رویا
تاریخ نشر یکشنبه ۲۰ جدی ۱۳۹۴ – دهم جنوری ۲۰۱۶ هالند
رویا
سارا نایاب
من به قصر دلگشايت شبى مهمان ميشوم
ساقى و مستانه ى آن چشم خندان ميشوم
با نگاهم ميفروشم جلوه و ناز و ادا
دور گردن ی تو جانا مار پيچان ميشوم
تار و روباب ميزنم با زلفان پيچان خود
شاعر و شعر و چکامه و غزل خوان میشوم
از گذرگاه دو چشمت خواب و رويا ميخرم
مانند آفتاب و مهتاب خواجه سلطان ميشوم
قصه و افسانه ها گویم ز عشق آتشین
تا به خويش ات اورم سرخط داستان ميشوم
گل مي ريزم از سر و رخسار خود در دامنت
زانكه با لبخند تو من لاله افشان ميشوم
حاجتم نيست هيچ شرابى از خم دلدادگان
من ز چشمان تو جانانوش و نوشان ميشوم
اى كه مرغابى دلم بيمار بى تاب تو است
ده نفسى از نفس هايت كه ويران ميشوم
سارا نایاب
10.01.2016
درود به خواهر عزیز و گرامی خانم سارا نایاب. سروده زیبا و مانند همیشه عالیست. موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر