پغمان
تاریخ نشر دوشنبه ۱۵ سپتامبر ٢٠١۴ هالند
پغمان
پروین مشتعل
پغمان شکارعشق غول درنده شد
زمین چرخیدواسمان صد پاره شد
تا عرش رسید صدای زن مظلوم
طوق لعنت بر گردن کافر بی حیا شد
چی شدای هموطن هاهیوی تان
فغان وناله و سرو صدای تان
یکروزه بود همه سروصدای تان
شعله های اتش که زبانه کشید چه شد
یاقوغ اتش زیر خاکستر شد
یا شعله های اتش کشته شد
داد میزدید درجاده شهر برای انتقام واعدام
یا اینکه انتقام به جای دزدان اعدام شد
کسیت انکه کف اهستین بلند کرد درانتقام
زخم ناسوردرکجا شروفساد کوبیده شد
اخر کار اعدالت به کجارسید؟؟؟
یامثل هزارقصه در چاه قدرت دفن شد
تاکی دلیر گیرد یخن تان
دست پاچه سگی ازقلاده شد
ان دست بند طلائی که حلقه دست سیافیان
در دست وگردن نواسه و کواسه شد
یادمان نرفته پس سالیان جنگ
قران بکف و بدست دیگربند هیزار واه شد
برپشت صلاح و بردوش عشق ومهستی
مردم دانای شهر اواره شد
انانکه ویران کرد ند خانه های کابل نازما
دزذیذن سقف خانه وقلفک و نان خشک ما
پدر ضیف وناتوان جان داد زیرسقف خانه
مادر هردم شهید ازپادرافتاد بی اشیانه شد
چه انتقام بود گرفت از چوچه مرغ ما
قصر دزدی ابادشد سرسنه ای مردگان
گورهفت پشت ما نا بود و گم شد
ازگیر خشم خدا به کجا داری منزل
این دنیای بی وفا گیرد انتقام ما
ازتن خاک صدای دخت هجده هنوز تراست
فغان مادر وبرادرو خواهراست
پروین مشتعل
خواهر گرامی خانم پروین مشتعل، سروده زیبا ، عالی و با احساس است . باید این همه و حشی ها و جنایتکارانی که از نام اسلام استفاده کرد ند و هدف شان دزدی ، جنایت ، آدمکشی و تجاوز بوده است هرچه زود تر به جزای اعمال زشت خود در محضر مردم برسند. لعنت به این وحشی ها. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر