ترسم که بیایی
( هفدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : سه شنبه ۱۶ ثور ( اردیبهشت ) ۱۴۰۴ خورشیدی – ۶ می ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
فرستنده : محترمه ادیبه صابر صادقیار شاعر : زنده یاد استاد صابر هروی
ترسم که بیایی
ترسم که بیایی و ببینی چه جدال است
این کشور آبای تو معروض زوال است
ترسم که بیایی و ببینی که درین ملک
هر سو نگری غارت و تخریب و قتالست
ترسم که ببینی همه جا بر سر قدرت
سلمانی و غسال و کفن دزد و کلالست
ترسم که بیایی و ببینی وطن تو
پامال خر و خرس و سگ و خوک و شغالست
پنجشیری و افغان و هزاره بهم افتاد
یعنی که خرابی ز جنوب و ز شمالست
ترسم که ببینی ز عزیزان تو کس نیست
مردم همه در ماتم و در سوگ و ملالست
بینی چه حجابی به زن و دختر مکتب
گویی که روان هر طرفی مادر آلست
ترسم که ببینی ز بس افسرده و خواریم
هر ( یابوی ) جل کرده بما ( رستم زال ) است
در مذهب این جنگلیان ستم آیئین
فتواست که تاراج زن و مال حلالست
ترسم که بیایی و ببینی که درین جا
نی نامی ز دانشکده و علم و کمالست
ترسم که بیایی و ببینی قفسم را
آن مرغی که تو دیده بدی بی پر و بالست
ای آنکه به امید نشستی که بیایی
آرامی این ملک دگر خواب و خیالست
ترسم که پشیمان شوی از آمدن خود
گویی که درین ملک دگر زیست محال است .
صابر هروی
۲۷ دلو سال ۱۳۷۱
کابل
خواهر گرامی سپاسگزارم از ارسال سروده ی زیبایی از زنده یاد استاد صابر گرامی ، شاعر آزادمنش و فرزانه وطن .
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی