غربت پیری
تاریخ نشر دوشنبه ۲۹ اکتوبر ۲۰۱۲هالند
نو شته نذیر ظفر
۲۲/ ۱۰ / ۲۰۱۲
غربت پیری
****
یار ما را از نـــــــظر انداخته
مثل عاصی در ســـقر انداخته
خوب میداند ز احـــــــوال دلم
خویشتن را بی خـــــبر انداخته
با همه رفـــــــتار عا لی میکند
دردل زارم شــــــــرر انداخته
غمشریکی میکـــــند با دیگران
شیوه و لطـــــــف دگر انداخته
کی صدای ما بگوشش میرسد
خویشرا از مـــکر کر انداخته
عیب ما جز غربـت پیری نبود
قطع یاری با ظــــــفر انداخته
نذیر ظفر
شرین و نمکین!
الهی پیوسته شاداب باشید جناب آقای ظفر!
هر کی بر چشمت نظر انداخته
عُمرِ خود را در خطر انداخته
بهرصیدم حلقه های زلف خویش
همچو گل دورِ کمر انداخته
مرچ وتیزاب ونمک را سر به سر
بر سرِ زخمِ جگر انداخته
از برای آ نکه بد نامم کنند
بینِ خوبان شور و شر انداخته
دستِ تقدیرِ مرا آخر فلک
پیشِ پای کور و کر انداخته
باز بر شعرِ (نذیرم ) قسمتش
(جوهر ) از لطفِ ظفر انداخته
باعرض حرمت
جوهر
نذیرجان ظفرسلام
بسیار زیبا لکش وبانمک است. الهی موفق باشید
شهلا جان ولیزاده از حسن تحسین تان صفا و هنر دوستی شمیده میشود همیشه مو فق و کامگار باشید
فروغ عزیز سپاس همیشه گی نثار محبت تان باد