طالبان وروزهاي دشوارهرات
تاریخ نشر جمعه ۲۸ حمل ۱۳۹۹ – ۱۷ اپریل ۲۰۲۰ هالند
طالبان
وروزهاي دشوارهرات
بخش دوم
رسول پويان
آغاز حکومت طالبان در هرات
پس از ورود طالبان به شهر هرات نظم حکومت سابق به کلی بهم ريخته بود و در حدود 11 الي 12 هزار قواي مسلح قول اردو، قواي چهار زرهدار، لواي سرحدي، غند نظم جهادي، فرقة هفده، قومانداني امنيه و ماموريتهاي نواحي شهري به سبب فرار سران نظامي و حکومتي هرات متلاشي شده بودند.
در گام نخست شوراي علماي هرات (که در زمان اسمعيل خان از وفادارترين و نزديکترين کانون ديني به حکومت محلي اين ولايت محسوب میشد و رئيس آن از مدافعان مجاهدين بود)، پيشتر از همه به استقبال طلبه ها شتافت و مولوي خداداد به نمايندگي از شورا، وفاداري خود را به طالبان اعلان نمود.
پالسي حکومت طالبان با صدور اطلاعيه هاي راديويي به سمع مردم هرات رسانيده میشد. به تاريخ 15 برج سنبله 1374 اطلاعيه 6 ماده اي توسط شوراي مشترک علماي هرات و طالبان از طريق راديو هرات پخش شد که متن آن به شرح زير است:
- هيچ کس حق ندارد به طور انفرادي و هيئت به بهانة تهلاشي(بازرسي) داخل منزل مردم شود.
- هيچ کس حق ندارد بدون اجازة ولايت موتر شخصي کسي را بگيرد و اگر گرفته باشد بايد دوباره به مالکش بر گرداند.
- مامورين و کارکنان دولتي مکلفيت دارند از اموال و دارائي ادارة مربوطة خود توسط نوکريوال محافظت کنند.
- امنيت شهر از طرف برادران طلبة کرام گرفته میشود و قابل تشويش و نگراني نيست.
- جزئي ترين مداخله به اموال شخصي و دولتي پيگرد شرعي دارد.
- قيود شبگردي از ساعت 9 بجة شب تا ساعت 4 صبح بر قرار است.
اطلاعية شوراي عالي طلبه ها:
تمام معلمين و متعلمين ذکور مکاتب از روز پنجشنبه 16 برج سنبلة 1374 برسر درس و تعليم خود حاضر شوند.
چنانکه از متن اعلاميه پيداست، طالبان به طور رسمي زنان و دختران را از حق تعليم و تعلم در مکاتب محروم کردند. اين اطلاعيه قلوب زنان و دختران هراتي را که به علم، معارف و تحصيل عشق ميورزيدند نه تنها شکست؛ بلکه تمام اميدهاي آنان را به يأس مبدل کرد.
ابلاغية شوراي نظامي طلبه ها:
تمام کارکنان نظامي و ملکي روز پنجشنبه 16 برج سنبله بر سر وظايف خود حاضر شوند، در غير آن مطابق قانون با آنها برخورد میشود.
اطلاعية طلبه هاي کرام و رياست محاکم
- تمام مأمورين قضائي شهر و ولسواليها برسر وظايف خود حاضر شوند.
- عارضين محترم از تقديم عرايض حقوقي خود الي 15 روز خودداري کنند.
ساختار و طرز حکومت طالبان
طالبان در قدم اول ساختار فروپاشيدة نظامي حکومت مجاهدين را در هرات خراب و به جاي آن دسته هاي مسلح خود را که سرعت عمل خوبي داشتند جايگزين کردند و تمام مراکز عمده و حساس شهر را به قواي خود سپردند. بيشترينة صاحب منصبان و ماموران سابق بخش نظامي از وظيفه برکنار شدند.
طلبه ها در بخش نظامي و امنيتي توجة اساسي خود را به ميدانهاي هوائي، فرقه و قول اردو، لواي سرحدي، قومانداني امنيه، ماموريتها، رياست استخبارات و امنيت ملي متمرکز ساختند؛ در بخش اقتصادي به گمرکات، شاهراه ها و حمل و نقل، تجارت، مستوفيت و بلديه، در بخش سياسي و مردمي به مقام ولايت، حاکمان حکومتی ها(ولسواليها)، اربابان قريه ها و ملا امامان مساجد و در بخش ديني به ادارة امر به معـروف و نهي از منکر، شوراي علما و آخوندان مساجد معطوف کردند.
حکومت طالب بر مبناي زور تفنگ و شلاق، دره و خشونت، تعصب و عصبيت قومي و مذهبي استوار شد. از احساسات مذهبي و ارزشهاي عقيدتي جامعه براي حفظ قدرت و تأمين منافع سياسي و اقتصادي خود استفاده میکردند. آنان با تأمين امنيت راهها زمينة فعاليت را براي تاجران پاکستاني و تاجران دو تابعتي در همکاري با تجار قندهاري و هلمندي مساعد ساختند.
