عیدِ پر از درد و ماتم!
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : دوشنبه ۱۹ جوزا ( خرداد ) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۹ جون ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
عیدِ پر از درد و ماتم!
این چه عیدیست یارب ، اشک در چشم گداست
سفرهها خالیست و دل ها پر از سوز و نواست
کودکی بی مادر افتاده به خون نیمه جان
بر لبش لبخند مرده ، دیدهاش در کربلاست
آسمان خون بار و خاکِ کوچه ها رنگ فناست
هر طرف نعرهی دردی ، هر صدا فریاد ماست
نانی از دل نیست باقی ، اشک نان آور روان
عید در خانهی مظلومان ، غم افزون و جفاست
مادری در کنج شب ، با چشم تر می گریدی
طفل او بی گور مانده ، این عذاب بی جزاست
ای خدای کعبه ، اینجا کوچه ها محراب نیست
گرچه تکبیراست جاری، بوی خون ازکربلاست
طفلِ معصومان ما در خون خود غلطیدهاند
نالهشان خاموش و دنیایش پُر از شور و صداست
دستی اگر بالا رود، از درد و حاجت می رود
سفرهها خالیست و دل ها پر از زخمِ جفاست
این چه عیدیست یارب، کاین همه اشک و عزاست
در دل هر مادری، داغی ز فرزندش به جاست
شهر ، بی لبخند مانده ، عید بی آوازه شد
خندهها خاموش وهر دل، تشنهی مهر و وفاست
در منای عشق دیگر ذبح نَفس افسانه شد
عاشقان در خون تپیدند، بیگناه و بیصداست
عید اگر روزِ خلیل است و فداکاریِ ناب
پس چرا در کلبهی دل، زخم و آه بی دواست؟
عیدِ پُر ازدرد و ماتم، عید قربان است وبس
دردل هر خانهای، داغی ز فرزندش بجاست
انوری فکری
جناب حاجی صاحب انوری فکری قلم زیبا و احساس پاک تانرا می ستایم ، سعادتمند باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی