تاریخ نشر دوشنبه ۲۴ دسامبر ۲۰۱۲هالند

نزاع های اجتماعی و فرهنگی در مورد حقوق زن در افغانستان!
سجیه الهه (احرار)
یکشنبه ۲۳ / ۱۲ / ۲۰۱۲
*****
قسمی که بعضی از دوستان میدانند، جوانِ هستم که تازه با اخذ سه دپلوم در رشته های حقوق بشر، علوم سیاسی، و روابط بین المللی و همچنان یک شهادتنامه در مطالعات شرقمیانه، از پوهنتون مری واشنگتن ایالت ورجینیا، امریکا فارغ گردیدم. بعد از مطالعات بسیار در موارد مختلف و متعاقباً تحقیقات مفصل در موارد حقوق زن از دیدگاه افغانها به رسم، کلچر و عنعنات پسندیدۀ خویش بالیدم.
بزرگان و نیکان افغان هیچ وقت غلط نبوده، بلکه بسیار مردان آگاه و با تدبیر بودند. افغانستان یگانه مملکت ایست که ملتش از زمانه های قدیم بدینسو ، برای زن ها ارج بسیار زیاد قایل بوده اند. در دنیا هیچ زنی برابر به زن افغان نزد ملت و مردم اش قدر و منزلت ندارد. در این اواخر در برخی از رسانه ها و یا از طریق فلم های مستند کلچر و فرهنگ پر غنای خود را در حال استهزاء می بینم. بعضی از بیگانگان و یا یک عدۀ از نسل جوان افغان خود مان که آگاهی کافی از فلسفۀ ایجاد و فواید روسومات، عنعنات و کلچر خویش ندارند، رسم و رواج پر غنای ما را به مسخره گرفته و نفی میکنند. با این چنین تبلیغاتیکه صدمۀ بزرگ به عنعنات پر غنای وطنم و مردم با غیورش میزند، سخت مخالفم. زیراکه نیاکان پاک سرشت افغان، مردمان با تدبیر و با درک بودند. از فراست و هوشمندی زیاد کار گرفته و این کلچر بی نظیر که نفع رسان برای ملت ماست از خود بما بجا گذاشته و رفتند. و حال این وجیبۀ ما جوانان است که در حفظ روسومات پسندیدۀ که به ما از نیاکان مان به میراث مانده محتاط و امانت نگه دار باشیم.
در دنیا آن کشور هایکه مردمان شان از اهل مملکت خود شان است، به کلچر کهن، رسم و عنعنات خویش سخت پابند بوده و به آن میبالند و در حفظ و نگهداری آن بسیار زیاد کوشش بخرج میدهند. طور مثال، جاپان یکی از آن ممالک بشمار میرود. جاپان با وجودیکه یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان است با آن هم، به رسم، کلچر و عنعنات قدیمی خود افتخار داشته و در مجموع تمامی ملت شان، غنی یا فقیر، خورد و بزرگ، همه از آن پیروی میکنند.
در بسیاری از ممالک جهان مصارف عروسی را پدر دختر میپردازد، اما در افغانستان عزیز مان، بزرگان با فهم ما این امر را خلاف غرور و حیثیت افغانیت و یک کار را سبک پنداشته و به خود عار میدانند.
چرا عار میدانند؟
بخاطریکه در کشور مان دختران نان آور خانه نیستند، اکثر دخترها در داخل منزل بوده و هیچ عایدی ندارند. پس چطور میتواند یک دخت جوانیکه تمام روز را در داخل منزل سپری نموده و هیچ درآمد اقتصادی هم ندارد، مصارف ازدواجش را بپردازد. اما پسران کار میکنند، نیروی کاری زیادتر دارند. بناءً فیصله بزرگان کشور ما بر این شد که مصارف عروسی را باید مرد ها بپردازند.
تویانه نیز یکی از همان روسوم و عنعنات کهن مملکت ماست که به آن میبالم. تویانه حیثیت و آبروی یک دخت افغان را بیان میدارد. اما متأسفانه بعضی ها این رسم و عنعنات وطنم را نا آگاهانه و بدون استدلال فکری به مسخره میگیرند که واقعاً جای بسیار تأثر بوده و بیانگر جهل و نا فهمی ایشان از روسومات افغانیت ماست. ما همه فراموش نموده ایم گفته بزرگ مردان اهل ادب را که میفرمایند “خطای بزرگان گرفتن خطاست.”
در اجتماع خارجی ها بودم، یکی از هموطنانم از جا برخاست مثال تبادلۀ دختر های افغان را با گاؤ و خر بیان داشت، او نا فهمیده میخواست که این رسم و عنعنات پر غنای ملتم را به مسخره گیرد و خارجی ها را بخنداند. اما این مثال ایشان به غیرت افغانیتم برخورد، بناءً از جا برخواسته و برای حضار فلسفۀ این رسم و عنعناتم را چنین تشریح نمودم. همچنان برای شما نیز مینویسم، ما همه باید بدانیم که بزرگان مان بسیار مردمان عاقل و با احساس بودند.
گرفتن تویانه کار نیکوی نیاکان کشور ما بوده، فلسفه بسیار خوب داشته و تبارز دهندۀ ارزش و حیثیت یک دخت افغان است. این رسم و عنعنات قدیم افغانها مفاد اجتماعی، اقتصادی و همچنان فرهنگی بسیار زیاد دارد.
نفع اجتماعی آن: ثابت کننده ارزش اجتماعی یک دخت افغان است. در دنیا هیچ ملت برای یک زن به همین اندازه قدر و قیمت قایل نیست، بناءً مردمان شان نمی خواهند پول اضافی برای پدر دختر بدهند و بعداً با دختراش ازدواج کنند. اما در افغانستان عزیز مان، برای یک دختر و یا زن همان حیثیت بنیادی را قایل اند. با دلایل خاص که دارم میتوانم شما را قناعت دهم. همه برایم گوش میدادند و چنین گفتم.
مردم کشورم بسیار نادار ولی بسیار با شهامت و سخاوتمند هستند. شما همۀ تان برای حمل و نقل خویش و اموال تان از موتر استفاده نموده و موتر دارید. اما مردمان سر زمینیکه زادگاۀ من است، بسیار فقیر بوده، و بعضی ها هنوز هم درین قرن 21 از مواشی (گاؤ، شتر و خر) برای حمل و نقل اموال خویش استفاده مینمایند.
آیا یکی از شما همین قدر ارزش را به یک دختر و یا زن میبینید که یک موتر مادل جدید تان را برای پدر دختر بدهید و بعداً با دختر وی عروسی کنید؟ میدانم که جواب همۀ تان منفی خواهد بود. اما در افغانستان یک شخص همان گاؤ، شتر و یا خر خود را میدهد، زیرا که میداند که ارزش و حیثیت یک خانم از همۀ مادیات والاتر بوده و میباشد.
از لحاظ اقتصادی این پدیده نفع رسان برای بسیاری از پدران و مادران است. نظر به ضعف اقتصادی که متوجه حال مردم ماست، اکثراً مردمان کشورم بسیار غریبند. والدین که کهن سال میشوند، عایدات خاصی نمیداشته باشند و دولت نیز هیچگاهی قابلیت خدمت و کمک به کهن سالان را نداشته است. بعضی از والدین که طالعمند میباشند، پسران صالح داشته و همان پسران از ایشان تا وقتیکه حیات دارند،خدمتگذاری و مواظبت مینمایند. اما آنهایکه پسر ندارند، و یا پسران شان آگاهی لازمه را در حصه خدمت والدین ندارند و یا این که توانایی کمک کردن را به والدین نمیداشته باشند؛ آن پدر و مادر در زمان پیری خوار بالین و فرومانده میگردند. بناءً همان پول که بعضی از والدین قبل از عروسی دختر خویش اخذ مینمایند، میتواند برای مدت کوتاۀ تکافوی مصارف روزمره شان را به یک اندازۀ اندک نماید. زیراکه یک دختر بعد از عروسی اش نمیتواند والدینش را به خانه شوهرش برده تا از ایشان مواظبت نموده و یا کمک مادی لازم نماید. کمک یک دختر بعد از عروسی برای والدینش اکثراً امکان ندارد. زیراکه بیشتر از زنهای افغان در داخل منزل بوده و عواید خاصی ندارند. بناءً پول تویانه میتواند والدین نا توان را در هنگام پیری یک اندازۀ کمک نماید.
در ضمن از پول اخذ شده تویانه، والدین برای دختر های شان جهیز میخرند که بعد از عروسی برای عروس و داماد کمک عظیم بشمار رفته و باعث آغاز زندگی آسان برای ایشان میگردد.
علاوه براین این رسم افغانیت است و فرهنگ پر غنای افغانستان! به فرهنگ و افغان بودنمان همۀ مان باید افتخار کنیم. زیراکه این نوع مصارف باعث میشود دو جوان با هم یکجا زندگی خویش را بخوشی به پیش برده و یک مرد به ارزش یک زن پی برد. اگر زن ها بدون کدام مصرف برای مرد ها داده میشد؛ هر مرد افغان بطور معمول چهار بار ازدواج میکرد، اما حال صرف پولدارن این کار را میکنند. لیکن این روسوم مان مانع چندین بار ازدواج های بی لوزوم مردان میگردد. و در عین زمان این رسم و رواج مان مشابهتِ زیادی به همان روسوم اسلامی مان یعنی “حق مهر” دارد. اسلام میفرماید که بدون “حق مهر” نکاح شرعاً جواز ندارد. زیرا که همان حق مهر و پول که باید یک مرد برای خانمش بعد از طلاق بپردازد باعث میشود که مرد از طلاق دهی خانم خویش خود داری نماید. این کار باعث استحکام ادارۀ نظام یک خانواده شده و روابط فامیلی را قایم تر نگه میدارد.
ناگفته نباید گذاشت که سرسختانه مخالف مصارف و همچشمی های بیجا و بی مورد فعلی جامعه افغانی میباشم. این مصارف بلکل مجزا از فرهنگ، کلجر و هر نوع روسومات و عنعنات افغانی و انسانی بشمار میرود. شخصی میبیند که گل آغا هزار نفر را به عروسی دخترش دعوت کرد، با خود میگوید که من در عروسی دخترم سه هزار نفر را خبر میکنم. همان گفته بزرگان است “خرچ اگر از کیسۀ مهمان بود حاتم طایی شده آسان بود.” ما همه باید بر ضد اینچنین جهالت ها ایستاده و در صدد اصلاح و بهبود جامعه خویش گردیم.
با احترام،
سجیه الهه (احرار)
دیدگاهتان را بنویسید