طالبان از حجم دستگاه اداري ملکي و نظامي کاستند و تمام چوکيها و پستهاي مهم را در بين قوماندانهاي دسته های مسلح خود تقسيم کردند. تعداد زيادي از کارمندان فني و مسلکي هراتي از کار بر طرف شدند و يا در اثر کمي معاش و فشارهاي وارده مجبور به کناره گيري گرديدند و در صفوف بيکاران و فقيران جامعه پيوستند. به اين ترتيب سيستم اداري عقب ماندة هرات که طي دهه هاي متمادي شکل گرفته و در دورة درازدامن جنگ ضربات کاري خورده بود، در زمان طالبان متلاشي شد.
ادارات مهمي چون رياست زراعت و مالداري، صنايع و معادن، پروژه ها، بانکها، معارف و دانشگاه (پوهنتون) سقوط کردند و به جاي آن يک ادارة بسيار ابتدايی که فقط به امور مشخص سياسي، نظامي، امنيتي، جمع آوري ماليات و درآمدهاي گمرکي خلاصه میشد، جايگزين گشت.
هدف اصلي حکومت محلي طالبان مطيع سازي مردم، جمع آوري سلاح، قلع و قمع قوماندانهاي جهادي و حکام محلي، حفظ امنيت راهها و بنادر تجارتي جهت عبور و مرور اموال تجارتي و مواد مخدر، انتقال ذخاير سلاح و مهمات و امکانات اقتصادي و موجودي منقول هرات به قندهار و پاکستان تا اطلاع ثانوي ترسيم شده بود.
طالبان به امور فرهنگي، رفاه و آسايش مردم، رشد و انکشاف اقتصادي و اجتماعي هرات هيچ علاقهاي نداشتند و اداراتي که دراين راستا به وجود آمده بود براي طالبان جالب نبودند. آنان فقط به درآمدهاي فوري و اهداف روزمرة خود مينگريستند و موضوع عمده همان امنيت راهها، تداوم قـدرت و سرکوب و خفه کردن صدای مردم بود.
آنان براي مطيع سازي مردم، گوشمالي قوماندان ها و جمع آوري سلاح به سياست خشونت، سرکوب روحية مردم، لت و کوب، حبس و شکنجه هاي غيربشري روي آوردند؛ چنانچه هزاران تن از مردم مظلوم هرات در زير شلاق و چوب طالب هتک حرمت، ناقصال عضو و معيوب شدند. در هرات کمتر کسي است که سوز شلاق طالب را نچشيده و توهين و تحقير طالبان را تحمل نکرده باشد.
طلبه ها از مذهب و شريعت به حيث ابزار سياسي براي سرکوب مردم و حفظ قدرت و منافع خود استفاده میکردند و از انگيزه هاي قومي براي فريب قوم پشتون و کشانيدن آنان به جنگ اقوام ديگر يعني هموطنان و برادران شان، به شکل بسيار حيله گرانه کار میگرفتند
تصوير واقعي طالبان در عمل
طالبان با خلق حوادث و پروپاگندهاي مصنوعي مردم را مصروف و سرگرم میساختند. در اين عرصه از ادارة امر به معروف و نهي از منکر و جاذبه هاي مذهبي و شرعي با مهارت تمام استفاده میکردند. مردم را فرصت نمیدادند تا به موضوعات اساسي فقر و بيکاري، گرسنگي و بيماري، دزدي هاي مسلحانة شبانه، چور و چپاول دارائي ها و ذخاير هرات و در يک کلام به امور سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه فکر کنند و از آزادي هاي اجتماعي و حقوق حقة اسلامي و انساني خود سخن به ميان آورند. در اينجا به وقايع و حوادثي اشاره ميشود که باچشم سرمشاهده شده و به عنوان مشتي از خروار چهرة واقعي طالبان را درآئينه حقيقت منعکس خواهد کرد.
ستيز با احساسات جوانان
ساعت 11.5 بجة روز دوشنبه 27 سنبلة 1374 بود. تويوتاهاي طالبان با بيرقهاي سفيد و گلوله هاي راکت اين دو سنبل متناقض جنگ و صلح در سرکهاي تنگ و کوتاه هرات به شتاب حرکت میکردند.
در اين وقت موتر امر به معروف و نهي از منکردر جلو شهابي مارکت واقع در شهرنو توقف کرد. طلبه هاي مسلح وارد مارکت شده و جوانان و نوجوانان را قطار کردند تا به نوبت موهاي شان را قيچي کنند. يکي از جوانان هراتي به منظور دفاع از شخصيت انساني خود نگذاشت بر موهاي زيبايش قيچي اندازند؛ اما مقاومتش به زودي در زير مشت و لگد و شلاق درهم شکست؛ کاکل هاي قشنگش را نه با قيچي، بلکه با سرنيزة تفنگ بريدند.
