۲۴ ساعت

جنگ روانی و عملیاتهای پنهانی:

تاریخ  نشر چهار شنبه  ۱۶ حمل  ۱۳۹۶ –  پنجم  اپریل  ۲۰۱۷  –  هالند

جنگ روانی وعملیاتهای پنهانی:

بخش اول

نوشته : محترم در محمد وفا کیش

عده از کشورهای حامی گروه های هراس افگن، غرض توجهه  مجموع اقدامات شان علیه وطن ما، نه تنها با ارسال سلاح و اجیران جنگی و عملیاتهای مخفی، هموطنان بی گناه ما را در شهرها و روستاهای افغانستان به خاک و خون میکشند، بلکه همزمان به  آن جنگ مخوف روانی را با توصل به وسایل مختلف به پیش میبرند.

      سوال اینجاست، مردمی که  طی تاریخ پر از فراز و نشیب شان درمقابله رویاروی با بزرگترین ومخوف ترین استیلاگران کهن و سوپر پاورهای نوین  بزرگترین حماسه  های آزادیخواهی و وطندوستی را به نام خویش ثبت کرده اند، چرا درعرصه سیاسی و فرهنگی آسیب پذیربوده و هستند؟

     جهت پاسخ به این سوال من نمیخواهم ذهن انسان امروز جامعه ما را که به آفت خیلی سهمگین تر و مخوف تراز آفت  یک جنگ رویا روی مواجه است، محض به لالایی  خوب شمشیر کشیدن، قهرمانانه برسپاه متجاوز تاختن و جانانه جان سپردن مصروف سازم، بلکه میخواهم توجه هموطنانم را در شرایط آزادی بیان و تعدد چشگیر رسانه ها ی تصویری، صوتی، نوشتاری و شبکه های اجتماعی که در عرصه اطلاع رسانی، فعالیت تنویری و فرهنگی در کشور  سهم و نقش قابل لمس داشته اند به این واقعیت جلب نمایم که اکنون مردم کشور ما با یک نبرد دیگر که عاری از آواز بم، توپ و مسلسل است ولی برای مردم کشور ما تباه کننده تر از نبرد مستقیم با دشمنان است جلب نمایم و آ ن جنگ روانی وعملیاتهای پنهانی است که باعث شده است دشمنانی را که مردم ما از درب  رانده و میرانند با اثر گذاری ویران کننده تر از پیش از پنجره داخل گردیده و میکوشند کشور ما را به فقدان حیات معنوی مواجه سازند و بدینوسیله وحدت معنوی و فرهنگی اقوام کشور را متزلزل

نموده زمینه را برای اشاعه مفکوره های نادرست،  افراط گرایی، خیالبافی و تحریف حقایق به وجود آورند.

    بناء برای اثبات این ادعا ضرور مینماید تا بر پاره یی از عوامل و دلایل  جنگ روانی اشارتی داشته باشیم:

     با پیاده شدن قوای نظامی شوروى به خاک افغانستان در سال ۱۹۷۹م. کارتررییس جمهور وقت امریکا اولین فرمان را برای کمک پنهانی به مخالفان دولت افغانستان صادر نمود.  

     چنانکه ز. برژنسکی مشاور امنیتی کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری کارتر طی مصاحبه با روزنامه نوول ابزرور گفته بود: 

   « این عملیات پنهانی، یک ایده عالی بود. نتیجه آن این شد که روسها در دام افغانستان افتادند.  روزیکه روسها رسمأ از مرز افغانستان گذشتند، من به پریزدنت کارترنوشتم : ما حالا فرصت آنرا داریم آن جنگی را برشوروی تحمیل کنیم که در ویتنام به ما تحمیل شد.  در حقیقت مسکومیبایست درطول تقریبأ ده سال، جنگ تحمل ناپذیری را برای دفاع از دولت افغانستان پیش می برد، جنگی که سرانجام ضعف روحیه و در نتیجه فروپاشی امپراطوری شوروی راهمراآورد. »

    طی دهه ۱۹۸۰م. ایالات متحده به دستور ریگان و سازمان سیا نه تنها ملیاردها دالر اسلحه در اختیار اسامه بن لادن گذاشت، بلکه او و افرادش را در استفاده از راکتهای ستنگر برای سقوط دادن طیارات افغانستان و شوروی آموزش داد و هزاران بنیادگرافراطی عراقی، اردنی، کرد، الجزایری، مصری، ترک، سودانی وغیره را به افغانستان منتقل نمود.

سازمان دهی و سوق گروه های وابسطه به  تشکلات اسلامی که بعد از ۲۶سرطان ۱۳۵۲آغاز شده بود با پیروزی ۷ثور۱۳۵۷به خصوص بعداز۶ جدی ۱۳۵۸   فرصت گسترده تری را به حکام نظامی و سازمان جاسوسی پاکستان ( آی اس آی ) برای تداوم عملیات مخفی غرض نا بودی افغانستان فراهم آورد واین آرمان جنرال ضیاءالحق : « افغانستان را باید آهسته آهسته به آتش کشید. » همزمان باکشانیده شدن مساعدتهای نظامی، استخباراتی و اقتصادی عده یی از کشورهای غربی و سایرمتحدین آنها به پاکستان واز طریق آن به مخالفان دولت افغانستان به منصه اجرا در آورد.    

 طوریکه  دگروال محمد یوسف یکی از مهره های اساسی ( آی اس  آی ) جهت پیشبرد عملیات مخفی علیه افغانستان، در اثرش به عنوان تلک خرس نوشته است :  «  ستراتیژی ما در جهت منهدم ساختن کابل دارای سه جنبه بود، یعنی منفصل و بی نیرو ساختن کابل، بهلاکت رساندن شورویها و کمونیستهای افغانی و بالآخره حملات راکتی برآن .

       الف – من در حصه خود مرتبأ سعی می ورزیدم تا حملات همآهنگی را سازمان دهم که به موجب آن همه راه های اکمالاتی کابل و یا هرآنچه از بیرون  وارد میشود، تقطیع و مسدود باقی بماند. چنین حملات بصورت کمین گیریها در برابرآن کاروانهاییکه به کابل میرسید، منفجر ساختن بندهای آب بخاطر بروز قلت آن و یا از بین بردن شبکه های برق آن شهر به راه انداخته میشد.

       ب  – طرق دومی که همواره به آن تأکید می ورزیدم همانابه قتل رساندن شورویها،عمال خاد و ماموران ارشد دولتی وهمچنین تخریب نمودن دفاتر و ساختمانهای آن درکابل. . . تا کار گذاشتن بمب در کدام اداره مهم دولتی را در برداشت .

      ج – طرق سومی استیصال و زدن کابل همانابا حملات وقفه یی راکتهای دوربرد بود. . . ) – محمد یوسف. تلک خرس. اقتباس از اثر جهادفی سبیل الله محترم محمد عالم افتخار.

       همزمان با اقدامات علنی ومخفی نظامی واستخباراتی،  افغانستان دراین موقع به صحنه داغ جنگ سرد مبدل شده بود، عده از کشورهای غربی غرض توجهه  مجموع اقدامات شان، برای از پا درآوردن ابر قدرت شوروی، نه تنها با ارسال سلاح و اجیران جنگی و به کاربرد آن مطابق پلان ( آی اس آی ) پاکستان  شهرها و روستاهای افغانستان را به خاک و خون میکشیدند، بلکه همزمان به  آن جنگ مخوف روانی را با توصل به وسایل مختلف به پیش میبردند.

   لذا برای آگهی از جنگ روانی،اهداف و شیوه های آن در گذشته و شکل ومحتوای آن درحال حاضردر این بخش یاد آوری مینمایم که: جنگ روانی به هدف متبارز ساختن پیروزیهای خود و پایین آوردن مورال دشمن، ریشه درسده های پشین دارد.  

  چنانکه در سال (۱۲۹۶  ق م ) رامسس دوم فرعون مصر، پس از نبرد با هیتتها، خود را  پیروز اعلام و به افتخارآن عابده پیروزی را اعمار کرد و از رعایا، شعرا و دانشمندان خواست تا اشعار، سروده ها وهدایایی را به این عابده تقدیم بدارند.

