۲۴ ساعت

27 سپتامبر
۱ دیدگاه

سکوت شب

تاریخ نشر پنجشنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۲ هالند

 این شعر در سال ۱۳۶۱خورشیدی سروده شده است؛ اما هنوز که هنوز است، شب را پایانی نیست و قایق دل در چنگ امواج توفانهای وحشی گرفتار است. بیجا نخواهد بود اگر احساس آن زمان را بار دیگر لمس نماییم.

رسول پویان

۷ / ۲ / ۱۳۶۱

رسول پویان

رسول پویان

سکوت شب

****

پرندگان لطیف افکار،

در پرنیان چین چین مغز،

بسان کبوتران سرگردان،

پرواز می کنند.

و از زیر خیمه سیاه شب،

سکوت را می نگرند .

نسیم ملایم،

آرام آرام،

بر سیمای امواج خاطره ها،

بوسه می زند.

ستارگان زیبا،

بی آزار و پر تمکین،

چونان  ماهیان سپید،

در اقیانوس بی پایان شب،

غوطه ورند .

بید مجنون مرموز و سحر انگیز،

طبیعت زیبا را نظاره می کند-

وزلف سبزینه را،

چون:

 لیلا بردوش ریخته است.

بلبلان آبی،

در جوبیار مجاور خانه ما،

مستانه می خوانند-

و با زندگی، عشق می ورزند.

آه!

قطره های اشک حسرت،

در دریای دیدگانم،

بسان مرغابیان بسمل،

در خویش می غلطند-

و گاهگاهی با چکش خود،

سکوت را می شکنند.

شاید!

تنها منم،

که با جوشش افکار،

در پاسخ زندگی،

 قطره اشکی می ریزم-

و با قایق دل،

در موجخیز رویا ها،

منتظر توفانم.

رسول پویان

 

یک پاسخ به “سکوت شب”

  1. شريف حكيم گفت:

    با قایق دل در موج خیز رویا ها منتظر طوفانم
    بسیار زیبا و دلنشین

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما