رباعیات گونهِ تازه
تاریخ نشر: شنبه ۲۲ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۳ خورشیدی – ۱۱ می ۲۰۲۴ میلادی – ملبورن – آسترالیا
رباعیات گونهِ تازه
پیوسته مرا به خود چنان می خواند
از میل درون و ، ناله ام می داند
هرگاه که شویم ز صد هزار دَر نامید
در کرسیِ درب عزت اش ، بنشاند
تو زر بِفشان ، چنانکه هستی زرغون
از خاک شدی زاده و در خاک مدفون
زر مایهء عمرِ تو ، سخن می باشد
فرصت مده از دست ، نویسان اکنون
زرغون نَفَست گهی چنان تنگ شود
شرازهء عمرِ تو ، ب ه صد رنگ شود
غافل منشین ، بسجده می باید بود
ورنه دل تو ، به مثل آن سنگ شود
زرغون توشکربِکن که بشکسته دل ات
آزرده مباش ، چنان که وارسته دل ات
بی کبر و ریا ، رسی به فضل و کرمش
طی کن تو به اوجِ ، آن رضا منزل ات
عیش و طربِ ، دو روزه مغرور نکند
از عشق و ، حقیقتِ خدا دور نکند
زیرا که بقا ندارد ، این دهرِ غریب
شیطان نزند زخم ، ترا و ناسور نکند
این شامِ سیاه و جهل ، گذشتن دارد
چون شیشهء عمر تو ، شکستن دارد
هر چیز که بینی آخرش در گذر است
آخر همه پیوند ، گسستن دارد
با عشق بِمان ، زنده و با عشق نواز
در عشق بِمیر و ، با همه عشق بِساز
بنیاد و سرشت ما ، همه عشق بوّد
با عشق بِسوز و ، با همان جلوه گداز
غافل منشین به لحظه از عشق خدا
بعدش به رسول و ، جمله ای انبیا
عشقِ پدر و مادر و ، همسر میهن
این است ترا ، وارثِ نیکی و جزا
الحاج محمد ابراهیم زرغون
روز جمعه دهم می ۲۰۲۴
اسلو – ناروی
جناب استاد زرغون گرامی قلم زیبای تان را می ستایم ، در امان پروردگار مهربان باشید.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی
منم ممنونِ مهر و ، احترام ات
به عشق و عاطفه دادی پیام ات
مداوم ، ساغرِ ایلفت بدادی
بشیرا ! ذکر تو گویم به نام ات
در امان پروردگار باشید جناب استاد زرغون عزیز.