  حقایق مربوط به این پیروزی الی۳۰۰۰سال مکتوم ماند تا بالآخره در پایان قرن نزده و اوایل قرن بیست، متن  موافقتنامه یی کشف شد که درآن توافق رامسس را باهیتتها براساس یک سازش نشان میداد، نه غالب شدن در جنگ. دانشمندان این تجویز پروپاگندی رامسس را نخستین  شهکار پروپاگندی برای جعل ساختن یک حقیقت تاریخی خوانده اند.

    ناپلیون نیز از زمره کسانی بود که تبلیغات خصمانه را از طریق مطبوعات علیه دشمنان خویش به کار میبرد. در آن زمان اخبار و روزنامه های پاریس در نشرات خود، فعالیتهای جنگی ناپلیون را به مثابه پیروزیهای عمده  تبلیغ و برعکس شکستهای دشمن را برجسته میساختند و نیز برای فریب و اغوای دشمن، شماره های جعلی از روزنامه ها را تهیه و در مناطق مربوط به دشمن پخش میکردند.      

    پس ازسالهای جنگ اول جهانی کشورهای قدرتمند موسسات رسمی رابه خاطراین هدف ایجاد کردند، بطورمثال :    

     بریتانیای کبیروزارت  اطلاعات و تبلیغات ضد دشمن.

 المان وزارت مطبوعات نظامی.

ایالات متحده امریکا کمیسیون اطلاعات عامه. 

    به همین ترتیب کمیته انسجام تحت نام کمیته بین المللی متحدین تشکیل گردید که بر فعالیتهای مشترک تبلیغات متحدین علیه المان و سایر دول محور نظارت مینمود.          

 در سال۱۹۳۲م. شعبه بازار امپریال در بریتانیا تأسیس شد که هدف آن مقدم تراز همه پخش تبلیغات خصمانه روانی  در مستعمرات آن کشور بود. بعد در همین  بخش شعبه نشرات خارجی امپریال درچهارچوب برتش بروتکاستنګ کمپنی یعنی (بی بی سی ) تأسیس گردید .

   درسال۱۹۴۲م. ماشین تبلیغاتی گوبلزکه سالانه ۵۰۰ملیون دالر مصارف داشت به میان آمد که در بکار برد استراتیژی نازیزم مبنی بر راه اندازی جنگ دوم جهانی نقش چشمگیری بازی نمود.

  لذا تبلیغات خصمانه ( جنگ روانی )عبارت است از: همآهنگی و کاربردهمه و سایل  اعم از اخلاقی و فیزیکی (بدون عملیات معمول جنگی ) اما بکاربرد اثرات روانی آنها که دول و قدرتهای صاحب غرض به کمک آن اراده دشمن را ضعیف و امکانات سیاسی و اقتصادی او را در ین زمینه نابود وآنرا از پشتیبانی مردم و همپیمانانش محروم کرده و برعکس موقعیت خود وهمدستان شان را تقویت میبخشند.   

   تجارب دهه های اخیرسده کنونی  نشان میدهد که درمجموع رسانه های اطلاعاتی در کشوری مثل افغانستان رادیو در پیشبرد جنگ روانی نقش و سهم وسیعتری داشته است.    

  طوریکه ت. سادنس یکی ازمتخصصین  معروف جنگ روانی درایالات متحده امریکا دراثرش زیر نام جنگ روانی  نوشت است:

    « ارزشهان غربی میتواند با استفاده از وسایل مختلف اعم از تجارب، مطبوعات، تماسهای علمی، سیاحتها ی توریستی، فعا لیتهای  ارگانهای مختلف تلویزیون، ادبیات و سپورت در زنده گی اجتماعی دول…داخل گردد. ولی وسیله عمده ییکه از پیمانه احتوا و سرعت عمل ،هیچ وسیله دیگر به آن مقایسه شده نمیتواندعبارت از رادیو است. » بناء بی موجب نبود که روزنامه گاردین ضمن نقش رادیودر پیشبرد اهداف تبلیغاتی یک کشورعلیه یک یا چند کشور دیگر نوشته بود:

   « ارزش یکدستگاه فرستنده یی قوی رادیویی معادل است باکشتی تحت البحری اتمی که ایالات متحده امریکا که سلاحای (جنګ روانی) را در مجاورت راکتها و طیارات جنگی خود نصب مینماید. »

ادامه دارد.

درمحمد وفاکیش