۲۴ ساعت

14 دسامبر
۲دیدگاه

هویت گمشدهء ما فصل چهارم

تاریخ نشر جمعه  ۲۳  قوس  ۱۳۹۷ –  ۱۴ دسامبر  ۲۰۱۸–  هالند

هویت گمشدهء ما
شهر ها و حصار های افغانستان (۱۶)
فصل چهارم

نوشتۀ : محترم استاد شاه محمود محمود

هرات سرزمین علم و فرهنگ و اندیشه

لهراسب نهاده است هری را بنیاد
گشتا سب برو بنای دیگر بنهاد
بهمن پس از آن عمارتی دیگر کرد
اسکندر رو میش همه داد بداد

مقدمه :
ولایت هرات در شمال غرب افغانستان هم مرز با دو کشور ایران در غرب و ترکمنستان در شمال با موقعیت استراتیژیک قرار دارد. و با ولایات بادغیس ، غور و فراه همجوار میباشد .

هرات قبل از میلاد مسیح مورد تهاجم ارتش های هخامنشی کوروش و داریوش و بعداً با هجوم اسکندر مقدونی قرار گرفت. پس از آن تحت سلطه اعراب مسلمان قرار گرفت، هرات یکی از ارزشمند ترین و پردرآمدترین خطه برای خلافت عباسیان بود تا زمانی که به مرکز حاکمان خراسان رسیده ودرنهایت تحت اداره امپراطوری غزنویان، سلجوقیان، غوریان ، مغول ها، کُرَتْ ها، تیموریان و مدتی زیر سلطه صفویان و نادرافشار قرار گرفت .
راه مشهور ابریشم در طول قرون وسطی ، هرات را مرکز تقابل فرهنگ ها و اقوام و طوایف و ادیان نموده و آنرا یکی از شهر های مطرح بارآورده بود.
دیده میشود که پیشینه تاریخی هرات به قرون‌ قبل از میلاد مسیح می‌رسد، پس از ظهور اسلام به عنوان یکی از شهرهای اساسی و متبارز در شگوفایی مدنیت اسلامی نقش محوری داشت و هم اکنون نیز از مهم‌ ترین شهرهای افغانستان محسوب می‌شود.
برای رهیابی این همه برجستگی ها؛ ناگزیر اوراق متون تاریخ و منابع جغرافیایی را ورق زد. از همه بیشتر اولین کتاب جغرافیایی به زبان دری – فارسی « حدود العالم من المشرق و المغرب » از نویسنده نامعلوم غرجستانی است . تاریخ بیهقی از حسین بیهقی ، تاریخ گزیده و نزهته القلوب از حمدالله مستوفی ، صوره الارض از ابن حوقل ، مسالک و الممالک از اصطخری ، تاریخ نامه هرات از سیفی هروی ، روضات الجنات فی اوصاف مدینه الهرات از معین الدین محمد اسفزاری ، معجم البلدان یعقوب حموی ، البلدان از احمد بن اسحق یعقوبی و چند تای دیگر .
خوشبختانه ولایت هرات با داشتن فرهنگیان دلسوز و با دانش چندین جلد کتاب از جمله آثارهرات از خلیل الله خلیلی ،هرات در دوره تیموری از پوهاند سرورهمایون، شگوفایی هرات در عصر تیموریان از عبدالحکیم طبیبی، هرات نامه از فکری سلجوقی، آبدات نفیسه هرات از سرورگویا اعتمادی و دهها مقاله جغرافیایی و تاریخی و فرهنگی در مجلات آریانا ، هرات باستان و مجله هرات به میراث گذاشته اند.
در یکی از اثار فوق هرات را یکی از شهر های بسیار قدیم میداند که در زمان اوستا وجود داشته . در باره ٔ چگونگی پیدایش آن ۹ داستان بیان شده که هرچند باور نکردنی نیست، اما روی همرفته باستانی بودن شهر هرات را مدلل می سازد. و میتوان گفت که شهر هرات برعلاوه موقعیت جغرافیایی و استراتیژیکی ، به واسطهٔ اقلیم ملایم و داشتن آب و هوای خوب ، از آغاز بنیاد مورد اهتمام مردم و جهان کشایان بوده است . فریر نویسنده انگلیسی در همین مورد می نویسد که : با این وضع دلفریب که هرات دارد، بایستی همواره توجه پادشاهان را جلب نموده باشد. هیچ شهر در ان حدود به اندازهٔ هرات اهمیت نظامی و تجارتی ندارد. زمین آن حاصلخیز و با برکت می باشد.
به بهانه اختتام این مقدمه کافی است زیبایی و بزرگی هرات را با یک متن تاریخی بسنده نمایم .
در نزهه القلوب اثر حمدالله مستوفی آمده‌ است : « هرات هوایی در غایت نیکویی و درستی دارد، و پیوسته در تابستان شمال وزد و در خوشی آن گفته‌اند: اگر در سرزمینی؛ خاک اصفهان و باد هرات و آب خوارزم گرد آیند مرگ در آنجا بسیار کم است … در این شهر در حین حکومت ملکان غور دوازده هزار دکان آبادان بوده و شش هزار حمام و کاروانسرا و طاحونه و سیصد و پنجاه و نه مدرسه و خانقاه و آتش‌ خانه و چهارصد و چهل و چهار هزار خانه مردم‌ نشین بوده‌است … مردم آنجا (هرات) سلاح‌ ورز و جنگی و عیارپیشه باشند و سنی مذهب اند و در آنجا قلعه‌ ای محکم است و آن را شمیرم خوانند. بر دو فرسنگی شهر بر کوه آتشخانه‌ای بوده‌است که آن را ارشک گفته‌ اند؛ و این زمان قلعهٔ امکلجه می‌گویند و مابین آتشکده و شهر، کنیسهٔ نصاری بوده‌است و از مزار کبار اولیا و علما تربت شیخ عبدالله انصاری معروف به پیری هری و خواجه محمد ابو الولید و امام فخرالدین رازی است و در حق خوشی هرات گفته اند :

گرکسی پرسند ترا کز شهر ها خوشتر کدام
ار جواب راست خواهی گفتن او را گوهری
این جهان را همچو دریا دان خراسان را صدف
در میان این صدف شهر هری چون گوهری ». (۱)

علل چگونگی نامگذاری هرات :
شهر هرات که با مهاجرت آریایی‌ها وارد تاریخ شده است و با نام‌های هری، اری، اریه، آریا، هریو و هریوه؛ خوانده شده به دلایل موقعیت جغرافیایی و خاص خویش بر سر چهار راه ارتباطی شرق-غرب و شمال – جنوب و همچنین به خاطر آب فراوانی که داشته از همان آغاز مورد توجه انسان‌های جویای بقا بوده است.
در کتاب اوستا از شهر هرات به نام هریوا یاد شده وبراساس اسناد تاریخی هرات از جمله ولایات شانرده گانه آریایی بوده است مرحوم کهزاد در تاریخ افغانستان هرات را ششمین قطعه زمین اعلای اوستا یعنی (هرای وه ) و هری یاهمان حوزه هریرود یا ولایت هرات دانسته است (۲)
بناً هرات یک شهر باستانی است که با نام هریوا Hairava اوستایی و ارتوکوانا Artocoana در منابع یونانی نامیده شده است .
در کتیبه داریوش (هریو ) تحریر گردیده و ممکن است که ( هریو‌) هم به مرور ایام از آریانا منحرف شده باشد چه این ولایت بنام (آریه) یا (آریانه) گفته شد . همچنان در زمان ساسانیان در سنگ‌ نبشته‌ ای در یکی از آتشکده های زردشت واقع در نقش رستم این شهر یکبار دیگر با همان نام (هریو) یاد شده است. که در دورهٔ ساسانی از مراکز مهم نظامی و منطقه مرزی در مقابله با هیاطله بوده است .
برخی می نویسند که سکندر مقدونی هرات را بنام قدیمی آن ( ارتا کوانا ) خوانده، آریان مؤرخ یونانی نویسنده کتاب « لشکر کشی های اسکندر»؛ آرتا کوان یا ( ارتاکان) که به معنی شهر شاهی مردم آریه است می نویسد (۳)
مؤرخ دیگری با همین عبارت آرتا کوانا یا ارتا کاتا را شهر شاهی مردم آریه، در جوار شهر حالیهٔ هرات میداند. و اضافه میکند که ارتا کوانا مرکز و نشیمنگاه حکمران ولایت هرات است . اسکندر آنرا شهر مستحکمی یافت و آرتا کوانا خواند . این شهر شاهی در جای ارگ فعلی هرات بوده که پسانها بنام قلعه ٔ اختیارالدین شهرت یافت و در عصر ملک فخرالدین کُرَتْ بنا یافته است .(۴)
درجغرافیایی بطلیموس برعلاوه ارتا کاتا اسم ازآریا میتروپولیس نامبرده شده است .
فریه فرانسوی که مدتی را درهرات به سر برده می نویسد که این دوشهر یکی باید ادامه دیگری باشد، به این معنی که ارتا کوانا را شهروآریا میتروپولیس را قصبه [ ییلاق ] تلقی کرده که رد آن شهزادگان اریا ؛ ماه های تابستان را میگذراندند. (۵)
