لبان بسته می‌خشکند،

و ناله‌ای خاموش

در پستوهای خاطره

جا می‌ماند…

سینه‌ام می‌سوزد،

نه از آتش بیرون،

بلکه از شعله‌ای بی‌نام،

خاموش و پنهان،

که در درونم فواران است.

هر سحر،

دل خسته‌ام

زیر تبر سنگین بی‌انصافی

تکه‌تکه می‌شود.

وقتی سیلی روزگار

تن را زخمی

و روح را می‌بلعد،

آنگاه عدالت

در حلقومِ قدرت خفه می‌شود،

و فریادِ حق

در گلوی سکوت تاریخ

منجمد می‌شود،

بی‌آنکه کسی بشنود.

آدم،

وقتی انسان بودن را فراموش می‌کند،

و دست‌هایش

به جای نوازش،

شلاقی سرد می‌شوند،

خاک یکسان را می‌خشکانند،

و نفس را

بر لب‌های تشنه می‌بندند.

شهرها سرد و بی‌روح‌اند،

دیوارها فریاد می‌کشند،

چشم‌ها پر از غم‌اند،

اما کسی نگاه نمی‌کند.

و من،

در دل این ویرانه‌ها،

با دل لرزان،

هنوز…

هنوز جرئت دارم عاشق بمانم،

هنوز به روشنایی دل می‌بندم،

حتی اگر

سیاهی

تا مغز زمین پیش رفته باشد.

شاید فردا،

از دل ابرهای بغض‌گرفته،

باران نسل نو

بر این خاک تشنه ببارد،

بارانی نه فقط برای زمین،

برای دل‌هایی که

در قفل سرد یأس اسیرند.

شاید آن روز،

انسان

از خاک سوخته‌ی عشق

و زخم‌های دیروز

برخیزد،

با نغمه‌ای تازه،

با دستانی مهربان،

با چشمانی که دوباره ببینند،

و دل‌هایی که دوباره بتپند.

و آن روز،

آدم

دوباره انسان شود،

نه فقط به نام،

به معنا!

با انسانیت،

با عشق،

با امید،

و با زندگی.

 

هما باوری

جرمنی

۱۰ جولای ۲۰۲۵

 

یک پاسخ به “بـرگشت به اِنسان بودن”

  1. admin گفت:

    قلم زیبا و احساس پاک تانرا می ستایم بانو باوری گرامی ، مؤفق و مؤید باشید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیرهروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما