۲۴ ساعت

14 مارس
۸دیدگاه

از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی

تاریخ  نشر یکشنبه  ۲۴ حوت  ۱۳۹۹ – ۱۴ مارچ ۲۰۲۱ هالند 

حکایت ۲۹۹

تا  تو   در  بند  قلیه  و نانی

کی رسی در بهشت رحمانی

« اوحدی »

خرج مطبخ

مأمورن مخفی عمر بی عبدالعزیز (رض) باو اطلاع دادند که خرج مطبخ مسلمه بن عبدالملک ، در هر روز بالغ بر یک هزار درهم است !

خلیفه را ازین خبر تعجب دست داد و به مسلمه پیام فرستاد که فردا نزد من بیا که طعام چاشت را با یکدیگر صرف کنیم.

روز دیگر مسلمه بخدمت آمد ولی خلیفه سفارش کرده بود که اول یک مقدار کافی از آشی که از عدس و پیاز و روغن زیتون پخته بودند بیاورند و بعد از چند د قیقه از نواع خوردنی ها که ترتیب داده بودند حاضر نمایند. ضمنآ مسلمه را آنقدر بحرف گرفت که گرسنگی بروی غلبه نمود و سپاس باشارهء وی طعام را که همان آش عدس بود حاضر کردند.

مسلمه چون بسیار گرسنه شده بود تا حدی که میتوانست از آن آش خورد بطوریکه دیگر گنجایش طعام دیگر باقی نماند. در آنوقت انواع و اقسام خوردنیها را حاضر کردند ولی مسلمه که اشتها نداشت از خوردن امتناع نمود.

خلیفه پرسید :

ای مسلمه چرا غذا نمیخوری؟

مسلمه پاسخ داد :

من سیر شده ام !

خلیفه گفت :

سبحان الله ، تو از این آشی که اگر یک درهم بمصرف مصالح آن برسد ده نفر سیر میشوند ، اینطور سیر شده ای که رغبت و اشتها باین طعامهای نفیس در تو باقی نمانده است ، پس چرا هر روز یکهزار در هم صرف مطبح میکنی ؟ ای مسلمه از خدا بترس و خود را در زمرهءمسرفان داخل مکن و مالی را که در آشپزخانه صرف مینمائید به محتاجان و گرسنگان عطا کن ، در این صورت برضای باری تعالی نزدیکتر است !

مسلمه متنبه شد ، عهد کرد که از آنوقت ببعد فرمان خلیفه را بکار برد و از اسراف خود داری نماید !

ادامه دارد …

 

۸ پاسخ به “از هزار و یک حکایت ادبی و تاریخی”

  1. admin گفت:

    روح پدر گرامی ما استاد بشیر هروی شاد و یادش گرامی ، باز هم حکایت عالیست . ای کاش ارگنشینان  و سپیدار ها هم این قسمت را مطالعه و از اسراف خود داری میکردند . تشکر از برادر عزیزم قیوم بشیر هروی که آنرا به اختیار سایت ۲۴ ساعت و خواننده گان آن گذاشت. مهدی بشیر

  2. عبدالهادی رهنما گفت:

    روح استاد فرزانه و بزرگوار جاودانه شاد .

  3. حسن فروغ گفت:

    روح استاد مرحوم شاد باشدو جایش بهشت برین باد

  4. برهان الدین سعیدی گفت:

    دوست بزرگوار و دانشمند محترم مهدی « بشیر » صاحب !
    حکایت شماره « ۲۹۹ » بنام خرج مطبخ ! دانشمند فرزانه شاد روان استاد علی اصغر « بشیر هروی » صاحب گنچینه فرهنگی وطن ؛ را خواندم و از آن پند گرفتم.
    رب العالمین بهشت فردوس را نصیب استاد بزرگوار بگرداند و برای شما دوست معظم و فامیل محترم ؛ صحت، طول عمر ، اجر جزیل و خیر و برکت نصیب کند .
    بااحترام
    برهان الدین « سعیدی»
    http://www.said-afghani.org/seite-makalat/ustad-bashir-herawi-25.09.2011/hakaeate-%20299-15.03.2021%20Bashir%20Herawi.pdf

  5. admin گفت:

    تشکر از دوست و برادر دانشمند جناب آقای برهان الدین سعید ی و نشر حکایت ۲۹۹ در ارگان نشراتی صلح و تفاهم مولانا سعید افغانی . روح زنده یاد داکتر سعید افغانی شاد وجنتها نصیبش . از دوستان گرامی تقاضا میکنم که با کلیک کردن لینک بالا علاوه از این حکایت دهها مطالب آموزنده دیگر را هم مطالعه نمایند . مهدی بشیر

  6. همایون عالمی گفت:

    روح استاد بزرگ شاد و یاد شان همیشه گرامی باد ، ممنون جناب مهدی بشیر از نشر مضامین پدر بزرگوار تان که همگی مستفید میشوند

  7. عبدالجبار توکل گفت:

    روان پاک استاد سخن علامه علی اصغر بشیر پدر بزرگوار شما شاد ، یاد شان جاودانه گرامی و عمر شما دراز باد.

  8. زهره(صابر هروی ) گفت:

    روان بزرگ‌مرد تاریخ شاعر نامور سرزمین مان جناب علی اصغر بشیر هروی باعظمت خشنود و یاد های پربار شان گرامی باد !

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما