۲۴ ساعت

06 اکتبر
۲دیدگاه

پاييز طلايي

تاریخ  نشر جمعه  ۱۴ میزان ۱۳۹۶ – ششم  اکتوبر ۲۰۱۷–  هالند

پاييز طلايي

محترمه خانم نجلا هروی

پاييز طلايي سر زمين خورشيد را فرا گرفت

درختان زرد شدند ..

دل هر برگ پر از اضطراب لحظات اخرين زندگي شد….

و رنگ زمين پريد.

تو گويي عاشق شده

امادل من تنگ وسردترازعصر پاييزيست

او كه بامعصوميت بهار ..

با نورستاره گان امد

كوير دل راسبز و بهاري نمود..

ولي زود پشيمان شد..

وپاييز راهديه داد..

من ماندم، اشك ،پاييز وبي كسي ..

حالا ..

درلابلاي امواج طلايي خزان ..

رنگ پريده زمين..

درقطره هاي اشك روي گونه هايم..

در کوچه های سرد و خاموش پاييز ..

درد هاي نهفته و قصه هاي ناتمام او را ميجويم..

كاش !با باران پاييزي بيايدو…

باز هم شعري از بهار بسراييد

از تنهايي و دوري و روز هاي زيباي اشنايي ..

از معصوميت بهار با هم بودن ..

شاید،نوری ازخاطره ها بتابد
و…
ديگر تنهايي سايه اش رانگستراند

برایم شعري از جدايي زمزمه كند

و اهنگي ازدرد دوري و بي بهاري..
و..
برگهاي زرد شده پاييزي را ..

جاده هاي سرد و طلايي يادش راكه هنوزهم سبزوبهاري است..

دو باره گرم سازد

و من ..

چون برگ زرد پاييزبرزمين ِنقش قدمهايش بوسه زنم ..

و با امدنش به اضطراب تن لرزان برگ پاييزي..

و نا اميدي ها خاتمه دهم

نجلا
اكتوبر2017

 

۲ پاسخ به “پاييز طلايي”

  1. admin گفت:

    درود به خواهر گرامی محترمه خانم نجلا هروی ، سروده زیبا و عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. نجلا هروی گفت:

    جناب محترم مهدي جان بشير از لطف بيكران شما ممنونم اين جاي بسا افتخار است بمن ، سپاسگزارم مهرباني شما را . درود ها و تشكر از صفحه وزين 24 ساعت و باني اين صفحه ادبي و فرهنگي ..قربان شما بازهم تشكر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما