قصورِ فصل
تاریخ نشر یکشنبه ۱۶ دسامبر ۲۰۱۲هالند
« قصورِ فصل »
شریف حکیم
دسمبر ۲۰۱۲
با کدامین آرزو اینبار خوابیدیم ما
در تخیل از چه باغی لاله برچیدیم ما
گرچه تعبیرِ خیالاتم پیامِ درد داشت
از تغافل درد هایش را نفهمیدیم ما
زخم ناسورِ تنم از تیغ های آشناست
بی سبب از خنجرِ بیگانه نالیدیم ما
در محیطِ درد تاثیرِ تبسم کم مبین
صد چمن گل کرد تا یک غنچه خندیدیم ما
تا نگردد واقف از سیلاب اشک ما زمان
دیدۀ تر در حریمِ مژه پوشیدیم ما
داغ در دل لیک ما را قربتی حاصل نشد
از نگاهِ لاله هم چون اشک غلتیدیم ما
چشم حاسد تیز بین و مهرۀ ما بی اثر
یک نظر کرد و شکست خویش را دیدیم ما
بی ثمر گر مانده نخلِ ما قصورِ فصل نیست
در شکوفایی به شاخش زهر پاشیدیم ما
در دبستانِ عقیدت جای پرسش ها نبود
بس معما بود لیکن هیچ پرسیدیم ما
کشف اسرار حقیقت در عبادت خانه نیست
این جبین بر درگه اش بیهوده ساییدیم ما
شریف حکیم
قامت خورشید می افروخت گلزار زمین
جذاب است و شرین!
شعر همين است كه شما سروده ايد، من ( اگر “ما ” بگويم سنگسار ميشوم ) هنوز مشق شعر نويسي ميكنم ويك دنيا سپاس از مهدي بشير كه مرا هم بي نصيب نگذاشته اند.
مصراع دوم محترم پويا را اينطور ميخوانم:
خواب بوديم واز غفلت نجنبيديم ما
با إبراز سپاس از محترم رباني و خانم وليزاده و همچنان دوست عزيز پيكار بايد علاوه كنم كه هدف پيكار صاحب را نتوانستم درك كنم . (من) و ما مصرع دوم محترم پويا اين ها چه معنى درارند من كه أصلن نفهميدم.
دوست گرامی جناب شریف حکیم! با سلام و عرض ادب از سرودهء مقبول تان متشکرم ، زیبا سرودید.
درود به جناب محترم شریف ” حکیم” صاحب..!
ماننده همیشه زیبا و پر مفهوم ……..
سلامتی جناب شما را از خداوند متعال تمنا دارم
موفق و مؤید باشید.