بوی تبر
تاریخ نشر سه شنبه هشتم عقرب ۱۳۹۷ – ۳۰ اکتوبر ۲۰۱۸– هالند
محترم نورالله وثوق
..
خوابیم وهمان خرمنِ خروارِ خبرها
زوراست و زر وزمزمه ی سوز جگرها
افسوس که از غیرت ما رفته به غارت
آن خنجرِ خونریزِ درآویزِ کمرها
حقا که ازین باغِ ثمر خیز نیاید
جز بویِ شرربارِ پُر از کینِ تبرها
تسلیم پُراز رنگِ هوسبازی خویشیم
دیگر خبری نیست ازان مردِ خطر ها
همسایه نشیینِ گذر طعنه وکینیم
از هرطرفی می رسد آوازِ تَشَرها
…
درسینه ی مرد وزنِ این کوچه ندیدم
جز نشتر خونریز و به جز نیشِ حَجَرها
تحلیلِ من این است که نوش جگرِ ماست
زهری که شده حل؛ تهِ نوشابِ شکرها
…
نورالله وثوق
……
چهارشنبه ۰۶ آبان ۱۳۹۴ – ۱۱:۱۴
..
پانوشت
حَجَر: سنگ
درود به دوست گرامی جناب آقای نورالله وثوق ، باز هم مانند همیشه سروده عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر