۲۴ ساعت

11 آگوست
۲دیدگاه

اشک فقیر

تاریخ نشر پنجشنبه  ۲۰ اسد ۱۴۰۱– ۱۱ آگست  ۲۰۲۲ هالند

من دشمنی از حد فزون انسان به انسان دیده ام
نه اینقدر وحشت‌گری حیوان به حیوان دیده ام
نه مهر و نه هم عاطفه نه شیوه‌ی مردانگی
مانده چنین در مُلک ما مردم پریشان دیده ام
ای روزگذار دل‌ شکن وی خصم دون سنگم مزن
بس کن ستم را بهر من رنج فراوان دیده ام
داستان چه گویم از وطن از درد و از رنج و محن
مردم پریشان و غمین با چشم گریان دیده ام
مال یتیمان برده شده در روز روشن بی حراس
هرچند در هر گوشه‌ی ایستاده دربان دیده ام
نه درس و نه هم مکتبی نه کار و بار و نه معاش
اشک فقیر از گشنگی دامن به دامان دیده ام
محمد اسحاق ثنا
ونکوور – کانادا
۱۰ آگست ۲۰۲۲
 

۲ پاسخ به “اشک فقیر”

  1. admin گفت:

    داستان چه گویم از وطن از درد و از رنج و محن
    مردم پریشان و غمین با چشم گریان دیده ام
    مال یتیمان برده شده در روز روشن بی حراس
    هرچند در هر گوشه‌ی ایستاده دربان دیده ام
    خیلی عالی و مملو از احساس. درود به استاد محترم جناب محمد اسحاق ثنا. مهدی بشیر

  2. قیوم بشیر هروی گفت:

    استاد بزرگوار حقایق عینی جامعه را با زیبایی بیان نمودید ، درود ومهر نثار تان باد.
    باعرض حرمت
    قیوم بشیر هروی
    ملبورن – آسترالیا

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما