آمد بهار
آمد بهار
استاد شیراحمد یاور کنگورچی
۱۶ – ۱ – ۱۳۹۱
افغانستان
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۷ حمل ۱۳۹۱ – پنجم اپریل ۲۰۱۲
آمد بهار و بلبل و صوت هزار کو
چشمه کجا و شرشره و جویبار کو
هستم به شهر و شهر ندارد لطافتی
سبز کجا و و دامنهء سبزه دار کو
آمد بهار
استاد شیراحمد یاور کنگورچی
۱۶ – ۱ – ۱۳۹۱
افغانستان
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۷ حمل ۱۳۹۱ – پنجم اپریل ۲۰۱۲
آمد بهار و بلبل و صوت هزار کو
چشمه کجا و شرشره و جویبار کو
هستم به شهر و شهر ندارد لطافتی
سبز کجا و و دامنهء سبزه دار کو
ازداغ وطـن گــریه میکنم
شاه محمود قادری
کابل
تاریخ نشر پنجشنبه ۱۷ حمل ۱۳۹۱ – پنجم اپریل ۲۰۱۲
چـوبـلبل،ازوداع چـمن گــریه میکـنم
مسـافــرم،ازداغ وطـن گــریه میکنـم
گــذاشـتــه انــد تــرابــادام روزگــــار
ای صـید بـه حـال تـومن گریه میکنم
جوابیه ای بر تبصره ای دوست دانشمندم جناب آقای مشکور کابلی
قیوم بشیر
ملبورن – استرالیا
چهارم اپریل ۲۰۱۲
سرور عالیقدر ، دانشمند فرهیخته جناب آقای مشکور !
با عرض سلام و ارادت متقابل حضور حضرتعالی ، خرسندم از اینکه بر من منت نهاده و پاسخی همه جانبه بر نبشته ام بیان داشتید. با مطالعهء نوشته زیبای شما دریافتم که گویا از خلال متن نوشته ام چنین استنباط نموده اید که بنده بطور کلی با مطرح نمودن سوالات مخالفم ، در حالیکه لازم می بینم تا نکاتی را درین مورد بعرض شما و سایر دوستانم برسانم:
اینکه در نوشته ام یاد آورشدم که بجای طرح سوالات در مورد کشور و سرنوشت مردم ما به دنبال پاسخی برای بیرون رفت ازین محضلات برایید ، چیزیست که با برداشت متفاوتی همراه بوده و بخوبی مشاهده کردید و خواندید که با طرح سوال به پاسخ سوال شما پرداختم ، یعنی نوشته ام به معنای نفی سوال کردن نبوده است .
تبصره ای بر جوابیهء شاعر پاکنهاد بشیر هروی
مشکور کابلی – فرانکفورت
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۶ حمل ۱۳۹۱ – چهارم اپریل ۲۰۱۲
به نام خداوندی که در این نزدیکیست
دوست عزیز ونهایت گرامی بشیر هروی عزیز را از صمیم قلب سلام میرسانم!!
از اینکه تبصره شکسته و ریخته حقیر را قابل نقد و بررسی دانستید بر خود بالیدم و از این روی خواستم باب این گفتگو را مفتو ح نهاده تا هم بر علمم افزوده و هم در اثر مجالست و مصاحبت با نیکان روانم را صفا بخشم .
نکته اول : اینکه نیک فرمودید بیایید بجای مطرح کردن سوال ها ، درصدد پیدا کردن جواب ها برآییم ! بنده این نکته را به شکل موجبه جزئیه میپذیرم و هم در جهت تکمیل فرمایش شما عرض میکنم :
مسجد ضرار یا مرکز منافقین و شیاطین !
