هرسو نگرم دامی
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ جنوری ۲۰۱۳ هالند
هرسو نگرم دامی
حسن شاه ” فروغ “
9 / 1 / 2013
لندن
***
درغُربت ودر دوری،جُز رنج نمی بینم
بر یادِ وطن دایم،رنجورم و غمگینم
با دردو غمِ میهن،هر لحظه پُر از دردم
در خلوتِ خود با دل، خلوتکده بگزینم
گردونِ ستم پیشه،با کین و ستمگاری
زنجیر به پایم بست،زندانیِ آن کینم
هرسو نگرم دامی،صیاد بکمین آنجا
مکرهست و دوصد تذویر،قُربانیِ تفتینم
در باغِ خیالاتم،گل هایِ وطن روید
ازخاطرِ پُرخونم،چند دسته گلی چینم
قُربانِ تو میسازم آن شاخه ای گلها را
پیش قدمت ریزمَ گل دسته ای تمکینم
بلبل صفت ام نالم،ازعشق وطن دایم
درزُمرهٔ آن عُشآق،من عاشقِ دیرینم
فرهادِ زمانِ خود،بر یادِ وطن هستم
قُربانِ تو ای میهن،قُربان تو شیرینم
بی ساغرو بی باده مستم زِجمال تو
بدمَست وخرابم کرد آن ساغرِپیشینم
سوزو غم و هجرانت گردید فروغ دل
ای سوزِ تو ساز من،ای رونقِ دیرینم
با تقدیم احترام فروغ از لندن
جناب محترم فروغ عزیز، باز هم مثل همیشه خیلی عالیست .زنده ، سلامت و موفق باشید.
مهدی بشیر
مهدی بشیرعزیز ممنون محبتت مثل همیش لُطف فرمودید قُربان شما
چقدر زیباست جناب عالیقدرم..!
واقعن كه سوز و درد وطن در أبيات تان برجسته اند . آنقدر اشعار تان غنى از احساس است كه گاهگاهى باعث حسادت من ميگردد. درياى شعر تان هميشه در عصيان باد.
احساسات پاک و وطندوستانهء تان را ارج نهاده ، با آرزوی بهروزی و گامگاری تان صلح و آرامش را در سراسر جهان و بخصوص کشور عزیز ما افغانستان تمنا دارم.
حکیم عزیزو گرامی زنده باشید با این ظرافت های سُخن مرا به خنده آوردید
بشیرعزیز سلامت باشید خداوند دعای همه ای ما را قبول درگاه خود دارد