۲۴ ساعت

روی زن

اهدا به برادران ناراضی جناب ……

نورالله وثوق

تاریخ نشر  دوشنبه  ۱۸  ثور ۱۳۹۱ –  هفتم  می  ۲۰۱۲

نورالله وثوق

نورالله وثوق

دیوار چین

به دست زندگانی دادۀ کار

شدی برگردن آیینه هابار

میان ماوتواندیشه ای گیج

به قدر وسعت چین کرده دیوار

………

روی زن

سحررا دشمنی کردن چه حاصل

زدن سیلی به روی زن چه حاصل

هزارن غنچه را پرپر به هرسو

سرِ هر جاده و برزن چه حاصل
……

خشک وتر

بگوازمن بلای نوسفررا

به پای هم مسوزان خشک وتررا

پی نابودی بنیاد ایمان

چسان بستی سروپای کمررا
…….

بلابالا

به آتش همصدایی تاکی وچند

حدیث ناروایی تاکی وچند

زآب وخاک وعشق وشورو ایمان

بلابالا جدایی تاکی وچند
…….

طوق لعنت

دودستی دل به دشمن دادنت چیست

به جز نفرت میان دامنت چیست

ازین جا تا قیامت طوق لعنت

جوان دوسره برگردنت چیست
…….

روی زندگانی

چها برمن چها برخویش کردی

چرا چشم دلت را پیش کردی

زبانم را نمی دانی اگرچه

به روی زندگانی ایش کردی
…….

ویرانۀ تشویش

سروپای خودت را نیش کردی

دل آیینه ها را ریش کردی

زدی آتش به جان باور من

مراویرانۀ تشویش کردی
……

رگ خواب

شنیدم بوی مرداب شمارا

صدای تند ارباب شمارا

گمانم مهرۀ خر کرده پیدا

که می داند رگ خواب شمارا
…….

نورالله وثوق

 
بدون دیدگاه

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما