لبخند ماهرانه
تاریخ نشر یکشنبه ۱۱ دلو ۱۳۹۴ – ۳۱ جنوری ۲۰۱۶ هالند
لبخند
فی البدیهه به استقبال اشعار ناب
قیوم بشیر “هروی ” ظفر وعزیزی
الحاج محمد ابراهیم حبیب زی
ژنیوا سویس
لبخند ماهرانه
زیبـا ســروده ای چو گـفـتی مسـافـرم
خنـدیده گو که در شهر الطاف وافـرم
مشـتی بخاطر ســفـر میـرونـد به دور
صدهاغـرق شـدند که من خود ناظرم
گرچه میان عزیزان و دوسـتان خـود
مرد پاک طینت وخوشـخوی و نادرم
اما درین سـفر که مـرا باز کشـیده اند
درکارخـانه چواسپک تازی یا قا طرم
درلپ و جپ فیشن ودرشن وخنـده ها
دربیـن همرکاب وعزیزان من فاخرم
اما اشک تنـهـائی من کس نـدیده است
ازدوری وطن اشک به دامن مسـافرم
حبیب صبح ظفرشام من وخنده ام جدا
بشیر و عزیزی بدانند که من شـاکرم.
الحاج محمد ابراهیم حبیب زی
تشکر از جناب آقای الحاج محمد ابراهیم حبیب زی ، سروده زیبا و عالیست. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر
درود بر جناب حبیب زی گرامی ، از سروده زیبای تان جهانی سپاس ، قلم تان شگوفا و طبع تان را رسا می طلبم.
با سپاس
قیوم بشیر « هروی »