دردِ هجران
تاریخ نشرسه شنبه ۱۸ قوس ۱۳۹۹ – هشتم دسامبر ۲۰۲۰ هالند
در پهلوى همه غم ها يك عاشقانه
دردِ هجران
روزى زآن كوچه دگر بار گذر خواهم كرد
بى خبر باشى و من تك تكِ در خواهم كرد
در كُشايى نه بفكرى منى ، بينى كه منم
سور پُرايز گفته و آهنگِ سفر خواهم كرد
گر جلو گير شوى وز سرِ لطف خواهى باز
يك شبى را بكنارِ تو سحر خواهم كرد
قصه از فرقتِ دورى تو دارم يك يك
دردِ هجرانِ تو از سينه بدر خواهم كرد
گر بگيرى ببرو سخت فشارى به جگر
دست ها حلقه بدان دورِ كمر خواهم كرد
نرگِس مستِ تو دزديده و از روى ادب
بوسه زان لعلِ عسل دارو شكر خواهم كرد
وز خوشى اشك بريزم تو بگويى كه چرا ؟
وز شكرخند گلى روى تو تر خواهم كرد
بر ( فروغ ) شمعِ روى تو شده پروانه
پروبال سوخته قربانِ تو سر خواهم كرد
فروغ 8/12/2020
فروغ عزیز ، درود بشما . سروده زیبا و عالیست . مهدی بشیر
بشير عزيزو گرامى ام با اظهار سپاس و در امان خداوند باشيد ممنون جناب شما هستم
ماشاالله چه شعر زیبا درود به شما شاعر گرانقدر بسلامت باشید .