روابط افغانستان با جمهوری عربی مصر
تاریخ نشر شنبه ۲۶ میزان ۱۳۹۹ – ۱۷ اکتوبر ۲۰۲۰ هالند
چکیده:
این مقاله روابط افغانستان با جمهوری عربی مصر را از زمان امضای پیمان دوستی میان کابل و قاهره در عهد امان الله خان تا دور دوم ریاست جمهوری محمد اشرف غنی، به بحث و بررسی میگیرد.
در تحریر مقالۀ هذا، از منابع دری فارسی، عربی و انگلیسی استفاده به عمل آمده که طی آن، روابط جمهوری اسلامی افغانستان با مصر به دوره های مختلف، تقسیم گردیده و به نقش سازندۀ پوهنتون یا دانشگاه الأزهر مصر در گسترش دامنۀ روابط و علائق دوستانه میان کابل و قاهره اشاره شده است. در این مقاله، معلومات بسیار کم پیرامون مناسبات و علائق افغانستان با مصر در سالهای حاکمیت رژیم های کمونیستی و ادارۀ طالبان در کابل به مشاهده میرسد، زیرا روابطِ دوکشور در دوران حکومت های تره کی، امین، کارمل و داکتر نجیب و نیز در ایام حاکمیت طالبان، از اوج عزت به حضیض ذِلّت سقوط کرده و تا آغاز ریاست جمهوری حامد کرزی در سال 2001 میلادی افق این روابط، روشن نبوده است.
واژه های کلیدی: افغانستان، روابط سیاسی، کنفرانس غیرمتعهدها، بیزانس، پیشینۀ تاریخی.
مقدمه:
جمهوری عربی مصر، کشوری است در شمال قاره آفریقا که از غرب با لیبیا، از جنوب با سودان و از شرق با فلسطین مرز مشترک دارد. مصر از تمدنی غنی و چندین هزار ساله برخوردار بوده و پیشینۀ تاریخی آنرا میتوان در آیات و داستان های قرآن کریم در مورد پیامبرانی همچون یوسف و موسی علیه السلام و حُکّام ظالمی مانند فرعون جستجو کرد. در روشنایی همین قدامت تاریخی و غنای فرهنگی، اکثریت مصری ها کشور خود را بنام « أم الدنیا = مادرجهان» یاد میکنند.
صدها سال قبل از میلاد مسیح، سلسه شاهان گوناگونی از مردمان بومی مصر در آنکشور حکومت میکردند که آخرین آنها در سال 341 ق.م، بدست فارس ها سقوط کرد. پس از شکست امپراطوری فارس توسطِ اسکندر مقدونی، یونانی ها، رومی ها و شاهان بیزانس بر مصر حکمروایی میکردند. اما این اعراب بودند که باآوردن اسلام و زبان عربی به مصر در قرن هفتم، زمام امور در این سرزمین را در شش قرن بعدی بدست گرفتند. ایجاد کانال سوئز در 1869، جایگاه مصر را در معادلات ژتوپولیتیک جهان به عنوان همزۀ وصل میان قاره های آمریکا، اروپا و آسیا، بالا برد. پس از سقوط امپراطوری عثمانی، بریتانیا در سال 1882 مصر را تحت کنترول خود درآورد، اما در 1952 مصریها توانستند استقلال کامل شانرا مجدداً از انگلیسها بدست آورند (The World Fact Book, 2020).
آغاز روابط افغانستان و مصر، دوران امان الله خان و نادرشاه:
در سالهای پسین قرن 19، افغانستان و مصر، هردو زیر نفوذ انگلیس و سیاستهای برتری جویانۀ بریتانیا قرار داشته و هیچگونه مناسبات رسمی میان کابل و قاهره وجود نداشت. معلوماتِ اکثر مصریها از افغانستان، تنها به همین مطلب خلاصه میشد که اینکشور، زادگاه سید جمال الدین افغان است، روشنفکری که با ارائه نظریات وبذل تلاشهای چشمگیر در راستای و حدت جوامع اسلامی و مبارزه برعلیه استعمار، در میان قشر تحصیل کردۀ مصر، به عنوان یک دانشمند و روشنفکر مسلمان، تا حدی شناخته شده بود( آدامِک، 2012). بنابراین، سید جمال الدین که سالها قبل از آغاز روابط دیپلوماتیک میان کابل و قاهره، به مصر سفر نموده و تصویر زیبایی از افغانستان به مردم آنکشور ارائه داده بود را می توان اولین سفیر غیر رسمی افغانستان در مصر توصیف کرد.
هرچند مصر اولین کشور عربی ای میباشد که با افغانستان روابط دیپلوماتیک برقرار کرده است، تا دسامبر 1927 هیچ ارتباطی میان شاهان دوکشور وجود نداشت. اما زمانیکه امان الله خان، بنابر دعوت ملک فؤاد پادشاه وقت مصر در حین بازگشت از سفر شش ماهۀ اروپایی خود، رسماً از قاهره بازدید کرد، سنگ بنای پیمان دوستی میان افغانستان و مصر در 30 ماه می سال 1928 میلادی، به زمین گذاشته شد (سپوتنیک، 2019).
امان الله خان در جریان اقامت خویش در قاهره، با عبدالخالق ثروت پاشا، نخست وزیر مصر و مصطفی نحاس رهبر ملی گرای آنکشور دیدار کرد. وی در جریان یک سخننرانی، از کارکردها وتلاشهای سید جمال الدین افغانی و سعد ذغلول رهبر جنبش ضد استعمار انگلیس پس از جنگ اول جهانی، قدردانی و ستایش به عمل آورد. بنابراین، هنگامیکه شاه امان الله به دیدار ده روزه اش از مصر نقطۀ پایان گذاشت، هردو کمیشنر عالی انگلیس در قاهره ، لورد جورج امبروس لوید[1] و ملک فؤاد پادشاه مصر از رفتن امان الله خان، خرسند شدند (لوید، 1928). درهمین حال، امان الله خان به امضای پیمان دوستی با مصر و گشایش سفارت افغانستان در قاهره، اهمیت فوق العاده ای قایل بود و می خواست هیئتی را به ریاست علی احمد خان، والی کابل به پایتخت مصر گسیل نماید. اما بادهای حوادث بعدی برخلاف میل کشتی سیاست های امان الله خان وزیدن گرفت و علی رغم تبادلۀ اسناد مصدقه معاهدۀ دوستی میان طرفین، به تاریخ 24 جدی 1307 حکومت شاه امان الله در کابل سقوط کرد و تا زمان سلطنت محمد نادر شاه، موضوع گشایش نمایندگی سیاسی افغانستان در مصر، به بادِ فراموشی سپرده شد (فاضل، 1397).
درسال 1930 میلادی، محمد صادق مجددی به عنوان وزیر مختار حکومت نادرشاه در مصر، سفارت افغانستان را در قاهره رسماً افتتاح کرد. اما گشایش سفارت جمهوری عربی مصر در افغانستان هفت سال تمام را در بر گرفت تا اینکه در 1937 آقای عبدالرحمن عزام یکی از سیاستمداران پیشتاز حزب وفد، به حیث نمایندۀ سیاسی غیر مقیم مصر در کابل تعیین گردید. در همین رابطه، یک دیپلومات انگلیسی نظر خود را بیان نموده گفته بود که « ایجاد نمایندگی سیاسی مصر درکابل احتمالاً یک موضوع مربوط به احساسات اسلامی است، زیرا در شرائط کنونی مصر هیچگونه منافعی در افغانستان ندارد»، چنانکه داد و ستد تجاری قابل ملاحظه ای، میان کابل و قاهره وجود نداشت و واردات افغانستان از مصر در سال 1937، از 246 روپیه بیشتر نبود. ( گزارش سالانۀ نمایندۀ تجارتی هند، کابل، 20 جولای 1938).
روابط در عهد حکومت ظاهرشاه وریاست جمهوری سردار محمد داود:
تأخیر چندین ساله در تأسیس سفارت مصر در افغانستان باعث ناخوشنودی کابل گردید، زیرا حکومت ظاهرشاه انتظار داشت تا مصر به عنوان یک کشور مهم اسلامی و عربی در یک اقدام متقابل، نمایندگی سیاسی اش را در کابل ایجاد نماید. بنابراین، وزارت خارجه افغانستان تصمیم گرفت تا با استفاده از اصل تعامل بالمثل، محمد صادق مجددی را در اوائل سال 1314 خورشیدی به عنوان وزیر مختار از قاهره به حجاز گسیل داشته و به او هدایت دهد تا ضمن پیشبرد امور محوله در نمایندگی سیاسی افغانستان در سرزمین حرمین شریفین (عربستان امروزی) از سفارت افغانستان در مصر نیز سرپرستی نماید ( فاضل، 1397).
مناسبات افغانستان با مصر در طول سالیان متمادی شاهد فراز و فرودهایی بوده است، هرچند از دوران سفارت آقای صلاح الدین سلجوقی به حیث سفیر افغانستان در مصر می توان به عنوان ماه عسل روابط کابل و قاهره یادآوری کرد. در اپریل 1955، هردو کشور نمایندگان خود را در کنفرانس غیرمتعهدهای آسیا و افریقا (کشورهای عدم انسلاک) منعقدۀ باندونگ اعزام کردند؛ کنفرانسی که در نتیجۀ تلاشهای مشترک جمال عبدالناصر، جواهر لعل نهرو، مارشال تیتو (جوزیپ بروز) و سوکارنو، رییس جمهوری وقتِ اندونیزیا در واکنش به پیمان بغداد راه اندازی شده بود. دامنۀ همکاری میان افغانستان و مصر پس از اشتراک نمایندگان دوکشور در کنفرانس فوق الذکر، گسترش یافت. حوادث و تحولات بعدی در منطقه و جهان منجر به نزدیکی کابل و قاهره با بلاک اتحاد جماهیر شوری شد. درهمین خصوص، افغانستان مسلح ساختن پاکستان، کشوری که با آن اختلافات مرزی داشت را تهدیدی به امنیت ملی خود دانسته و جمال ناصر رهبر مصر، مشارکت عراق در پیمان بغداد را خطری برای وحدت جهان عرب و ادعای رهبری اعراب از سوی دولت مصر تلقی میکرد (آدامِک، 2012).
در روشنائی همین تحولات، فعالیت های دیپلوماتیک میان افغانستان و مصر افزایش یافت. جمال عبدالناصر و معاونش انور السادات در سال 1955 از کابل بازدید نموده و درحاشیۀ دیدار با محمد ظاهر شاه و سردار محمد داود صدراعظم افغانستان، از آرامگاه سید جمال الدین افغانی در پوهنتون/ دانشگاه کابل نیز بازدید به عمل آوردند ( فاضل، 1397). درهمین حال، معاهدات فرهنگی میان کابل و قاهره در 1956 و 1958 به امضاء رسید و یک هیأت نظامی افغانستان در اگست 1959 از جمهوری متحدۀ عربی که متشکل از مصر و سوریه در آنزمان بود، دیدن کرد. در اکتوبر 1960 محمد ظاهر شاه برای بازدید از مصر، وارد قاهره شد و افغانستان از مواضع دولت مصر در نشست ها و کنفرانس های بین المللی حمایت نموده و با کشورهایی که از حق تعیین سرنوشت وخود مختاری ملت فلسطین دفاع میکردند، همنوا و همصدا گردید. کابل و قاهره، هردو در فهرست دریافت کنندگان کمک های نظامی و اقتصادی اتحاد شوری اضافه شدند؛ کمک هایی که پس از به قدرت رسیدن خروسچف[2] در مسکو، به منظور تطبیق استراتیژی و سیاستهای اتحاد جماهیر شوری در دسترس کشورهای جهان سوم از سال 1956 به بعد، قرار میگرفت (گوان فو، 1983).
با شعله ور شدن آتش جنگ میان اعراب و اسرائیل، بویژه در سال 1967، محمد ظاهرشاه طی یک تماس تلفونی با جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر از وی خواست تا آمادگی خود را پیرامون دریافت چندین فروند جنگندۀ میگ به عنوان کمک از افغانستان، ابراز نماید (الربیعی، 2018، ص.322).
امضای توافقات در موردِ همکاریهای فرهنگی میان کابل و قاهره زمینۀ آمدن استادان و متخصصین مصری به افغانستان را مساعد ساخت. در نتیجه، تعدادی از استادان باتجربۀ مصری در پوهنتون کابل، به خصوص در فاکولتۀ شرعیات این دانشگاه تدریس را آغاز کردند. به قولِ شادروان دکتور محمد امان صافی که دکتورای خود را در زبان عربی از جامع الأزهر گرفته و بیش از یک و نیم دهه در دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده تدریس کرده و آثار زیادی از شعراء و ادبای پشتو به خصوص دیوان رحمان بابا را به عربی ترجمه نموده است، استادان و شیخ های ازهری مصر از کار وفعالیت در پوهنتون کابل و زندگی در پایتخت افغانستانِ قبل از جنگ، خیلی ها خرسند بوده و بعضی از آنان نظر خود را به لهجۀ عامیانه مصری چنین ابراز میکردند« واللهِ اِحنا فی الگنة = والله نحن فی الجنة » به خدا سوگند که ما در جنت هستیم. در همین حال، شماری از دانشجویان افغان، منجمله صبغت الله مجددی، برهان الدین ربانی، عبد الرّب رسول سیاف و موسی توانا برای ادامۀ تحصیل رهسپار قاهره گردیدند و در دانشگاه ازهر مشغول کسب علم و دانش شدند، تحولی که باعثِ گسترش دامنۀ آموزش و پرورش بویژه در مقاطع لیسانس و دراسات علیا در افغانستان گردید (الربیعی، 2017).
روابط مصر وافغانستان پس از کودتای ثور 1357:
بدنبال کودتای کمونیستی در کابل، مناسبات دوستانه میان افغانستان و جمهوری عربی مصر بطور ناگهانی دست خوش نابسامانی شد. پس از تجاوز نظامی روسها به افغانستان، مصر بصورت آشکار از مجاهدین افغان حمایت کرد و چند روز پس از اشغال افغانستان از سوی اتحاد شوری، بطرس غالی[3] وزیرخارجۀ مصر در دیداری با ولادیمیر پولیاکوف، سفیر شوری در قاهره یادآورشد که دولت مصر مداخلۀ اتحاد شوری در افغانستان را محکوم نموده و سیاست استیلاء و مداخله در امور کشورهای دیگر را نمی پذیرد. آقای پولیاکوف[4] ضمن اعتراف به مداخلۀ مستقیم کشورش در افغانستان به موافقتنامۀ امضاء شده میان موسکو وکابل استناد نموده خاطرنشان کرد که ارسال نیروهای روسی به افغانستان، بنابر درخواست کابل صورت گرفته است. چندماه بعد، دولت مصر یک هیأت مجاهدین افغان را که در حال بازدید از قاهره بود، به یکی از فابریکه های تولید موشکهای ضد تانک برده و در بارۀ مراحل تولید این موشک ها، به هیأت متذکره، معلومات ارائه کرد و تعدادی از این راکت ها را نیز به آنان، هدیه داد (الربیعی، 2017).
در 1990، پیشنهاد داکتر نجیب الله برای از سرگیری روابط با قاهره از سوی مصر پذیرفته نشد. با سقوط کابل در اپریل 1992، قاهره حکومت موقت مجاهدین را به رسمیت شناخت و معین وزارت امور خارجه مصر آقای مخلص جوبا[5] را با یک پیام تبریکیه به مناسبت پیروزی مجاهدین و وعدۀ کمکهای بیشتر برای افغانها، به کابل فرستاد. در اپریل 1993، مصطفی مشهور از اعضای جنبش اخوان المسلمین مصر از کابل دیدار کرد، اما از داشتن هرگونه اهداف مخفی و پشت پرده انکار نمود (آدامِک، 1998). با شکست کمونیزم و عقب نشینی نیروهای شوروی از افغانستان، تاریخ مصرف مبارزین آزادیخواه افغان و جوانان عربی که برای جهاد برعلیه ارتش سرخ، از کشورهای مختلف، به افغانستان سرازیر شده بودند، فرا رسید. مجاهدینی که به قول یکی از استادان آمریکایی ما در پشاور «The Romantic Heroes of the 20th Century» توصیف می شدند، دیگر در انظار اکثریت رهبران دول عربی و کشورهای غربی، آن ” قهرمانان خیالی و رومانتیک قرن بیستم” نه بلکه تروریستانی بودند که بقای رژیم های حاکم در کشورهای خود ومنافع غرب در منطقه را با خطر مواجه میکردند؛ چنانچه پنجاه تن از جوانان مصری که در جهاد افغانستان مشارکت داشتند، هنگام بازگشت به کشورشان از طریق لیبیا، از سوی نیروهای امنیتی مصر در مرز، بازداشت گردیدند (روزنامۀ الأهرام، 12 مارچ 1993).
روابط در دوران حکومت های برهان الدین ربانی و طالبان:
استادبرهان الدین ربانی در دوران ریاست جمهوری خویش، از مصر دیدار نموده و برای بخشیدنِ جازه تازه درکالبُدِ مناسبات میان کابل و قاهره، تلاشهایی را مبذول داشت. در سالهای حکومت استاد ربانی، روابط افغانستان با مصر دوستانه بود. محصلین و دانشجویان افغان، کما فیالسابق با استفاده از بورسیه های تحصیلی در دانشگاه ازهر و پوهنتونهای قاهره و عین شمس در پایتخت مصر، به تحصیل و کسب علم و دانش می پرداختند. دولت مصر، برهان الدین ربانی را حتی پس از سقوط کابل به دست طالبان به عنوان رئیس جمهوری قانونی افغانستان برسمیت می شناخت، چنانکه پس از فروپاشی دولت داکتر نجیب و پیروزی مجاهدین در سال 1992، روابط دیپلوماتیک میان کابل و قاهره مجددا آغاز گردید و محمد صدیق سلجوقی به حیث سفیر افغانستان در مصر گماشته شد (فاضل، 1397).
در ایام حکومت طالبان، افغانستان و مصر هیچگونه روابط سیاسی نداشتند. جمهوری عربی مصر، اداره طالبان در کابل را ، به رسمیت نشناخته و مانند عربستان سعودی و امارات متحده، سُفراء و دیپلوماتهای دولت برهان الدین ربانی را از قاهره اخراج نکرد.
مناسبات در دوران ریاست جمهوری حامد کرزی و اشرف غنی:
در دوران حکومت های حامدکرزی و محمد اشرف غنی در افغانستان، افق روابط سیاسی و دیپلوماتیک میان قاهره و کابل خیلی ها صاف و روشن بوده و هردو رهبر در جهت تحکیم پایه های علائق و مناسبات برادرانه با مصر، گامهای ملموسی را برداشته اند؛ چنانچه در حاشیۀ اجلاس مجمع اقتصادی جهان در شهرک سیاحتی شرم الشیخ، حامد کرزی با حسنی مبارک همتای مصری خود دیدار کرده از وی خواست تا کشورش در بازسازی افغانستان، نقش فعالتری ایفا نماید. در همین رابطه، دولت مصر تربیه و آموزش های عملی برای قاضیان افغان را در کانون توجه خود قرار داد. مصر همچنان ده ها بورس تحصیلی را برای دانشجویان افغانی، همه ساله اِعطا میکند (عمار، 1387). در دوران حکومت وحدت ملی برهبری محمد اشرف غنی، فعالیتهای سفارت مصر در افغانستان قابل توجه بوده و آقای هانی صلاح، شارژدافر آنکشور در کابل، با رهبران و مقامات بلندپایۀ افغانستان چندین بار ملاقات کرد. طرفین پیرامون مسائل مورد اهتمام مشترک و امکان استفاده افغانستان از تجارب مصر در زمینه های زراعت، نساجی، باستانشناسی و تقویت روابط تجارتی و همکاری های اقتصادی میان کابل و قاهره بطور مداوِم بحث و تبادل نظر کرده اند (سپوتنیک، 2018). در همین حال، کار وفعالیت آموزشی انستیتوت الأزهر در کابل کما کان ادامه داشته و یکی از استادان ورزیدۀ نهاد تعلیمی یادشده، در کورس زبان عربی که برای کارمندان وزارت امور خارجه در انستیتوت دیپلوماسی این وزارت دائر گردیده بود، تدریس میکرد. آقای هانی صلاح که هم اکنون سفیر مصر در افغانستان است، چند بار به انستیتوت دیپلوماسی وزارت خارجه آمده وبه کارمندان این وزارت، پیرامون مسائل مورد اهتمام مشترک و برنامه های تحصیلی مصر برای دانشجویان افغانی سخنرانی کرده است.
نتیجه گیری:
جمهوری عربی مصر یکی از کشورهای مهم جهان عرب و قاره آفریقا است که در درازنای تاریخ، با افغانستان علائق و روابط حسنه داشته و در ساحات مختلف به خصوص در زمینه های فرهنگی و تحصیلی کمک های قابل توجهی را در اختیار افغانان قرار داده است. مصر در 1937 که نخستین سالهای سلطنت ظاهرشاه بود، سفارت خود را در کابل تأسیس کرد، هرچند در افغانستان آنروز، قاهره منافع سیاسی واقتصادی قابل توجهی نداشت و واردات افغانستان از مصر در سال 1937، از 246 روپیه در سال فراتر نمی رفت. اما در افغانستان امروز، به خصوص پس از ظهور پدیدههایی همچون طالبان، القاعده و داعش، قاهره می تواند اهداف استخباراتی وامنیتی خود را در منطقه داشته باشد، چنانکه مسئلۀ ” افغان العرب” یا اعراب و مصریهایی که در جهاد افغانستان مشارکت داشتند و پس از رویکار آمدن حکومت طالبان، در صفوف القاعده فعالیت کرده اند، اسباب تشویش و نگرانی رهبران مصری را فراهم نموده و آنان را تشویق میکند تا در کابل حضور فعال و پر رنگ داشته و اوضاع افغانستان و منطقه را از نزدیک دنبال کنند.
به رغم آنکه روابط میان کابل و قاهره در بیش از 90 سال گذشته شاهد فراز و فرودهایی بوده و یکی دو بار به حالت تعلیق درآمده است؛ اما نخلِ این مناسبات وعلائق دوستانه، هرگز نخشکیده و در چهار فصل تاریخ، از سوی مردمان مسلمان دوکشور، به صورت درست آبیاری شده است.
بنابراین، کابل میتواند با تقویت پایه های روابط و علائق دوستانه با قاهره، از کمک ها و تجارب مصریها در زمینه های حقوقی، آموزشی، فرهنگی، باستان شناسی و حتی نظامی و کشاورزی استفاده کند، چنانکه بهره گرفتن از تجاربِ متخصصین مصری درجهتِ تطبیق پروژه های توسعوی در افغانستان، در مقایسه با استخدامِ کارشناسان غربی ، به کشور ما، مقرون به صرفه خواهد بود.
*****
منابع: فارسی، عربی و انگلیسی
عمار، ح. (1387)، تلاش برای اصلاح “تصویر منفی” اعراب از افغانستان، بی بی سی فارسی، 30 ثور 1387، آدرس انترنتی :
https://www.bbc.com/persian/afghanistan/story/2008/05/printable/080519_s-karzai-returns.shtml، تاریخ مشاهدۀ صفحه: 7 اسد 1399.
فاضل، ف. ر. (1397)، افغانستان و مصر، 90 سال رابطه دیپلوماتیک، بی بی سی فارسی، آدرس انترنتی:
https://www.bbc.com/persian/afghanistan-44347250، تاریخ مشاهده: 2 اسد 1399.
سپوتنیک (2018)، گزارش وزارت خارجۀ مصر، مؤرخ 13-8- 2018، آدرس انترنتی:
https://arabic.sputniknews.com/arab_world/201808131034566982%D8%A7%D9%84%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%A7%D8%AA%D8%A3%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/ تاریخ مشاهدۀ صفحه: 7 اسد، 1399.
الربيعي، م. ف. م. (2017)، موقف العرب من الأحتلال السوفيتي لأفغانستان 1979-1989، مجلة الآداب، العدد 120(آذار) ص.273-278، جامعة بغداد، آدرس انترنتی: https://www.iasj.net/iasj?func=fulltext&aId=131438 تاريخ مشاهدۀ صفحه: ۵ اسد 1399.
الربيعي، م. ف. م. العلاقات الأفغانية – السعودية و موقف المملكة العربية السعودية من الخلاف الأفغاني-الباكستاني حول قضية البشتونستان 1932-1973، حوليات آداب عين شمس، المجلد 46، العدد (يوليو – سبتمبر 2018) ص. 307-321، جامعة عين شمس، القاهرة. https://www.bbc.com/persian/afghanistan-44347250، تاریخ مشاهده: 2 اسد 1399.
Adamec L. W., “EGYPT x. Relations with Afghanistan,” Encyclopedia Iranica, VIII [3], pp. 266-267, available online at http://www.iranicaonline.org/articles/egypt-x (accessed on July 21, 2020).
Guan-Fu, G. (1983), Soviet Aid to the Third World, an Analysis of its Strategy, Soviet Studies, Vol. 35,[1], pp.71-89, available online at: https://www.jstor.org/stable/151493?seq=1 (accessed on 26 July, 2020).
Lloyd, G.A. (1938), National Archives of India, Foreign and Political Department [N.A.I.], Secret File no. 46-F, Letter from Lloyd to Sir Austen Chamberlain, 5 January 1928.
National Archive of India (1938), Confidential Annual Report, Indian Trade Agent, no. R-7/9, Kabul, 20 July 1938.
The World Fact Book, (2020), Egypt Introduction, Background, available online at:
https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook/geos/eg.html (accessed on July 28, 2010).
[1] Lord George Ambrose Lloyd
[2] Nikita Sergeyevich Khrushchev
[3] Boutros-Ghali
[4] Vladimir Polyakov
[5] (Mokles Jobba)
شفیق احمد ستاک
مقاله جالب و معلوماتی است ، درود به جناب محترم شفیق احمد ستاک . مهدی بشیر