تمناى وصال
تاریخ نشر چهار شنبه ۲۲ دلو ۱۳۹۳ – ۱۱ فبروری ۲۰۱۵ هالند
تمناى وصال
استاد محمد علی فرحتیار
یکشنبه 8 / 2 / 2025
فرايبورگ
زمان مهرورزى وعدالت ميرسد اخر
سحاب رحمت حق سايه گستر ميشود اخر
زمستان جفا ، ظلم ستمكاران وجباران
بپايان ميرسد باد بهارى ميوزد اخر
اگر خوى ومنش ،برمحور صدق وعدالت شد
كنشها لذت ديگر بروحت ميدهد اخر
تن عفريت ومور ناتوان رامرگ ميبلعد
سليمان هم بود سررابپايش مينهد اخر
سمنداسلار راباشومى ذاتش توان كشتن
هيولاى ستم عمرش بپايان ميرسد اخر
اگر يوسف بچاه غم اسير دست ظلمت شد
پيى اثبات حق ، اورا عزيزى ميخرد اخر
ندارم بال پروازى ، وليكن اينقدر دانم
كه مرغ بال وپر بشكسته روزى ميپرد اخر
ستمگر اسياى ظلم وملت سنگ زيرينش
فشار سنگ بالا انفجارش ميدهد اخر
چو بازارمروت شد كساد وظلم حاكم شد
يكى دست عدالت حلقه بردر ميزند اخر
تمناى وصالش باده در جام امل ريزد
دل عشاق با وصلش به سينه ميتپد اخر
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
پانويس
منش،، خو،سرشت ،طبيعت ،همت، عمل
كنش،،كار وكردار ،كردارنيك يابد، عكس العمل
سمنداسلار،، هيولا
توضيح،،
درسال1346يا47 دانشمند فقيد استاد على اصغر بشيرهروى اين تك بيت را درجريده ى ترجمان چاپ نمودند
علاج ذات شومش شومى ذاتش تواند كرد
سمنداسلاررا عكس سمنداسلار ميبايد
ايشان ازخوانندگان خواستند تااين بيت را توضيح كنند ، يك هفته گذشت كسى توضيحى نداد ،سرانجام خود استاد بزرگوار پيرامون ان چنين نوشتند ،،
درمتون قديم واسطوره ها امده كه درمنطقه ى حيوان بزرگ وكريه منظرى پيدا شد كه مردم حتى ازديدن چهره اش سكته ميكردند نام اورا گذاشته بودند سمنداسلار ، مردم محل براى نجات از شر ان حيوان مهيب وخطر ناك ،درمسير حركت او ايينه ى بزرگى رانصب نمودند كه حيوان باديدن چهره ى كريه خودش از ترس مرد،
محمدعلى فرحتيار
درود به استاد فرحتیار عزیز ، سروده زیبا و خواندنیست . موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
برادربزرگوارم اقاى بشير ،از جنابعالى سپاسگذارم ، روح استاد بزرگوار شاد روان على اصغر بشير هروى شادبادوخداوند بشما توفيق مزيد در ادامه ى راه ان دانشمند وارسته عنايت فرمايد