دوکانداران از اين بيرحمي طلبه ها به خشم آمده و به طور دسته جمعي به سوي ولايت روان شدند تا به والي شهر شکايت کنند. هنوز مسافتي نپيموده بودند که افراد مسلح جلو شان را گرفتند. اين خبر در شهر هرات پيچيد و طالبان براي فرونشاني خشم مردم ازطريق راديو لت و کوب جوان هراتي را اشتباه دانستند؛ ليکن به مرور زمان دامنة فعاليتهاي پوليس مذهبي چنان زياد شد که نه تنها جوانان و نوجوانان، بلکه مردم هرات در مجموع هر روز به بهانه هاي مختلف آزار و اذيت ميشدند. اين جريان به عمده ترين مشغوليت و گرفتاري روزمرة اهالي شهر تبديل شده بود.
تشهير عجيب
ساعت 5 بجة بعد از چاشت روز چهارشنبه 19 برج ميزان 1374 نمايش خنده آوري توسط طالبان به نمايش درآمد. مرد بيچاره اي را در حاليکه رويش را سياه کرده و کلاه سرخ بزرگي بر سرش نهاده بودند در پشت موتر تويوتا در بازارهاي شهر ميگشتاندند. عرق شرم و خجالت از روي و گردن آن مرد نگونبخت شارگرفته بود.
مردم در دو طرف پياده روها و بر در دوکانهاي خود باحيرت اين منظرة دلگداز را تماشا میکردند. تعدادي از اطفال و نوجوانان بیکار غيوزنان به دنبال موتر ميدويدند. پوليس مذهبي طالبان با بلندگو جار میزد. اي مردم ! به دانيد که حال و عاقبت آدمهاي مجرم و نافرمان از اين بدتر است. به کوشيد تا مردم آرام و سر به راهی باشيد.
افراد استخباراتي طالبان درلباس پوليس مذهبي به مردم حليم، با آبرو و شرف هراتي نشان میدادند که پامال سازي آبرو و شرف در جلو سر و سيال و قوم و خويشان تان به بهانه هاي مختلف بسي آسان و ساده است و اين يکي از نمونه هاي آن میباشد.
نبرد اسلام قلعه
پس از شکست حکومت محلي قوماندانان و افتادن هرات به دست طالبان هيچ حرکت مسلحانه و مخالفت متبارزي عليه حاکمان جديد صورت نگرفت. بعد از گذشت مدتي به تاريخ شب شنبه 22 ميزان 1374 درحدود 250 تن از نيروهاي حزب جمعيت اسلامي و حزب وحدت اسلامي مقيم ايران به گمرک اسلام قلعه حمله کردند.
درگام نخست مناطق گمرک، تهانة جديد، کميساري و بازار اسلام قلعه را تصرف کردند. به تعداد 25 نفر از طالبان را دستگير و به ايران فرستادند. سپس با موترهاي سرعت مند آهنگ شهر هرات کردند. هنوز در بين راه بودند که با هجوم سريع نيروهاي طلبه ها رو به رو شده و به شتاب عقب نشيني کردند.
به قول شواهد عيني در مسير بازار اسلام قلعه الي نقطه صفرسرحدي در حدود هجده نعش بيجان به روي زمين بوده است و تعدادي از مهاجران نيز در مسجد اسلام قلعه توسط طالبان به هلاکت رسيدند. به اين ترتيب عمده ترين عمليات نظامي نيروهاي مشترک جمعيت اسلامي و حزب وحدت اسلامي که از پشتباني ايران هم برخوردار بود بدون نتيجه به شکست مواجه گرديد.
ملا احسان والي هرات درمورد جنگ ياد شده در گفتگويي که از راديو هرات پخش شد چنين گفت: 45 اسير، 30 کشته، 8 موتر و مقداري سلاح از مخالفين به دست طلبه ها افتاده است. نفرات حزب وحدت و جمعيت اسلامي که توسط ايران مجهز شده بودند، ديروز از خاک ايران به اسلام قلعه حمله کرده و امروز توسط قواي مسلح طلبه ها شکست خوردند و به ايران فرار کردند.
پس از اين واقعه بعضي تحرکات مسلحانه در اطراف و قريه های هرات توسط مخالفان طلبه ها به راه افتاد؛ ليکن به سبب عدم استقبال اهالي از قوماندانهاي سابق گسترش يافته نتوانست. بعد از ترور علاءالدين خان فرد شماره دوم جمعيت اسلامي در هرات به تاريخ 16 سرطان 1375 مبارزات مسلحانة مخالفان طالبان در هرات ضربة شديدی خورد و مورال مجاهدين جمعيت اسلامي پائين آمد.
ادامه دارد
تشکر جناب پویان عزیز ،واقعآ این وحشی ها در ولایت هرات جنایات زیادی انجام داده اند. لعت و نفرین به آنها. مهدی بشیر
جهانی سپاس از روشنگریهای سایت 24 ساعت به همت دوست عزیز مهدی بشیر. طالبان برای جنگ، کشتار و ویرانی ساخته شده اند؛ هرگز توان دولت داری ندارند؛ درست سوی دیگر سکۀ تقلبی دولت فاسد کابل می باشند. امیدوارم هماره شاد و سرافراز باشید.