۲۴ ساعت

10 نوامبر
۱ دیدگاه

چهرِۀ غم

تاریخ  نشر پنجشنبه  ۲۰ عقرب   ۱۳۹۵ –  دهم  نوامبر   ۲۰۱۶ – هالند

چهرِۀ غم

 سید همایون شاه “عالمی”

آتشفشان قلبم در بین  سینه دیدم

خون  دلم به دستش همرنگ خینه دیدم

اندر نگاه ِ گرمش دستم زپا خطا شد

از لابلای زلفش لعلی قرینه دیدم

عمری در آرزویش آتش به دل کشیدم

زهر ِ زبان چشیدم بس بخل و کینه دیدم

خوبان وفا نکرد و تهنایی را گزیدم

از عرف سوی عشقم تا بام زینه دیدم

تا از جبین معنی نور گهر بچیدم

در چهره غم نهانی گوهر حسینه دیدم

طعن  زبان  عامه صد نقطه است و کامه

هر نکته سطر نامه با زهر  پینه دیدم

اندر دغا ریاء را مرغوب یابی امروز

اندر وفا  قبا را من پینه پینه دیدم

در خاتم  دورویی زرق  نگین مجویی

در مشتری عاشق نورِ  نگینه دیدم

تا جهلِ خاکیان شد در خشم آسمان شد

در روز  آفتابی ابر  شبینه دیدم

تدبیر عارفان کو؟ تفسیر عاشقان کو؟

تزویر زاهدان را دائم دفینه دیدم

تا نفس زیر پایم گردن نهاده خم شد

قلب  قناعت  خود روشن سفینه دیدم

دیدی همایون اینجا در چهره ی تمنا

درد  فراق جانان اندر خزینه دیدم

سید همایون شاه “عالمی”

  ۴ نوامبر سال ۲۰۱۶ میلادی

افغانستان

 

یک پاسخ به “چهرِۀ غم”

  1. admin گفت:

    تشکر از عالمی عزیز ، باز هم مانند همیشه سروده زیبا ، عالی و خواندنیست. خط بردم خوشم آمد. موفق وسلامت باشید. مهدی بشیر

دیدگاه بگذارید

لطفاً اطلاعات خود را در قسمت پایین پر کنید.
نام
پست الکترونیک
تارنما
دیدگاه شما