اما هری یا آری یا آریا چگونه به هرات تغییر یافت . گویند بعد از آنکه هرات بدست مهاجمان اعراب مسلمان فتح شد آریا را به هری مبدل نمودند چنانچه درآغازهری ‌را ( هرای ) تلفظ نموده و اخیراً حرف ( ی ) را به ( هـ ) مبدل نموده ( هراه ) و (هـ ) را (ه) تبدیل و ( هراه ) خواندند و اکنون اکثراً یا کلاً هراه را هرات مینویسند .(۶)‌
روی همین منظور مؤلف حدود العالم من المشرق و المغرب در زمان فریغونیان درغرجستان همان نام ( هری ) را در چندین جای به کار برده است . و می نویسد که : هری شهر بزرگ است و شهرستان وی سخت استوارست …. از این که یکی از مآخذ حدود العالم همان کتاب جغرافیایی تاریخی (مسالک و ممالک) اصطخری است ، اخیرالذکر همچنان هرات را به نام هری به کار برده است و درپهلوی آن مقدسی نیز دراحسن التقاسیم نام هری را برای هرات به کار برده است.(۷)
اما در زمان غزنویان در اسناد تاریخی ؛ از جمله تاریخ بیهقی حدود هزار سال و اندی قبل نام هرات معمول شده بود و مینویسد که : از خواجه عبدالله انصاری منقول است که : محمد سگرف گفت که : دوسال پیش از این سبکتگین پدر سلطان محمود بهرات آمده ، یکی از لشکریان وی از شخصی روستایی خروار کاهی خرید و همه بها بدو داد و وی را بنواخت و گفت : چون کاه آوردی بسوی ما آور . (۸) دیده میشود از این پس نام هرات بین مردم معمول و مرسوم گردیده بود.

زیرنویسها :

ادامه دارد
هرات در منابع جغرافیایی و تاریخی :

 

۲ پاسخ به “هویت گمشدهء ما فصل چهارم”

  1. admin گفت:

    درود به برادر بزرگوار و دوست دانشمند جناب محترم آقای شاه محمود محمود ، تشکر از معلومات عالی تان در مورد هرات یا نگین آسیا و دومین شهر بزرگ کشور ما افغانستان. مقاله جالب و خواندنیست . امیدوارم عزیزان ما با مطالعه آن از معلومات آن مستفید شوند. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

    • برادر عزیز محمد مهدی جان بشیر الهی شکر دوباره شما را می بینم ارزومندم به کلی بهبود یافته باشید . زحمات شما برای مدیریت سایت وزین ۲۴ ساعت ستودنی است واقعاً به درایت و بزرگواری تان ارج میگزارم . خوشحالم که فصل چهارم ب هویت گمشده ما با انگشتان پرتلاش تان در صفحه زیبای تان رنگ آمیزی گردید و زمینه خوانش آن برای دوستان و هموطنان ما که در ف ب همراه با من نیستند میسر میگردد. دست تان درد نکند مهربانی ها و زحمات تان را مدیویم .

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما