گفتگویی با محترم محمد ظاهر عظیمی شاعر و نویسندهء وارسته از هریوا زمین.
( هجدهمین سال نشراتی )
تاریخ نشر : پنجشنه مؤرخ ۲۴ میزان (مهر ) ۱۴۰۴ خورشیدی ۱۶۵ اکتوبر ۲۰۲۵ میلادی – ملبورن – استرالیا
در ادامهِ گفتگو با همکاران قلمی سایت ۲۴ ساعت
اینک صحبتی داریم با محترم
محمد ظاهر عظیمی
شاعر و نویسندهء وارسته
که خدمت خوانندگان
گرامی پیشکش میگردد.
پرسش :
جناب آقای عظیمی گرامی با سپاس و امتنان از همکاری های قلمی شما میخواهم در نخست خود را برای خوانندگان محترم سایت ۲۴ ساعت معرفی نموده بفرمایید .+
پاسخ :
با نثار درودی فراوان به فرهیخته گرامی همدیارم جناب قیوم بشیر هروی در پاسخ باید بگویم:
ظاهر عظیمی هستم. در ۶ نوامبر ۱۹۵۴ در یک خانواده نسبتا فقیر، در بازار عراق شهر زیبای هرات بدنیا آمدم، در ایران دانشگاه ادبیات ام نیمه تمام ماند، مکتب کوماندو را در سال ۱۹۷۹ به اتمام رساندم، بعد از مدتی به صف مبارزین علیه ارتش سرخ پیوستم و
بعد از سال ۱۹۹۱تا سال ۲۰۱۵ در امور نظامی کار کردم.
پرسش :
لطف نموده در مورد کار و فعالیت های قبلی تان در افغانستان قدری روشنی انداخته و همچنین بفرمایید در حال حاضر مصروف چه فعالیت ها هستید؟
پاسخ :
همان طوریکه اشاره کردم بعد از پیروزی مجاهدین تا سال ۲۰۱۵ در هرات و کابل به بخش های نظامی شامل وظیفه در امور میدانی و دفتری مصروف کار دولتی بودم، آخرین وظیفه ام در وزارت دفاع به حیث رئیس روابط اجتماعی، پارلمانی و امور عامه در بست تورن جنرال بود.
پرسش :
علت ترک وطن و پیوستن به خیل مهاجرین چه بوده و در کدام سال ناگزیر به ترک وطن شدید و در حال حاضر در کدام کشور زندگی می کنید؟
پاسخ :
همزمان با آمدن طالبان به کابل و سقوط نظام جمهوریت، من در شفاخانه سردار محمد داود خان به خاطر قطع پای چپ ام بستر بودم، سپس به دلیل تداوی پایم که دو مرتبه به کابل قطع شد و همچنین سقوط جمهوریت مجبور به ترک سرزمینم شدم، فعلا در کانادا زندگی می کنم.
پرسش :
جناب عظیمی ، تا بحال چند اثر از شما به زینت چاپ آراسته شده ، لطف نموده نام بگیرید و بفرمایید خوانندگان محترم چگونه میتوانند به این اثار با ارزش دسترسی پیدا کنند؟
پاسخ :
نوشته های پراکنده ای تحت عنوان هرات نقطه های عطف در دو جلد –
خاطره های نبرد علیه ارتش سرخ،
افغانستان،
ریشه درد ها کتاب کوچکی تحلیل اوضاع،
حوت ماه تجلی ایمان،ذکه در واقع اولین کتابی که نوشتم بود،
طالبان چگونه آمدند؟ ،
تهاجم شرق و سیاست های غرب « برنده جایزه مقام نخست تحقیق امنیتی در جشنواره کتاب محمود طرزی ۱۳۸۸کابل وزارت خارجه »
در این سال های دور از میهن یعنی بعد از تسلط طالبان بر کابل؛ کتابی به نام سنگر بانان،هرات در آستانه رهبری کشور،
آرزو های بر باد رفته « زندگی نامه ارکانحرب شهید سهراب عظیمی»
و همچنین کتابی تحقیقی که زیر کار دارم و هنوز به انتخاب نام اش تصمیم نهایی نگرفتم.
فعلن اردوی جمهوریت.
