۲۴ ساعت

28 سپتامبر
۱ دیدگاه

« شادمانی»

تاریخ نشر شنبه ۲۸سپتامبر ۲۰۱۳ لندن

شفیق احمد ستاک

شفیق احمد ستاک

برادر محترم و دانشمند السلام علیکم

 امیدوارم در پناه حفظ و مهر خداوندگار عالمیان قرار داشته باشید. از اینکه نتوانستم در مشاعره سایت شما شرکت جویم معذرت میخواهم. راستش را بپرسید بیش از دوماه میشد که شعر سرائی را ترک نموده بودم. ولی در دو روز اخیر نمیدانم چطور شد که شروع به سرایش نموده و اینک تازه ترین آفریدهء ادبی خود را به شما گسیمل میدارم.

از زحمات همیشگی شما در زمینه مدیریت خوب تارنمای ۲۴ ساعت یک جهان تشکر می کنم.

با احترام شفیق احمد ستاک

« شادمانی» 

 شفیق احمد ستاک- تورانتو

هر غم  کنارت جان من، صد شادمانی شد

حقد وعداوت هم  سراسر مهربانی شد

هرجا که موجودِ زمینی بود، ای خورشید!

در پرتوِ مِهرِ و وفایت آسمانی شد

گوئی به دنیایم زمان برگشت و پس چرخید

ایام پیری ناگهان فصلِ جوانی شد

با دیدنت زهر فراق و تلخیِّی هجران

شیرین و روح افزا، چو آبِ زندگانی شد

تا یک نظر کردی بسویم دوش، ای دلبر!

دل فارغ از هرگونه تشویشِ روانی شد

روزیکه گفتی “از دل و جان  دوستت دارم”

آن جمله در رایانهء دل، بایگانی شد (صوتِ تو در دیسکِ دلِ من، بایگانی شد)

خط می نوشتی از برایم روزِ چندین بار

“ایمیل” آمد مانع کاغذپرانی شد

زآنشب که خفتی تا سحرگاهان در آغوشم

عشق و محبت در وجودم، جاودانی شد

تا در تنت پیچید سیمابِ نفسهایم

صد آسمان، رویِ زمینت کهکشانی شد

ضعف از درونِ خانهء دل، رختِ خود بر بست

شوقِ توانائی مرا هر ناتوانی شد

گفتم به تنهائی مرو از خانه ام بیرون

گفتی که تفسیرم زعشقت طالبانی شد (گفتی چسان طرزِ نگاهت طالبانی شد)

تا از سرِ شوخی بگفتم از تو دلگیرم

کوهِ نگاهت ناگهان، آتشفشانی شد

باری “ستاک” امشب به بزمِ کاروانِ شعر

جامی شد و سعدی شد و بابا فغانی شد

 شفیق احمد ستاک- تورانتو

 

یک پاسخ به “« شادمانی»”

  1. admin گفت:

    چناب محترم آقای ستاک ضمن عرض سلام وادب ، تشکر از پیام تان . فرق نمیکند یار زنده و صحبت باقی ، بخیر در مشاعره های آینده اشتراک کنید و باز هم مثل همیشه سروده زیبا و عالیست . موفق باشید . مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما