فروغِ مرگ
تاریخ نشر یکشنبه سوم جوزا ۱۳۹۴ – ۲۴ می ۲۰۱۵ هالند
فروغِ مرگ
حسن شاه فروغ
۳ / ۳ / ۱۳۹۴
کابل
لاف از اسلام و ایمان میزنى
سر زِ هر گبرو مُسلمان میزنى
نَقضِ قانون و کلامِ حق مُدام
از چه رو بر دین بُهتان میزنى
مَى نه مینوشى که باشد ناروا
جام ها ازخون انسان میزنى
با فساد و رشوه عادت کرده ى
هرکجا پیدا و پنهان میزنى
لُقمه نانى، از غریب و بینوا
ازمریض دارو درمان میزنى
جو صفت گندم نمایى ازچه رو
تکیه برجاى بزرگان میزنى
برسرِ هر زخم میپاشى نمک
هریکى را زخمِ برجان میزنى
حسرتِ مال و منالت میکُشد
نیفه را از بندِ تنبان میزنى
آبرو عزت و ننگ و وقار
هرکجا برخاکِ یکسان میزنى
توسنِ جهل ات بهرسو تاخته
گوى بربادى بچوگان میزنى
زندگى یک لحظه و یا دَم بوَد
در فروغِ مرگ جولان میزنى
ح- فروغ کابل
۳ / ۳ / ۱۳۹۴
درود به جناب فروغ ګرامی و سروده زیبا و مملو از احساس است و عالی فرموده اید :
مَى نه مینوشى که باشد ناروا
جام ها ازخون انسان میزنى
با فساد و رشوه عادت کرده ى
هرکجا پیدا و پنهان میزنى
لُقمه نانى، از غریب و بینوا
ازمریض دارو درمان میزنى
موفق وسلامت باشید . مهدی بشیر