فرید حسن «شفیق»
۱۵ – ۳ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۶ حمل ۱۳۹۱ – چهارم اپریل ۲۰۱۲
میخندد
نعمت الله پژمان
هرات / افغانستان
تاریخ نشر چهار شنبه ۱۶ حمل ۱۳۹۱ – چهارم اپریل ۲۰۱۲
دل که بر پوچی دنیای لجن می خندد
دیر مانده ست که بر دار و کفن می خندد
گاه در اوجِ گرفتاریم حتا دلِ سنگ
مثلِ پیرانِ خردمند به من می خندد
پاسخی بر تبصرهء دوست عزیز و گرامی ام جناب آقای مشکور کابلی
قیوم بشیر
ملبورن – استرالیا
سوم اپریل ۲۰۱۲
ضرر تاکی ؟
اخیرا سروده ای داشتم تحت عنوان ( ستاره ی اقبال ) که دوست عزیزم جناب حاجی آقای مشکور کابلی از طریق فیسبوک تبصره ای روی آن داشتند بدین شرح که تقدیم دوستان و خواننده گان هموطن می نمایم:
یکجا شویم همه بسازیم دیار ما !! بشیر عزیز ، زیبا سرودید ، اما سوال این هست که بر چه محوری جمع شویم ؟ با کدام روش میتوان این امت مرحومه را جمع نمود ؟ کدامین مبنا ؟ اسلامی ، کدام اسلام ؟ اسلام طالب ؟ ( اسلام سلفی ) اسلام کرزی و اتباعش ( اسلام آمریکایی ؟ ) و یا دموکراسی ، کدامین دموکراسی ؟ همان دموکراسی که در پاراچنار و کویته شیعیان را میکشد !!! و دنیا سکوت میکند !! همان دموکراسی که خون سوری را مقدس و حرام و خون بحرینی و فلسطینی را مباح و بی ارزش میداند !! کدام دموکراسی !! التقاطی از قاتل و مقتول ، چپ وراست بر محور ناکجا آباد ؟؟ و الله من یکی که نمیدانم در افغانستان بر محور کدام سیاست و کدام ارزش و کدامین رای جمع شوید !! دین شان بوی ریا میدهد ! دموکراسی شان به خون و دالر و دروغ آغشته است ! سیاستمدارش بی تعهد ، عوامش مطیع محض و خشک ، روشنفکرش بی دین و دیندارش بی عقل و بی تحلیل از دنیای جدید و هنجار های جدید !! خدایا … اهدنا الصراط المستقیم ! صراط الذین انعمت علیهم ! غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
استعفا یا قهر ؟
نوشته نذ یر ظفر
تاریخ نشر سه شنبه ۱۵حمل ۱۳۹۱ – سوم اپریل ۲۰۱۲
رسانه ها بازگوی خبری جا لب از استعفای آقای مجددی شد ند و عده ازین رسانه ها توضیح دادند که آقای مجددی چون از انتصاب ریاست شورای صلح بر خور دار نشد بنا به عادت سابق رو به خشم آورد واز امور کار های دولتی کناره گیری کرد و باز به استخاره پناه خواهد برد و فال آینده را خواهد دید. در واقعیت امر کار امور دولت به فال گیری و خشم هم ممکن نیست ؛ عده یی را عقیده بر این است که بذله گویی و سخنوری این رئیس دو ماهه دولت انتقالی شایان یک سینما گراست نه یک رئیس دولت .
به استقبال از سروده ی زیبای دوست گرانقدر جناب آقای عزیزی
قیوم بشیر
ملبورن – آسترالیا
دوم اپریل۲۰۱۲
ستاره ی اقبال
آمد بهار و رنگ ندارد بهارِ ما
آتش زدند خانه و هم لاله زار ما
درد ها فزون گشته ز بیداد ظالمان
دردا ازین حکومت بی بند و بار ما
دوکتورصلاح الدین سعیدی سعیدافغانی
نمونــﮥ مشخص از عدم شایستګی دردولتداری و تخلف از قانون
۲/ ۴ / ۲۰۱۲
مااکثر انتقاد میکنیم وبه مسایل خورد وبرزګ کشور خویش متمرکز میشویم و ادعا داریم که افراد بی کفایت و غیر مشروع وقت، انرژی کافی، امکانات کشور وفرصت های طلایی وتاریخی مردم ووطن مارا به باد پناه دادند و ضایع کردند واین پروسه هنوز هم ادامه دارد.
درمسایل اقتصادی، اقتصاد بازار ازاد و فهم عملی حاکمیت ازآن وخاصتا آنچه مورد اجرا قرار میګیرد، دولتداری سالم، مبازره با فساد، سیاسیت کدری، مصالحه و تفاهمات سیاسی، درمجموع دیموکراسی ومفاهیم امروزی ان، مسؤولیت حاکمیت دربرابر مردم و جامعـﮥ جهانی و بلاخره حاکمیت قانون و معافیت های موجود وعدم تطبیق قانون صحبت ها، نوشته هاو اعتراضات بې پایان داریم و دراکثر موارد بحث های مشخص و دربرخې بحث های عام بدون ادرس میکنیم. بخش ازین افاده ها برای ما ساده و پیش پاء افتاده وبخشی آن مهم جلوه میکنند. اما هست موارد که درنظر اول ساده، پیش پا افتاده اما درعمل بس مهم وکلیدی بشمار میروند.
معذورم و معذورم
نعمت الله پژمان
هرات / افغانستان
تاریخ نشر دوشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۱ – دوم اپریل ۲۰۱۲
بر مرگم اگر راضی شدی دور ترم کن
تب کردی اگر از همه رنجور ترم کن
لب هایت اگر طعمِ مرا خوب چشیدند
در کوزه بیاندازم و انگور ترم کن
حد دانایی
صالحه وهاب واصل
هالند
۱۶ – ۲ – ۲۰۱۲
تاریخ نشر دوشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۱ – دوم اپریل ۲۰۱۲
رشکم آید که دل از عشق تو شد سودایی
ای که در جای بهشت جـان مـرا مأوایی
روشنی بخشِ دلم لب مگشا، باش خموش
کز خموشـــانه نظر ، بِه ز لبـم گویـــایی
سلیمان کبیر نوری
نگرانی ملی آقای وحید عمر
و حلقه اساسی زنجیر مبارزه و سیاست
تاریخ نشر دوشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۱ – دوم اپریل ۲۰۱۲
– نقش این همه اهداف پنهانی در ایجاد کلافه ی این همه بن بستها چیست؟:
بهـــار خونین قنــدهـــار
( حمل سال ۱۳۹۱)
محمد عزیز( عزیزی)
۳۰ – ۳ – ۲۰۱۲ لندن
تاریخ نشر دوشنبه ۱۴ حمل ۱۳۹۱ – دوم اپریل ۲۰۱۲
آمــد بهـــار سال ونیـــــامــد بهــــار ما
افزوده گشت غــــم به دلِ غمگسار مــا
شادی کنند جمله درین فصل نو بهــار
خون می چکد زچشم ودلِ اشکبار مــا
قیوم بشیر
ملبورن – استرالیا
اول اپریل ۲۰۱۲
دل آهو نگاه کن بی قرار است
زبان بسته اسیر روزگار است
نگاه بر خنده ی جانسوز کرزی
در این ایام که فصل نوبهار است
بیاموز
تیمور شاه تیموری
المان
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ حمل ۱۳۹۱ – اول اپریل ۲۰۱۲
ای دل تپشی از در میخانه بیاموز
شور و شعفی از لب پیمانه بیاموز
یا شمع صفت شعله بجان و تن خود زن
یا سوختنی از پر پروانه بیاموز
زین پیش نخواهم که کنی یاد سنائی
بامات چکار است چنانیم که هستیم
« سنائی »
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ حمل ۱۳۹۱ – اول اپریل ۲۰۱۲
کور خود بینای مردم
کودکی که از اثر آبله زیبائی صورت را از دست دادته بود و با امیر اسمعیل سامانی (۲۹۷- ۲۹۵) نسبتی داشت در بارگاه امیر موصوف حضور داشت .
یک از ندیمان امیر که به قاضی ابو منصور شهرت داشت در موقعی که امیر در بارهء کودک مذکور سخن میگفت از روی خوش طبعی گفت :
لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل السافلین و از تلاوت این آیه مقصودش این بود که از زیبائی گذشته و زشتی حال آن کودک بکنایه یاد کند.
چارانه ها
نعمت الله پژمان
هرات / افغانستان
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ حمل ۱۳۹۱ – اول اپریل ۲۰۱۲
اندازه ی دکمه های پیراهنِ دشت
تنهایی و بی کسیّ ما سخت گذشت
در گیر گذشته ها شدم ،آن که گذشت
فهمیده گذشته ام از او ، باز نگشت !
شیر افغان در مقابل ایران سکوت کرد
عزیز احمد بارز
پژوهشگر حقوق مقیم اکسفورد
۱۳ حمل ۱۳۹۱/ اول اپریل ۲۰۱۲
اکسفورد
ریس جمهور کرزی در جلسه ی لویه جرگه مشورتی در ماه سپتمبر/ میزان ۲۰۱۱ در رابطه به پیمان راهبردی با ایالات متحد امریکا صحبت میکرد؛ گفت: ( ما افغانها شیر استیم حق خود را از هر کسی میگیرم). این سخنان ریس جمهور به استقبال حاضران مواجه شد. ریس جمهور با این اظهارات سه هدف را دنبال می کرد:
۱. تشجیع حاضران به اظهارات تند علیه امریکا.
۲. تظاهر به غیر وابسته بودن.
۳. بدست آوردن حمایت اعضای جرگه در برنامه های مطروحه .
گفتگوی دو شاعر
به پاس آمد آمد بهار میخواهم خامۀ شکسته ام را کمی در میدان بزم به جولان آورم
« نعمت الله مختارزاده »
تاریخ نشر یکشنبه ۱۳ حمل ۱۳۹۱ – اول اپریل ۲۰۱۲
بـــشــیـرا ! بین کـــه فصلِ نوبهـار است
چـــو آمـد آمــدِ زیـبــــا نگار است
قــــدومــش بـــر هـمـه تبریک بادا
خوشی ها از یمین و از یسار است