۲۴ ساعت

28 آوریل
۱ دیدگاه

تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری

تاریخ نشر : یکشنبه ۹ ثور ( اردیبهشت ) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۲۸ اپریل ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا.

الهی  غنچهء   امید   بکشای

گلی از روضهء جاوید بنمای

« جامی »

فصل دوم :

تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری

به تصحیح و مقابله و تحشیهء بشیر هروی

بخش هشتم  :

وفات خواجه ابو نصر پارسا در سال ۸۶۵ واقع شده و مزارش در بلخ است .

ص ۳۶ س ۶ شمست الدین محمد کوسوی : خواجه شمس الدین محمد کوسوی جامی از اولاد شیخ الاسلام احمد جام قدس سره و از جملهء وعاظ نامی هرات بوده که اکابر عصر امثال مولانا سعد الدین کاشغری و مولانا شمس الدین محمد اسد بمجلس وعظ وی میرفته اند وی تصانیف شیخ محی الدین ابن عربی را بسیار مطالعه میکرده و مطالبی از آنها اقتباس و بر سر منبر شرح و توجیه من نموده بطوریکه هیچکس از علماء ظاهر را مجال انکار باقی نمی مانده است . وفات خواجه شمس الدین کوسوی در روز شنبه ( ۲۶ جمادی الاولی سال ۸۶۳ ) در شهر هرات اتفاق افتاده و قبر وی در حوالی مسجد جامع هرات نزدیک مزار فقیه ابوزید مرغزی واقع شده و زیارتگاه مردم هرات است . (۱)

ص ۳۶ س ۹ – شرف الدین علی بن شمس الدین علی یزدی ، از افاضل علماء و مؤرخین عصر تیموریان بوده و در علوم غریبه مهارت تمام مداشته ، حلل مطرز در صنعت معما  ولغز و شرح قصیدهء برده و گنه المراد در علم وفق اعداد و ظفر نامه در تاریخ از آثار اوست و کتاب اخیر الذکر در سال ۸۲۸ تمام شده ، وفاتش در تفت یزد بسال ۸۳۴ اتفاق افتاد و در خانقاهی که مسکن خودش بود مدفون شد  ( رجوع شود به حبیب السیرج) ۴ ص ۱۵ – ۱۶ ، تاریخ ادبیات نفیسی در سالنامه پارس ، از سعدی تا جامی ) .

ص ۳۶ س ۱۳ – بایزید پورانی : مولانا جلال الدین ابویزید پورانی از جملهء زهاد متصوفه در قرن نهم هجری و در طریقت پیر و مسلک اویسی بود و اکثر اوقات وی بعد از ادای وظایف طاعات بکفایت مهمات مسلمانان گذشتی و هرکسی در مهمی که بوی رجوع کردی بقدر وسع در آن اهتمام نمودی و در کفایت آن بهر که از ابنای دنیا رجوع بایستی کرد بنفس خود رجوع کردی و هر سخن از وعظ و نصایح که بر زبان وی گذشتی آنرا در نفوس مستعمان تأثیر عظیم بودی . (۲)

وفات مولانا جلال الدین شب دوشنبه ۱۰ ذیعقده (۸۶۲) در هرات واقع شد و در پوران (۳) قبرش زیارتگاه مردم است .

ص ۳۶ س ۱۴ شمس الدین محمد اسد : از جملهء علما و عرفای هرات در قرن نهم  و در ابتدای حال مرید شیخ زین الدین ابوبکر خوافی بوده و بخدمت شیخ بهاء الدین عمر نیز رسیده و با فخرالدین لورستانی مصاحب و مأنوس بوده است و سعد الدین کاشغری ویرا تعظیم و احترام میکرده است . در شب جمعه عزه رمضان سال ۸۹۴ در هرات وفات یافته و قبرش در گازرگاه بپائین قبر شیخ الاسلام انصاری است ( برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به نفحات چاپ تهران ص ۴۵۶ – ۴۵۷ ، حبیب السیرج ۴ ص ۶۱).

ص ۳۷ س ۲۴ – سلاطین و حکام روزگار : در احوال شهریاران و همچنان در تذکره های حالات مشایخ ، حکایات گوناگون از تعظیم و توقیر بعضی از پادشاهان نسبت به عده ای از مشایخ عرفا دیده میشود و از آنجمله حکایت رفتن سلطان محمود غزنوی نزد شیخ ابوالحسن خرقانی است که سمعانی روایت کرده و حکایت پیاده شدن سلطان طغرل سلجوقی برای تعظیم باباطاهر و بابا جعفر و شیخ حمشاد همدانی است که راوندی ناقل آنست و داستان رفتن امیر تیمور به عبادتخانهء شیخ زین الدین ابوبکر تائبادی است که این عرب شاه بنام شیخ زین الدین خوافی روایت نموده و بسیار دیگر ازین قبیل حکایات  ، ولی بحقیقت آن احترام و تعظیم که مولانا جامی را در عصر خود از طرف سلاطین و امراء زمان بوده است همانطور که مولانا عبدالغفور لاری گفته است : « از هیچکس از سلاطین و حکام روزگار نسبت به هیچیک از مشایخ کبار واقع نشده است » و این تجلیل و بزرگداشت هم در زمان حیات و هم بعد از مرگ آن مرد بزرگ ، هم در سفر و هم در حضر مرسوم و مرعی بوده است و اصلآ یکی از شیرین ترین مباحث حیات و اوقات عارف جامی را همین روابط نیکوی ادبی و اخلاقی وی و امیران و فرمانروایان عصر وی که غالبآ از نژاد ها و پیرو مسالک مختلف بوده اند ، تشکیل میدهد. ( برای اطلاع بر نمونه ای از اینگونه احترامات رجوع شود به تحفه سامی ص ۸۵ – ۹۰ ، تذکره دولتشاه ص ۵۴۶ – ۵۸۸ مقدمهء فاضلانه شاغلی هاشم رضی بر دیوان جامی طبع تهران ، از سعدی تا جامی تألیف ادوارد براون و ترجمه شاغلی حکمت ص ۵۶۲ – ۵۹۷ ، رشحات عین الحیوه ص ۱۳۳ – ۱۶۳ ).

ص ۳۷ س ۳۸ – رساله ای نوشته است : این رساله بدست نیامد و جامع آن نیز شناخته نشد و لی از منشئآت جامی که طبع شده تا اندازه ای بسیاق مکاتیب پادشاهان می توان پی برد.

ص ۳۸ س ۱۹ – شغل تمام می نمودند : برای اینکه خوانندگان گرامی از آن عصر را که ضمنآ یک نتیجهء اخلاقی را نیز متضمن است از تاریخ مشهور حبیب السیر نقل میکنیم:

« امیر کمال الدین حسین ابیوردی ، در سلک فضلای سادات خراسان منتظم بود ودر عنفوان آوان جوانی از باورد بهرات آمد … از غرایب واقعات که امیر حسین را اتفاق افتاد ، یکی آنکه در آن اوان که ملازمت امیر علیشیر می نمود آنجناب او رابرسالت سلطان یعقوب میرزا نامزد فرمود و مقرر کرد که کلیات مولانا عبدالرحمن جامی با دیگر کتب نفیسه از کتابخانهء خاصه ستانده جهت قاضی عیسی و نواب آن درگاه برد و در وقتیکه جناب سیادت مآبی آن کتب را از مولانا عبدالکریم کتابدار میستاند ، خدمت مولوی سهو کرده فتوحات مکی را که در حجم و جلد بکلیات مولانا عبدالرحمن جامی مشابهت داشت بوی داد و امیر حسین آن کتاب را احتیاط ننموده بادیگر تحف و تبرکات مضبوط ساخت و چون بملازمت سلطان یعقوب میرزا رسید و پیشکش گذرانید پادشاه عالیجاه از کمال مکارم اخلاق او را پرسیده بر زبان مبارک گذرانید که درین سفر بواسطهء بعد مسافت ملول شده باشی ، امیر حسین جواب داد که بنده را در راه مصاحبی بود که ملالت در پیراهن خاطر نمیگذشت ، سلطان یعقوب میرزا از حقیقت این سخن استفاده نموده جناب سیادتمآبی فرمود که کلیات حضرت مولوی که مقرب حضرت سلطانی جهت ملازمان قاضی فرستاده آمد ، همراه داشتم و هرگاه اندک ملالتی دست میداد نظر بر آن کتاب افادت مآب میانداختم ، پادشاه فرمود که کلیات را بیاورید ، تا مشاهد نمایم و امیر حسن کس فرستاد تا آن مجلد را به مجلس آوردند و چون باز کردند معلوم شد که فتوحات مکی است نه کلیات مولانا جامی. لاجرم جناب سیات مآبی از چند جیثیت منفعل گشت و ازین جهت دیگر منظور نظر التفات امیر علیشیر نشد . …» (۴ )

ص ۳۹ س ۷ – تفسیر تا آیت وایای فارهبون : (۵) از این تفلسیر که ظاهرآ مولانا در اواخر عمر خود بتآلیف و نگارش آن شروع نموده بوده (۶) قرار نوشتهء شاغلی علی اصغر حکمت فاضل معاصر ایرانی نسخه نزد فاضل موصوف موجود است .

ص ۳۹ س ۷ – شواهد النبوه : این کتاب را مولانا بخواهش امیر علیشیر نوشته و شامل یک مقدمه و هفت رکن و یک خاتمه و موضوع آن شواهد و دلایلی است بر نبوت حضرت مقدس نبوی (ص) که پیش از ولادت و بعد از آن  تا زمان رحلت و بعد از رحلت حضرتش (صلعم) بظهور پیوسته است و کرامات و فضائل اهلبیت و اصحاب نیز در کتاب مزبود مندرج است .

تاریخ تألیف شوهد النبوه  سال ۸۸۵ است که مطابق با عدد کلمهء « تممته» میباشد که در پیان کتاب چنین آورده است .

در آن وقت  اتمام آن  دست داد

که « تممته» بود و تاریخ سال

کتاب شواهد النبوه در هند بچاپ رسیده است و نسخ خطی عدیده از آن یافت میشود وبعضی از فضلا نفحات الانس جامی را بمنزله جلد دوم آن ( از لحاظ موضوع) شمرده اند.

ادامه دارد …

پاورقی ها :

۱ – نفحات ۴۹۶ – ۴۹۸ .

۲ – نفحات ص ۵۰۱ .

۳ – پوران دهیست در مشرق هرات .

۴ – حبیب السیر- ج ۴ – ص ۳۵۰ – ۳۵۱ .

۵ – قرآن کریم  جزء ۲ – آیت ۴۰ .

۶ – تذکره دولتشاه نسخهء خطی.

 

یک پاسخ به “تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری”

  1. admin گفت:

    باعث خرسندی میباشد که توفیق یافتیم تا قسمت دیگری از کتاب تعلیق و تحشی بر تکملهء مولانا عبدالغفور لاری اثر پدر بزرگوار ما را بدست نشر بسپاریم ، روان شان شاد و یادشان گرامی باد.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما