۲۴ ساعت

۵ پاسخ به “بي چون وچرا”

1. admin گفت:

   14 آگوست 2015 در 15:40

   درود به جناب استاد فایز عزیز ، سروده زیبا ، عالی و مملو از احساس است و خط بردم و دو مرتبه هم خواندم و واقعا خوشم آمد. موفق وسلامت باشید مهدی بشیر

   پاسخ
2. صالحه وهاب واصل گفت:

   14 آگوست 2015 در 21:57

   فایز هر تمام درد تو احساس می کنم
   من هم هزار ترانه سرودم کسی نخواند…
   واهب

   بسیار عالی و بجا فایز صاحب گرامی. قلم تان توانا و جاویدانه بادا

   پاسخ
3. علي فايز گفت:

   15 آگوست 2015 در 00:23

   نخست از همه از جناب بشير گرامي كه هميشه با حسن نظر ارزشمند شان در برابر فرهنگنيان زمينه زيبايي را براي ارائه ي داشته هاي ادبي وفرهنگي فراهم ميكنند سپاسگزارم كه ازين لطف هميشگي شان مارا نيز سرافراز ميسازند و اينبارهم منت گذشته اند صميمانه سپاسگزارم عزيز
   همچنان از دوست شاعرم بانوي گرانقدر وفرهيخته كه هميشه خواننده سروده هاي زيباي شان هستم صالحه جان وهاب واصل نيز ممنونم كه با گذر زيباي شان سبب خوشنودي ام شده اند
   صفاي احساس تانرا ميستايم دوست مهربان

   پاسخ
4. قیوم بشیر « هروی » گفت:

   16 آگوست 2015 در 07:29

   جناب فایز گرانقدر ! غزل زیبا و دلنشینی سرودید ، قلم تان شگوفا و طبع تان را رسا می طلبم ، سرفراز باشید.
   با عرض حرمت

   پاسخ
5. عزیزه عنایت گفت:

   21 آگوست 2015 در 00:52

   فایز صاحب گرامی واقعاً چه زیبا سرودید که از خواندنش لذت بردم همیشه نویبسا باشید و شاعرانه بسراید.
   باید بگویم که با خوانش شعرزیبای تان سرودۀ حافظ بیادم آمدم
   “حافظ وظیفۀ تو دعا گفتن است و بس
   درقید آن مباش که کس شنید یا نشنید”
   شاعران سخن دل خویش را بیان میدارند و درد جامعه را بیان میکنند که این سروده هم دردهای نهفته را بیان کرده بود سلامت باشید .

   پاسخ

دیدگاه بگذارید