یک تعداد از کتاب هایم را که قبل از دوره اول تسلط طلبان بود فعلن در دسترس ندارم، اما از تعداد دیگری همانند تهاجم شرق، طالبان چگونه آمدند ، سنگر بانانُ هرات در آستانه رهبری کشور و آرزو ی های بر باد رفته پی دی اف آن را خدمت تان تقدیم می کنم، اگر ارزش مروری داشت دوستان از طریق شما میتوانند بدست بیاورند و در صورتیکه بقیه کتاب ها نیز پی دی اف شدُ ، محضر شما می فرستم .
پرسش :
در مورد سرودن شعر میخواهم بدانم که از کدام سال به سرودن آغاز نمودید و در کدام قالب های شعری می سرایید؟
پاسخ :
از شعر نپرسید! سروده هایم همیشه نامش شعر واره و شعر گونه بوده است، با هزار و یک اشکال فنی و….، شاید از سال ۱۳۵۷ آغاز شده باشد، بیشتر تحت تاثیر حضرت علامه سعادت ملوک تابش، به بیانی دقیق تر از مهم ی اساتید این عرصه در شهرم هریوا آموختم.
پرسش :
آیا به جز از سرودن شعر درکار های فرهنگی واجتماعی دیگر در شهر محل سکونت تان فعالیت دارید یا خیر؟
پاسخ :
متاسفانه نخیر! نابلدی و عدم تسلط کافی به زبان، شهر دور افتاده کلگری کانادا، مریضی، مصروفیت و… مرا از استفاده از محضر اندیشمندان دور ساخته است.
پرسش :
شعر را چگونه تعریف میکنید و به نظر شما شاعر خوب کیست و از چه خصوصیاتی میتواند برخوردار باشد؟
پاسخ :
از شعر تعریف های گونا گونی بر مبنای باور ها و سلیقه ها شده است.
سقراط می گوید : شعر الهام آسمانی است، نه مهارت زمینی. نیما یوشیح: شعر را زبان دل خوانده است.
به نظر من «شعر یعنی احساس، تخیل وصدای الهام بخش درونی می باشد. که در توضیح بیشتر آن باید بگویم شعر زبانی که در آن احساس، تخیل، تصویر سازی و آهنگ با وزن مشخص ترکیب می شود و مفهومی ژرف ارایه می دهد.
پرسش :
اشعار کدام شاعران را بیشتر می پسندید؟
پاسخ :
همه سروده ها زیبایی ها و دلنشینی های خود را دارند. من شعرای کلاسیک یا قدیم را زیاد تر دوست دارم: به این شهر واره ام گفته ام.
بنام عشق مرا با غزل به خاک کنید
و لایه های کفن را زبرگ تاک کنید
به روز خاک سپاری ز شعر مولانا
بلند دکلمه و سینه سینه چاک کنید
کلیم و صائب و بیدل و سعدی و حافظ
زهر یکی غزلی بر سرم بساک کنید
به سنگ من بنویسید آن او بودم
به غیر او زمنش هر چه بود پاک کنید
پرسش :
نظر تان در مورد سایت ۲۴ ساعت چیست و از کدام سال به همکاری آغاز نمودید:
پاسخ :
این کار شما باعث افتخار همه ی قلم بدستان، فرهنگیان و پژوهشگران آست.
صادقانه بگویم از فرزندان بشیر بزرگ روحشان شاد ویاد شان گرامی انتظار چنین کار سترکی می رفت، که
باید انجام شود، که شد.
پرسش :
برای جوانان هموطن ما که در دیار غربت زندگی می کنند چه توصیه های دارید؟
پاسخ :
من نیاز دارم پیام جوانان دیارم را بشنوم و آخر عمری بیاموزم. اما گفته اند: اگر تاریخ را نخوانید باید تکرار کنید. امیدوارم ایشان مثل ما تکرار نکنند.
پرسش :
در پایان اگر پیام و یا مطلبی است که نپرسیده باشم لطف نموده بیان کنید.
پاسخ :
می خواهم صمیمانه از خانوادهء نام آشنای بشیر به ویژه جناب شما قیوم جان گرامی و مهدی جان عزیز سپاسگزاری کنم.
بشیر هروی:
جناب آقای عظیمی گرانقدر از اینکه به سؤالاتم پاسخ دادید از لطف شما تشکر و قدردانی نموده ، سعادتمندی و طول عمر با برکت برایتان تمنا دارم.
جناب عظینی گرانقدر از اینکه وقت گرانبهای تانرا در اختیارم گذاشتید تا گفگویی باهم داشته باشیم حهانی سپاس .
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
ملبورن – آسترالیا