خونین جگر
تاریخ نشر سه شنبه هفتم عقرب ۱۳۹۸ – ۲۹ اکتوبر ۲۰۱۹ هالند
خونین جگر
آن یار که مرا از نظر انداخت کجا شد
پا مالِ غم و درد و بلا ساخت کجا شد
شوخی که دلم برده به من باز نیاورد
خونین جگرم کرد و نه پرداخت کجا شد
جانان من از خانه ای دل رفت به یک بار
افسوس کزین خانه برون تاخت کجا شد
خورشیدِ شب افروزِ دلم بود در عالم
کز مهر به سرم روشنی ننواخت کجا شد
شاخ گل عیشم که زمان برده به یغما
کآن باغِ امیدم رنگِ رخ باخت کجا شد
چون عمر مرا رفت و دگر شادی ندیدم
عشرت به منش باری نه پرداخت کجا شد
بتی که چو پروانه به گردِ گلِ رویش
چون شمع مرا سوخت و بگداخت کجا شد
# سیدجلال علی یار ( ملبورن استرالیا )
۲۳/۱۰/۱۹
درود به برادر بزرگوار و استاد گرامی جناب آقای سید جلال علی یار ،تشکر از سروده زیبا و مملو از احساس تان . واقعا متاثر کننده بود . خداوند شما را همیشه زنده و سلامت داشته باشد. مهدی بشیر
جناب آقای بشیر بزرگوار را درود بی پایان تقدیم باد باز هم منت گذاشتید و مرا مدیون ساختید از شما فرهیخته و ادیب بزرگوار قلبٱ سپاسگزارم زحمت و کوشش زیاد به خرچ داده اید و خیلی زیبا تزئین و زینت آرایی نموده اید و این حقیر را افتخار بخشیدید خداوند متعال شما را صحت داشته و عافیت نصیب فرماید شاد و سرفراز باشید.
جناب علی یار گرانقدر ضمن آرزوی سرفرازی و کامگار ی شما ، قلم زیبای تان را می ستایم . زیبا سرودید ، اما حزین ودردناک.
باعرض حرمت
قیوم بشیر هروی