۲۴ ساعت

18 ژانویه
۲دیدگاه

غزل عارفانۀ از ابوالمعانی میرزا عبدالقادر “بیدل”

تاریخ نشر دوشنبه  ۲۸ جدی  ۱۳۹۴ – ۱۸ جنوری  ۲۰۱۶ هالند

غزل عارفانۀ از  :ابوالمعانی میرزا عبدالقادر “بیدل”

انتخاب از : سید همایون شاه عالمی

گم کرده‌ام

نور جان در ظلمت آباد بدن گم کرده‌ام

آه ازین یوسف‌ که من در پیرهن ‌گم‌کرده‌ام

چون نم اشکی که از مژگان فرو ریزد به خاک

خویش را در نقش پای خویشتن‌ گم‌ کرده‌ام

از زبان دیگران درد دلم باید شنید

کز ضعیفها چو نی راه سخن‌ گم‌ کرده‌ام

موج دریا در کنارم از تک و پویم مپرس

آنچه من گم کرده‌ام نایافتن گم کرده‌ام

گر عدم حایل نباشد زندگی موهوم نیست

عالمی را در خیال آن دهن گم کرده‌ام

تا کجا یارب نوی دوزد گریبان مرا

چون گل اینجا یک جهان دلق کهن گم کرده‌ام

عمرها شد همچو نال خامه میپیچم به خوابش

پیکر چون رشته‌ای در پیرهن گم کرده‌ام

شوخی پرواز من رنگ بهار نازکیست

چون پر طاووس خود را در چمن‌ گم‌ کرده‌ام

چون نفس از مدعای جست و جو آگه نی‌ام

اینقدر دانم‌ که چیزی هست و من‌ گم‌ کرده‌ام

هیچ جا بیدل سراغ رنگهای رفته نیست

صد نگه چون شمع در هر انجمن‌ گم‌ کرده‌ام

ابوالمعانی میرزا عبدالقادر “بیدل”

 

۲ پاسخ به “غزل عارفانۀ از ابوالمعانی میرزا عبدالقادر “بیدل””

  1. admin گفت:

    درود به جناب عالمی عزیز ، روح ابوالمعانی میرزا عبدالقادر “بیدل” شاد . سروده زیبا را انتخاب نموده اید ، خیلی عالی است . و ذوق تان قابل قدر است. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

  2. عزیزه عنایت گفت:

    انتخاب عالی بود زنده باشند شاعر گرامی محترم سید همایون شاه عالمی .

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما