۲۴ ساعت

05 آوریل
۱۳دیدگاه

دوبیتی ها

تاریخ نشر جمعه  ۵ اپریل ۲۰۱۳ هالند

حسن شاه " فروغ "

حسن شاه ” فروغ “

دوبیتی ها

حسن شاه ” فروغ “

لندن

***

با اشک مرا ز دیده رنگ می آید

خونِ دلَکم سنگی به سنگ می آید

دیشب،همه شب،تپیده دل گفت بمن

یک روز دلی تو هم  بتنگ می آید

******

گفتم بدرد بِرو،بَیک سو بنشین

بالایِ دو دیده و دو ابرو بنشین

هروقت مراد خود بدست آوردم

درخانه ای دشمنانِ بد خو بنشین

******

یاقوت لـبَکی،یارِ بدخشانی من

آرامش روح و هم پریشانی من

بی جامِ لبانِ تو کجا باده خورم

کفرِ سرِ زلفِ  تو  مسلمانی من

******

گفت دیده بدل که خون پروردهٔ تُست

خندید مژه که چشم خون کردهٔ تُست

رُخسارکه سیلِ اشک خرابش بنمود

گفتا که بجوی، آبی آورده ای تُست

******

با تیر و تفنگ خود بلا می جویم

اززاغ وزغن شورو نوا می جویم

خواهیم زاشکِ دیده،دل پاک کنیم

یا از دلِ خویش،خونبها می جویم

*******

از ناله دلم گهی بجوش می آید

چون نی زِ گلو بسی خروش می آید

ازسازو سرودِ ارغنونِ دل من

صد نالهٔ جان گداز بگوش می آید

*******

 ” فروغ “

 

۱۳ پاسخ به “دوبیتی ها”

  1. admin گفت:

    فروغ گرامی ، دوبیتی های زیبا و خواندیست . شما زنده و سلامت باشید.
    مهدی بشیر

  2. فروغ عزیز سلام.
    در روزِ بدات کسِ ترا یار نشد
    ازچوروچپاول کسِ بیکار نشد
    در روی جهان فروغِ کمیابِ ترا
    غیراز دلِ جوهرت خریدار نشد
    با عرض حرمت جوهر.

  3. h.forough گفت:

    ما را که فروغ دل منور باشد
    دل در برِ ما بسان جوهر باش
    ازجوهر دل برای هرکس ندهم
    هرچند که دوست یا برادر باشد
    فروغ

  4. بسته در دامِ آرزو شده دل
    همچوجوهر بگفتگوشده دل
    از فراقِ تو ای فروغ امشب
    غرق درساغر وسبو شده دل
    جوهر.

  5. هر قدر از یار سخن میزنم
    گل به سرِ به چمن میزنم
    قیصۀ هجرانِ ترا ای فروغ
    تا که نفس ماندبتن میزنم
    جوهر

  6. عمریست که روی خط نه یایی
    ای نورِ فروغِ من کجایی
    زنگِ تونکرد گوشِ دل کر
    این رنگ چرا؟ توبیوفایی
    جوهر

  7. هرقدر از یار سخن میزنم
    گل بسرِگل بچمن میزنم
    قیصۀ هجرانِ ترا ای فروغ
    بیتوبه هرزاغ وزغن میزنم
    چوهر

  8. مریضِ بسترِ غم گشته ام من
    شریکِ درد وماتم گشته ام من
    اگر یک روزِ دیگر بی تو باشم
    بدان بامرگ همدم گشته ام من
    جوهر

  9. مرا از خانه این دل کرده بیرون
    به صحرا میروم مانندِ مجنون
    نمی دانم ( فروغِ ) من کجایی
    دلم، همراۀ من گشته جگرخون
    جوهر.

  10. ترا از داستانِ دل چه گویم
    حدیثِ ونالۀ بلبل چه گویم
    سراغِ من اجل آمد عزیزم
    دگر ازخانه ومنزل چه گویم
    جوهر.

  11. من این قیصه بپایان میرسانم
    به گوشِ جوهر جان میرسانم
    اگر بارِ دیگر سویم نیایی
    فروغت را به گریان میرسانم
    با عرض حرمت جوهرِ بیچارۀ شما.

  12. شهلا ولیزاده گفت:

    آقایان ارجمند،همه زیبا!!!

  13. قیوم بشیر گفت:

    درود بر دوستان فرهیخته و شاعران گرانقدر جناب فروغ عزیز و جناب جوهر گرانمای ، مؤفق باشید!

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما