۲۴ ساعت

18 ژوئن
۲دیدگاه

مرا به گذشته فریاد بزن!

( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : چهار شنبه ۲۸  جوزا  ( خرداد ) ۱۴۰۴  خورشیدی – ۱۸ جون  ۲۰۲۵   میلادی   ملبورن  استرالیا

مرا به گذشته فریاد بزن!

در هجوم تاریکی‌های حال،

که چون بختکی سهمگین بر سینه‌ام چنگ انداخته،

و در برابر آینده‌ ای که بی‌چهره، بی‌رحم و بی‌سرنوشت ایستاده،

دلم هوای آن گذشته را کرده؛

آنجا که هنوز نگاه‌ها ساده بود و لبخندها، بی‌تکلف؛

آنجا که دل آسوده‌ تر می‌تپید و آسمان به وسعت خیال‌ هایمان آبی بود.

مرا به گذشته فریاد بزن!

به کوچه‌ های خاکی خاطره،

به آغوش امن مادر،

به دستان پرصلابت پدر؛

که پناه بود، سایه‌بان بود، ستون آرامش خانه.

به روزهایی که زمان، آهسته‌تر می‌گذشت

و دغدغه، تنها مشق شب بود و نان تازه.

فریادم بزن،

تا شاید این هراس بی‌امان از اکنون،

و این گرداب پر اضطراب فردا،

در پژواک شیرین دیروز گم شود.

بگذار برای لحظه‌ای

از هیاهوی بی‌سرانجام امروز

و از ابهام یخ‌زده فردا،

پناه ببرم به دیروزی که هرگز از خاطرم نرفته؛

به نگاهی پدرانه، که جهان را آرام می‌کرد،

اما دیگر بازنمی‌گردد…

آری، مرا به گذشته فریاد بزن؛

شاید آنجا هنوز،

قطره‌ای امید برای زنده ماندن باقی‌ست.

شاعر و نویسنده:

 احمد محمود امپراطور

 

۲ پاسخ به “مرا به گذشته فریاد بزن!”

  1. admin گفت:

    قلم زیبای تان را می ستایم محمود جان عزیز ، سعادتمند و کامگار باشید.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

  2. S. k گفت:

    قلمتان رسا شاعر جوان وبا استعداد برادر عزیزم محمود جان عمر تان دراز

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما